روشـــツــنی خونه [🌙]
[الآن از اینها میچسبه 😍
خدایا ...اگه امسال از این نعمت محرومیم...😢
سال دیگه قسمتمون کن عزیزم ☺️
دمت گرم...💕]
#خستگی_درکُن☕️
@mamanogolpooneha☘
↻🔗↑✿.
.
•
[یَأسُکمِنرَحمَةاللهاَعظَممِنذُنُوبِک]
ناامیدۍ تو از رحمتــ خدا،
بزرگـ تر از گناهان توستــ...(:🌱
#امامعلے؏
•
♡
@mamanogolpooneha☘
#سرگرمی
جعبه های بزرگ رو دور نندازین 🚯
با کمی ذوق و سلیقه می تونین کوچولوتونو ساعت ها سرگرم کنین .
#بازی
#کاردستی
#دورریختنی
@mamanogolpooneha☘
#کودک_قانون_مدار
🔹روی کاغذ فهرستی از قوانینی را که میخواهید کودک به آنها عمل کند، از مهم به کماهمیت بنویسید؛ مانند اینکه:هر کجا میرود باید به شما اطلاع دهد، دیر برنگشتن به خانه، انجام دادن تکالیف مدرسه و...
🔹ابتدا فقط روی دو یا سه قانون مهم تاکید کنید.
🔹هر قانون را برای فرزندتان خیلی دقیق و روشن توضیح دهید.
نگویید :
《مشقهایت را بنویس!》
بگویید :
《باید هر روز تکالیفت را بین ساعت ۵ تا ۷ انجام بدهی.》
🔸مشخص کنید که رعایت و عدم رعایت قوانین، باعث به دست آوردن یا از دست دادن چه امتیازاتی میشود؛ امتیازاتی مثل تماشای تلوزیون، بازی با دوستان و...
🔹دو نسخه مکتوب از قوانین برای خود و کودک تهیه کنید.
🔸مرتب قانونها را گوشزد نکنید ،فقط بگویید چند امتیاز گرفته یا از دست داده.
🔹در پایان هر روز، عملکرد او را در حضورش بررسی کنید. به تدریج تعداد روزهای مورد بررسی در یک نوبت را بیشتر کنید.
#تربیتِ_گلپونه🌸
@mamanogolpooneha☘
مادر بزرگ👵
مادربزرگ
وقتی اومد
خسته بود
👵
چار قدش و
دور سرش
بسته بود💕
صدای كفشش كه اومد
دویدم🏃♀
دور گُلای دامنش
پریدم🌸🌺🌸
بوسه زدم روی لُپاش
تموم شدن خستگی هاش😘
شاعر : افسانه شعبان نژاد
#روز_جهانی_سالمندان
#شعر
@mamanogolpooneha☘
#معرفی_کتاب
مجموعه ترانههای کودکانه "سنگ، کاغذ، موشک"
به قلم نفیسه سادات موسوی
انتشارات: آستان قدس رضوی
این کتاب حاوی هشت ترانه کودکانه با تصاویر رنگی در موضوع مقاومت و حمایت از کودکان مظلوم یمن، فلسطین، سوریه و همچنین موضوع دفاع مقدس و مدافعان حرم است که برای کودکان در رده سنی ۸ تا ۱۲ ساله سروده شده است.
#معرفی_کتاب
@mamanogolpooneha☘
☘امروز میخوایم با بچه ها کف بازی یا حباب بازی کنیم☺️
چیا میخوایم⁉️
💧یک فنجان مواد شوینده(این ماده
میتواند مایع دستشویی و یا ماده ظرفشویی و یا حتی پودر رخت شویی باشد)
🍶۸ فنجان آب گرم
🎗۳ قاشق چایخوری گلیسرین(در تمام داروخانه ها یافت میشود)
🏵ابتدا به یک فنجان ماده شوینده کم کم آب گرم در حد جوش اضافه نمایید . این کار را به آرامی و در یک ظرف بزرگ انجام دهید و همانطور که آب جوش را اضافه میکنید ماده ترکیبی را به هم بزنید تا خوب کف کند و در پایان ۳ قاشق گلیسیرین اضافه نمایید
#بازی
#کف_بازی
#بازی_خونگی
@mamanogolpooneha☘
| #دلنوشته♥️ |
این روزا..
اگر ڪھ دیدید
حالمون خوش نیست؛
بے قراریم!
همش تو فڪریم..
چیزے نیست!
اینا طبیعیه
آخھ
ما
ڪربلامون
دیر شدھ
دیرھ دیرم نھ هـا
ڪم شده...
