💔 قهر کردن
💚خدا با قهر کردن بندگان را #تربیت میکند.
اینکه میخواهید نماز بخوانید و حضور قلب ندارید، جزع میکنید و شبهای جمعه بر سر میزنید و در قنوت نماز مثل مار به خود میپیچید که خدا من آن وقتها که نماز و قنوت میخواندم این حال را داشتم حالا اینطور شدهام؛ همه اینها قهر کردن خداست.
خدا با قهر کردن دارد او را به سوی خود میکشد و از منجلاب فساد بیرون میآورد. اولیای الهی با همین روش، آدمهای بزرگ را تربیت میکردند
. علی بن یقطین وزیر هارون الرشید است. درب خانه موسی بن جعفر (ع) را میزند، حضرت راهش نمی دهد، زیرا کاری کرده باید به این سبک #تنبیه شود.
💠مرحوم آیتالله حائری شیرازی «ره»
#تربیت_تنبیه
@mamanogolpooneha☘
🍃🌸
اگر فرزند شما مرتبا بهانه گيری می كند،
به اين دليل است كه از نوازش جسمانی و فيزیکی شما محروم است .
اگر فرزند شما دروغ می گويد، به اين دليل است كه شما عكس العمل های های شدیدی در برابر رفتار و گفتارش نشان داده اید .
اگر عزت نفس كودك شما پايين است، به این دليل است كه شما بيشتر او را نصيحت كرده ايد تا تشويق و تهييج.
اگر فرزند شما در محيط اجتماعی از خود دفاع نمی كند، به اين دليل است كه در مقابل جمع او را مورد انتقاد قرار داده ايد.
#تربیتِ_فرزند
@mamanogolpooneha☘
روش درست کردن فرفره دورنگ
روی دو کاغذ رنگی متفاوت دو مربع درمیاوریم
بعد از قطر آنها را به اندازه 2سانتی متر برش میدیم و به سمت مرکز مربع نزدیکش میکنیم
#کاردستی
@mamanogolpooneha☘
گوشههای چپ هر قطعه را روی هم آورده و به هم بچسبانید. میتوانید برای زیبایی یک سیم تزیینی نیز به پشت فرفره وصل کنید.
#کاردستی
@mamanogolpooneha☘
حال با یک پونز یا میخ کوچک، فرفره را به ساقه گل یا چوب و یا نی وصل کنید. همچنین کاغذ روی هر گوشه از فرفره را کمی به داخل تا بزنید تا فرفره حالت زیباتری داشته باشد.
اکنون کار درست کردن فرفره به پایان رسیده است و حتی میتوانید از این فرفره در گلدانهای تزیینی نیز استفاده کنید.
#کاردستی
@mamanogolpooneha☘
☄ گدازههای آتش روی زمین
🔥آنچه شما نیاز دارید: کاغذهای رنگی و نوار چسب
دستور العمل بازی: بازی گدازههای آتش رو میتوانید توی پذیرایی خانه تنها با استفاده از کاغذهای رنگی و نوار چسب انجام دهید
🌈. دقیقه کاغذهای ۱۰ تا ۵شما میتوانید در عرض رنگی مختلف را با نوار چسب به کف زمین بچسبانید.
سپس از بچهها بخواهید روی کاغذها لی لی بروند، ورجه ورجه کنند و بپرند.🤸♀🏌♀
ضمن پریدن روی کاغذها باید حواسشون باشه پاشون زمین یا فرش را لمس نکند و با صدای بلند بهشون بگید: روی زمین پا نگذارید، زمین پر از گدازههای آتشه و داغه! میتوانید با این بازی یادگیری رنگها رو هم اضافه، کنید. مثلا اسم یک رنگ را با صدای بلند بگویید و از بچهها بخواهید اون رنگ رو پیدا کنند و یک راهی را برای پریدن روی اون رنگ پیدا کنند بدون اینکه پاشون رو روی زمین بگذارند.
#زنگِ_انرژی_وبازی ☀️
@mamanogolpooneha☘
🍃🌸
#شعر_کودکانه
هفت تا مداد رنگی من توی جعبه دارم
مثل رنگین کمانه رنگهاشو می شمارم
هفتا پرنده با هم تو لانه ای نشستن
مثل روزهای هفته هریک به رنگی هستند
شنبه به رنگ پاییز همیشه زرد رنگی
یکشنبه رنگ سبزه مثل چمن قشنگه
دوشنبه نارنجیه رنگ قشنگ خورشید
سه شنبه ها بنفشه گل بنفشه خندید
چهارشنبه آبی رنگه به رنگ اب دریا
پنجشنبه رنگ نیلی چون اسمان شبها
جمعه به رنگ قرمز مثل گلهای زیبا
شادی کنید بخندید بازی کنید بچه ها
#زنگِ_شعروشادی🎊🎉
@mamanogolpooneha☘
#داستان_9
#غذا_برای_پرنده_ها
#مهربانی_با_حیوانات
🕊🕊🕊🕊🕊
امیرحسین پرنده ها را خیلی دوست دارد.دلش می خواهد در روزهای سرد زمستان برایشان خرده نان بریزد تا بخورند.اما آنها در آپارتمان زندگی می کنند و حیاط و باغچه ندارند تا در آنجا برای پرنده ها خرده نان بریزند.
