⭕️ پست دوّم (ادامه مطلب)
سوال اول: آیا وقتی بشری با تمام خصوصیات بشری، مخاطب وحی الهی و آموزش هدایت ربّ العالمین قرار گیرد، ضرورت ندارد خداوند به نحوی به او اعطای علم نماید، که در عین حقیقت بودن، با ضلالت و #جهالت همراه نشود و او را عالم نماید بدون هیچ کمی و کاستی و اگر این بشر زبانش عبری یا عربی یا فارسی باشد با همان زبان به او تعلیم دهد و با او سخن بگوید ؟
بشر با توجه به بشر بودن و خصوصیات بشری، تمام حقایق و معارف را به صورت الفاظ به یکدیگر انتقال می دهد. پس اگر خصوصیت بشری بودن را ملاحظه کنیم، ذات احدیت هم در مقام معلم #قرآن بودن ضرورت دارد که در مقام تعلیم به رسول اکرم -ص- آن را ملحوظ کند و معنا ندارد که پیامبر -ص- در زمان مخاطب وحی شدن و القای وحی، از حیثیت بشری بودن خارج شود. امّا در مقام درک وحی و تلقی و ابلاغ آن به مردم، خصوصیات بشری لحاظ گردد. (حتی خداوند در حدیث #معراج و مقام «قَاب قَوْسَيْن أَوْ أَدْنَى»ٰ با پیامبر -ص- به وسیله صدای علی -ع- سخن گفت)
سؤال دوم: آیا خداوند و آن هادی مطلق، نباید برای القای وحی و اینکه برای همیشه بشر را هدایت کند عرب بودن، زمان و مکان و رسوم و....و هزاران نکته باریکتر از مو را لحاظ کند و طوری معارف را القا کند که همه بشریت بعد از کسب وحی و ابلاغ، بدون هیچ احتمال خطایی بتوانند از آن هدایت بهرمند گردند؟
اگر خداوند متعال با علم و قدرت بی نهایت خود نتواند چنین کند، پس چه کسی تواند و انسان به کجا پناه برد؟ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ
اگر هدایت بشر با احتمال خطا در کلام الهی و مدخلیت آداب و رسوم اقوام جاهلی و بَدَوی، یا با محدودیت های زمانی و مکانی و قومی و نژادی همراه باشد، این چه هدایتی است؟
نتیجه: آیا به نظر جنابعالی نباید خداوند با علم و قدرت نامحدودش، قادر باشد که بشر را بدون محدودیت هدایت کند؟
و اگر انسان واگذار به عقل و علم #تجربی و...خودش باشد، چه نیازی به هدایت الهی است، آن هم هدایتی با این همه مشکلات؟
آیا ضرورت ندارد که پیام هدایت الهی عیناً بدون دخالت شخص پیامبر -ص- و تمام محدودیت هایش، از ناحیه حضرت حق ایجاد شده و به مردم دست نخورده، ابلاغ شود؟ و پیامبر جز واسطه ای بدون تصرف نباشد؟
سؤال سوم: حضرت عالی مسئله وحی به پیامبر -ص- را با وحی به زنبور عسل مقایسه فرمودید و مشابهت نقش سازندگی زنبور در ساخت عسل و پیامبر در ایجاد قرآن.
آیا به نظر شما خلطی صورت نگرفته است؟
خداوند متعال به زنبور عسل تعلیم عسل سازی میدهد و در این مقام زنبور نقشی ندارد جز دریافت وحی(علم عسل سازی )، و عسل سازی عمل زنبور عسل است. ذات رحمان به پیامبر -ص- قرآن می آموزد و پیامبر -ص- بعد از دریافت، آنچه عمل می کند(گفتار و کردار و پندارش و حتی تقریر او) عمل پیامبر است و مطابق کلام الهی است؛ از همین جهت پیامبر -ص- برای همه جهانیان در همه زمان ها، معلم و #اسوه است. پیامبر -ص- در مقام متعلم ضرورت دارد که فقط متعلم باشد و بس و قرآن را جامع و کامل از ناحیه حق دریافت کند و در مقام ابلاغ یا ترویج آن، ضرورتاً نقش آفرینی می کند؛ به همین جهت حضرتش و مسلمانان بین کلام ایشان با کلام حق فرق عظیمی قائل شده، در عین حال کلام و اعمال ایشان را هم مطابق کلام حضرت حق می دانند.
بنابراین بین دو مقام پیامبر -ص- خلط شده است. این دو مقام از این قرارند:
۱. مقام قابل
۲. مقام فاعل
و در جای خود مبرهن است که شیء واحد، من حیث واحد نمی تواند هم قابل باشد و هم فاعل؛ اگر پیامبر -ص- در مقام دریافت وحی و قرآن کریم و تعلیم میباشد، در مقام قابل است و دریافت کلام الله می نماید و اگر در مقام فاعل است و در این مقام نقش آفرینی می کند، دیگر کلام پیامبر -ص- است و دیگر پیامبر -ص- متعلم نیست بلکه معلم است.
حامد وفسی
مهر ماه سال ۱۳۷۷
🌷بیّنات | پایگاه مردمی تنظیم و نشر آثار «حامد وفسی»
🆔 @bayyenat110