فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رولت_خرما
سلام همونجور که قول دادم اومدم با آموزش یه خوشمزه ی دیگه که خیلی راحت درست میشه😊 این دسر مخصوص ما جنوبی هاس 😉 خیلی هم مقویه 👌
همون مزه رنگینک میده فقط یکن قرتی وار شده 😄
امیدوارم خوشتون بیاد 😉
برای درست کردن رولت خرما احتیاج داریم به :
نیم کیلو خرما
یک پیمانه آرد
یک چهارم پیمانه روغن مایع
25گرم کره
نصف قاشق مرباخوری پودر هل
.
هسته های خرمارو دربیارید یکم گرمشون کنید تا نرم بشن بعد همراه با پودر هل له کنید تا یکدست بشن .
آرد رو الک کنید یکم تفت بدید تا خامی آرد گرفته بشه و کمی تغییر رنگ بده سپش روغن و کره را اضافه و بازم تفت بدید تا به رنگ دلخواه دربیاد . پلاستیک فریزر را باز کنید چربش کنید خرمارو پهن کنید ، آرد را روی خرما پهن کرده و سپس با کمک پلاستیک آنرا رول کنید و یک الی دو ساعت (شایدم بیشتر) در فریزر گذاشته تا سفت بشه و در نهایت با چاقو اره ای برش بزنید .
#پ.ن میتونید قبل از برش توی پودر نارگیل یا کنجد و یا پودر پسته بغلطونید. من یکم عجله کردم نزدیک افطار بود یادم رفت😊
نوش جان 🌷🌷
#خوشمزه_جاتی☘
@mamanogolpooneha☘
♥️
خوش آمدی
بنشین
عشق دم کردم !
❤️❤️❤️
#عصرتون_بخیر😍
@mamanogolpooneha☘
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•/• وقتۍ زندگی
تـو را در شرایط سختــ قرار داد
نگـو: چرا من؟!
بگـو: ثابت مۍکنم #میکنم
@mamanogolpooneha☘
💞 ما از جادوی #محبت غافلیلم و از همین روست که بیشترین همّت خود را در تربیت، خرجِ امر و نهی می کنیم...
#استاد_عباسی_ولدی
#من_دیگر_ما
#تربیتِ_گلپونه🌸
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
#این_چیه؟
یه بازی خیلی عالی برای افزایش هوش و لمس کودکان😍
+#4سال
═༅🎡برای بچه ها بازی یعنی زندگی🎡༅═
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
یک بازی آموزشی عالی برای :
✅ آمادگی نوشتن
✅هماهنگی چشم و دست
✅ردیابی خطوط
🙌تقویت عضلات ظریف دست
💕@mamanogolpooneha☘
❇️ راه های کاهش غلبه صفرا در کودکان👶👦👧
*سرکه طبیعی
*عسل مرغوب
*سویق عدس
*آب خنک
*حمام با شکم پر
*خرفه و تخم خرفه
غلبه صفرا در کودک باعث پرخاشگری، عصبیت ، بی قراری ، گرمای بیش از حد بدن و سر و یبوست میشود✳️
#تغذیه_گلپونه🌸
#سلامتی_گلپونه🍃
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 بادکنک چرا ترکید؟!
◀️ والدین باحالی باشیم😊
✅ آزمایش بادکنک و پوست پرتقال
#زنگ_تفریح
#بازی
@mamanogolpooneha☘
#نمد
یه ایده جالب و ساده و خوشگل برای جاشارژی 😍💕
خیلی ساده کارهای هنری خوشگل انجام بدین😉
#خیاطی
[#مامانِ_هنرمند🌱]
@mamanogolpooneha☘
#داستان_98
#اردک_کوچولو
#یادگیری
اردک کوچولو توی یک باغ قشنگ زندگی میکرد. هر روز صبح توی حوض آب با خواهر و برادرهایش آبتنی میکردند. ظهر که میشد خانم باغبان براشون غذا میآورد و آنها میخوردند. اردک کوچولو خسته شده بود و حس میکرد خیلی روزهایش تکراری شدهاند.
یک روز از در باغ بیرون آمد و راه افتاد به سمت دریاچهای که در آن نزدیکی بود و رفت داخل دریاچه و با خوشحالی مشغول شناکردن شد. مدتی شنا کرد تا اینکه توجهاش جلب یک مرغ دریایی پیر شد که در گوشهای از آب، کنار برگهای نیلوفر آبی کز کرده و از فرط گرسنگی ضعیف شده بود. اردک کوچولو جلو رفت و به مرغ دریایی پیر سلام کرد و علت ضعیف شدنش را پرسید. مرغ دریایی گفت: من هر روز صبح یک ماهی میگرفتم و میخوردم و تا آخر شب سیر بودم، ولی مدتی است که پیر شدم و دیگرنمیتوانم دنبال ماهی بگردم و صید کنم و بخورم. به همین دلیل غذا نخوردهام. اردک عزیز تو جوان هستی، برو و برای من یک ماهی بگیر و بیاور.
بچه اردک گفت: من که تا به حال ماهی نگرفتم و اصلا نمیدانم از کجا باید ماهی پیدا کنم.
مرغ دریایی پیر گفت: برو وسط دریا و به داخل آب نگاه کن و آنچه که دیدی روی آب حرکت میکند همان ماهی است... بگیر و برایم بیاور...
اردک کوچولو رفت وسط دریا. آنقدر برایش هیجانانگیز بود که حرفهای مرغ دریایی کاملا از یادش رفته بود و زمانی متوجه شد که هوا تاریک شده بود. دور و برش را نگاه کرد ولی هیچ چیزی ندید. ناامید سرش را پایین انداخت.
ناگهان دید که یک ماهی سفید، دقیقا مثل همان چیزی که مرغ دریایی پیر گفته بود در نزدیکی خودش روی آب دریا شناور است. به سمت ماهی رفت و همانطور که مرغ دریایی گفته بود خیلی سریع سرش را به سمت آب برد و تا نوکش به طرف آب رفت ماهی ناپدید شد. اردک کوچولو با تعجب کمی عقب رفت و بعد دوباره ماهی ظاهر شد.
دوباره نزدیک ماهی شد و این عمل را چند بار تکرار کرد و هربار ماهی ناپدید میشد، در آن نزدیکی یک قورباغه شیطان و مسخره روی یک برگ بزرگ نشسته بود و شاهد حرکات اردک بود و قاهقاه میخندید. اردک کوچولو متوجه خندههای قورباغه شد و با ناراحتی گفت: به من میخندی؟
قورباغه گفت: آره... داری چی کار میکنی؟اردک کوچولو گفت: مرغ دریایی پیر گرسنه است و میخواهم برایش ماهی بگیرم...قورباغه خندید و گفت: مگه اون ماهی است که میخواهی بگیری؟ تازه تو میخواهی با اون نوک پهن و کوچکت ماهی بگیری؟ اردک کوچولو با تعجب پرسید: پس این چیه که روی آب حرکت میکنه؟قورباغه گفت: اون عکس ماه است که از آسمان توی آب افتاده...اردک کوچولو خندهاش گرفت و زد زیر خنده... و بعد از این عمل نتیجه گرفت که ناآگاهانه به دنبال پیدا کردن چیزی نرود.
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