در یک روز سرد زمستان، وقتی امیرحسین سر کلاس نشسته بود، یک گنجشک کوچولو پشت پنجره ی کلاس شان آمد و به شیشه نوک زد. خانم مربی پنجره را بازکرد،گنجشک کوچولو وارد کلاس شد و پرزد و رفت روی لامپ مهتابی نشست.همه ی بچه ها از دیدن گنجشک خوشحال شدند.دلشان می خواست به او خوراکی بدهند ولی گنجشک کوچولو می ترسید پایین بیاید.همان جا روی لامپ نشسته بود و با چشم های ریز و سیاهش به آنها نگاه می کرد. خانم مربی گفت:«بچه ها، پرنده ها در فصل زمستان نمی توانند راحت غذا پیدا کنند. اگر هرروز کمی خرده نان در باغچه یا حیاط خانه هایتان بریزید، می آیند و می خورند.»
امیرحسین گفت:« خانم ما که حیاط نداریم.» چند تا از بچه ها هم گفتند:« ما هم حیاط نداریم.» خانم مربی گفت:نشما می توانید کمی خرده نان یا گندم بیاورید و توی باغچه ی مدرسه بریزید تا پرنده ها بیایند و بخورند.» بعد هم پنجره را بازکرد و گنجشک کوچولو پر زد و رفت.
فردای آن روز امیرحسین از مادرش خواست تا کمی غذا برای پرنده ها به او بدهد.مادرش مقداری نانِ نرم خرد کرد و در یک کیسه ریخت و به امیرحسین داد.امیرحسین به خانم مربی گفت که برای پرنده ها غذا آورده است.خانم مربی و امیرحسین و تمام بچه هایی که برای پرنده ها غذا آورده بودند، به حیاط رفتند و خرده نان ها و گندم ها را کنار باغچه ریختند و به کلاس برگشتند.چند دقیقه ی بعد، یک دسته گنجشک و دوتا یاکریم آمدند و مشغول خوردن شدند.بچه ها پشت پنجره ایستاده بودند و به آنها نگاه می کردند. ناگهان یک کلاغ سیاه قارقارکنان آمد و میان گنجشک ها نشست.او به گنجشک ها نوک می زد تا بروند و او تنهایی همه ی خرده نان ها را بخورد. اما گنجشک ها فقط کمی از او دور شدند و به خوردن دانه ها ادامه دادند.کلاغ هم کمی از نان ها را خورد و قارقارکنان پرید و رفت.خانم مربی گفت:« بچه ها فکر می کنم کلاغه رفت تا دوستانش را خبرکند بیایند این جا و صبحانه بخورند.»
بچه ها خندیدند . خانم مربی گفت:«حالا سرجاهایتان بنشینید و یک نقاشی قشنگ بکشید. » آن روز امیرحسین و دوستانش فقط عکس گنجشک و کلاغ و یا کریم و باغچه ی مدرسه را کشیدند.
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘
#توئیت 🖇♥️
حضرت #حافظ معنی دوری و دلتنگی رو چه خوب گفتن:
" روز و شب خوابم نمیآید به چشم غمپرست
بسکه در بیماری هجرِ تو گریانم چو شمع "
#شبتون_بهترین
@mamanogolpooneha☘
آرشیو دل نوشته های طلبه ای از جنس بانو
فعالِ سیاسی و فرهنگی
دخترِ انقلاب
و
شاگردی در حالِ آموختن
@be_vaghte_del313
به کانال و گروه ما بپیوندید و آنرا به دوستان خود معرفی کنید🌹
خوشحال می شویم دعوت ما را بپذیرید🌸
متشکریم🌸
📖 https://eitaa.com/ghoraan_yas 🌸
بسیار خوشحال می شویم در ختم ها شرکت کنید🌹
گروه 📖ختم قرآن یاس🌸
🕋 https://eitaa.com/joinchat/2149122103C7ce7ddd6af ❣️
بسمِ ربِ ام الحسنین ع 🕊🌿
+اینجا همه چیز پر از آرامشه 🌸🍃
کلاسِ مجازی رنگ خدا باش ویژه بانوان💜🌱
+شماهم دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/4282712093Cf9a4866624