راستش
این وسـطا
بعضیـامون هستن!
تا حالا ڪربلا نرفتن..
اصلا ما هیچ!
بھ حالِ ڪربلا نرفتھ ها
دعا ڪنین..
#التماسدعایحالخوب🌿
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشماتو ببند خیال کن الان کربلایی😔
#حسینم_سلام☘
@mamanogolpooneha☘
تمام عمر نَهم سر به خاک این درگاه
که لحظه ای تو کنی زیر پای خویش نگاه ...
#غلامرضاسازگار
#تا_اربعین 🖤
@mamanogolpooneha☘
🔵عاقبت ابن حر
🔻عبیداللهبن حر جعفی در جنگ صفین
🔻قضاوت امیرالمؤمنین درباره همسر ابنحر
🔻 مکالمه تاریخی ابنحر و سیدالشهدا
🔻سرانجام و عاقبت او بعد از شهادت مختار
@mamanogolpooneha☘
YEKNET.IR - shoor 3 - shahadat imam hasan 1399.07.04 - mehdi rasouli.mp3
6.1M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃از هر چی که منو ازت جدا کنه بیزارم
🍃محاله که از عشق تو دست بردارم
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@mamanogolpooneha☘
#داستان_79
#تمیزی_چه_خوبه
#نظافت
یك روز كلاغ كوچولو روی شاخهی درختی نشسته بود كه یکدفعه دید كلاغ خالخالی ناراحت روی شاخهی یك درخت دیگر نشسته است. كلاغ كوچولو پر زد و رفت پهلویش و پرسید: «چی شده خالخالی جون؟ چرا اینقدر ناراحتی؟» خالخالی با ناراحتی سرش را تكان داد و گفت: «آخه دوست خوبم، من یادم رفته به مامانم بگم منو ببره سلمونی كلاغها و پرهامو مرتب و كوتاه كنه. مامانم چندبار گفت خالخالی بیا پنجههاتو تمیز كنم، اما من كه داشتم پروانهها را تماشا میكردم، گفتم بعداً و بعد هم یادم رفت!»
🐧🐤🐦🐤🐧
كلاغ كوچولو گفت: «لابد برای همینه كه دُمتم تمیز نكردی؟» خالخالی با تعجب پرسید: «دُممو تو از كجا دیدی؟!» كلاغ كوچولو خندید و جواب داد: «آخه از اون روز كه افتادی تو گِلا، هنوز دُمت گِلیه!»
خالخالی كه خیلی ناراحت بود شروع كرد با نوكش تنش را خاراندن و گفت: «یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت: «لابد حمومم نكردی!» خالخالی گفت: «اونم یادم رفت!»
🐤🐦🐧🐦🐤
در همین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغها بود پر زد و آمد كنار آنها نشست. نگاهی به خالخالی كرد و پرسید: «خب جوجههای من چرا اینجا نشستین، مگه نمیخواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم؟» كلاغ كوچولو گفت: «آخه... آخه...» بعد سرش را پایین انداخت. خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود، گفت: «میخواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم. تو خالخالی میدونی ما كلاغها چهجوری باید تمیز باشیم؟» خالخالی جواب داد: «بله خانم كلاغه، باید حموم كنیم، ناخن پنجههامونو بگیریم، همیشه بعد از خوردن غذا منقارمون رو تمیز كنیم، پرهامونو هم مرتب و كوتاه كنیم.» خانم كلاغه گفت: «آفرین آفرین! خوشحالم كه همه چی رو بلدی. پس من میرم به كلاغای دیگه یاد بدم.»
🐦🐧🐤🐧🐦
همینكه خانم كلاغه خواست پرواز كند و برود، كلاغ كوچولو گفت: «صبر كنین خانم كلاغه. منم میام» خالخالی هم گفت: «منم میام... اما...» خانم كلاغه پرسید: «اما چی؟» خالخالی خندید و جواب داد: «بعد از اینكه همهی اون چیزایی كه گفتم، خودم انجام دادم!» خانم كلاغه خندید و با بالش سر خال خالی رو نوازش كرد و گفت: «پس زود باش كه همهی جوجه كلاغها منتظرن!» خالخالی به سرعت پر زد و رفت تا خودشو تمیز بكنه، صدای قارقارش به گوش میرسید كه میگفت: «تمیزی چه خوبه!»
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘
⏰
°قبڶِ خۅابٻــــدڹ
°سہٺا(⋮قُلۿۅالله♥️📎
°ۅاسہ دِلاٺۅڹ↻
°تجــۅٻز کنٻد
@mamanogolpooneha☘