eitaa logo
🇮🇷بازگشت از نیمه راه🇮🇷
699 دنبال‌کننده
46.6هزار عکس
32.5هزار ویدیو
104 فایل
ارتباط با ادمین @shahed45
مشاهده در ایتا
دانلود
.. 🔴 اعلام آمادگی مقاومت عراق برای اعزام نیرو به لبنان 🔻دبیرکل کتائب سیدالشهدای عراق خطاب به سید حسن نصرالله: ما منتظر یک اشارۀ شما هستیم تا دروازۀ انتظار را به روی دریایی از مردان بگشایم تا شما سیلی از نیروهای عراقی را در مرزهای لبنان و سنگرها دریافت کنید. 🔸اگر هزار شهید را از دست داده باشید، شما را با صد هزار دلاور حمایت می‌کنیم. خداوند به آنچه می‌گوییم گواه است. 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پس از تصمیم اسپانیا برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در ماه مه، پادشاه اسپانیا استوارنامه اولین سفیر فلسطین در کشورش را به طور رسمی دریافت کرد. 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
56.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. 💥انفجار پیجوها (پیجرها) در سینما 🔻اقدام تروریستی صهیونیست ها در انفجارهای پیجوها در لبنان برای خیلی افراد شوک‌آور و غیرقابل باور بود اما فیلم‌بین‌ها و آن‌ها که سواد رسانه ای کافی در بررسی دقیق فیلم های سینمایی دارند، موارد آن را سال ها پیش در سینما دیده اند! 🔸فیلمها فقط ابزار سرگرم‌سازی نیستند. تولیدات رسانه ای را باید با نگاه دقیق تری دید و اینجاست که سواد رسانه ای سر بر می آورد... 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
🤲 ياغياث المستغثين، ومجيب دعاء المضطرين 💔لطفا"برای کودک مجروح دعاکنید 📟 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. ⚫️ تیتر رسانه های جهان پس از اولین نشست رئیس جمهور با خبرنگاران 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در کمتر از دو ساعت، نزدیک به 100 حمله هوایی توسط اسرائیل به لبنان انجام شده است. بمباران در سراسر جنوب لبنان بوده و این شدیدترین بمباران در طول این جنگ بوده است. 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ *عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار* گویا یکی از معشوقه های صدام در خاطرات خود آورده است که: در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.   یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند. *میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی می‌نمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای *برزان تکریتی* برادر صدام می‌نویسد، و از او در خواست می‌کند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند. *برزان* قبول نکرد و در جواب نامه‌ی *میاده* نوشت: جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد .... *میاده‌* که روزهای آخر بارداری را طی می‌کرد، در روز موعود به پای چوبه‌ی دار رفت و التماس‌های او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت. خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد. *رضیه* زنِ زندانبان، با اشاره‌ی رییس زندان، طفل را در لباس‌های مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد!!!   آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنین‌ش را جویا شد و گزارش خواست. رییس زندان نیز در گزارش نوشت: جنین با مادر در چوبه‌ی دار ماند تا مُرد ... رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، هم‌قسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد. از آن‌ پس، همه نوزاد را *ولید* می‌خواندند. سال‌ها گذشت و *ولید* بزرگ شد. برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی می‌کرد و سال‌ها پیشتر، خبرهایی درباره‌ی خواهرزاده‌اش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود. او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانی‌هایی که *رضیه* داده بود او را یافت. *ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت: *رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده، هرگز تنهایش نمی‌گذارم. این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود. خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام می‌کند. ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر می‌کردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود. از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصه‌ی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!. آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ... پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت. بدین‌سان دست حق و عدالت، ستمگر بی‌رحم را از جایی که گمان نمی‌کرد، به سزای اعمالش رساند. برگرفته از نوشته‌های *پاریسولا لامپوس* معشوقه‌ی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق. *آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل* *چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*    ((صائب تبریزی)) 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
... ♨️از این گروه بترسید!!! 🔻اميرالمؤمنين علی عليه‌السلام: و لَقد قالَ لي رسولُ اللّه ِصلى الله عليه و آله: إنّي لا أخافُ على اُمَّتي مُؤمِنا و لا مُشرِكا، أمّا المُؤمنُ فيَمنَعُهُ اللّه ُ بإيمانِهِ ، و أمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ اللّه ُ بشِركِهِ، و لكنّي أخافُ علَيكُم كُلَّ مُنافِقِ‌الجَنانِ، عالِمِ اللِّسانِ، يقولُ ما تَعرِفونَ ، و يَفعَلُ ما تُنكِرونَ 🟡 (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به من فرمود: ▫️من‌براى‌امّتم نه ازمؤمن می‌ترسم ونه ازمشرك؛ ▫️زيرا مؤمن را خداوند به واسطه ايمانش جلوگيرى می‌كند و مشرك را خداوند به سبب شركش از پاى در می‌آورد؛ 👺امّا ترس من‌براى شما از است كه مطابق اعتقادات شما سخن می‌گويد و برخلاف آنچه معتقديد عمل می‌کند. 📚 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🟡 : 🌓 شب است وسکوت است وماه است و من فغان وغم اشک وآه است ومن شب وخلوت وبغض نشکفته‌ام شب ومثنوی‌های ناگفته‌ام شب وآخرین سوز مستانه‌ام شب وهای‌های غریبانه‌ام شب وناله‌های نهان درگلو شب وماندن استخوان درگلو من امشب خبرمی‌کنم دردرا که آتش زند این دل سرد را بگو بشکفد بغض پنهان من که گل سرزند ازگریبان من مراکشت خاموشی ناله‌ها دریغ ازفراموشی لاله‌ها کجارفت تأثیر سوز ودعا؟ کجایند مردان بی‌ادّعا؟ کجایند شور‌آفرینان عشق؟ علمدار مردان میدان عشق کجایند مستان جام الست؟ دلیران عاشق،شهیدان مست همانان که ازوادی دیگرند همانان که گمنام ونام‌آورند هلا، پیرهشیار دردآشنا! بریز از می صبر، درجام ما من ازشرمساران روی توام ز دُردی کشان سبوی توام غرورم نمی‌خواست این سان مرا پریشان وسر درگریبان مرا غرورم نمی‌دید این روز را چنان ناله‌های جگر‌سوز را غرورم برای خدا بود وعشق پل محکمی بین ما بود وعشق نه، این دل سزاوارماندن نبود سزاوار ماندن، دل من نبود من ازانتهای جنون آمدم من از زیرباران خون آمدم زدشتی که باخون چراغانی است زدشتی که پرشور وعرفانی است از آن‌جا که دم ساز یعنی خدا سرانجام وآغاز یعنی خدا هلا،دین‌فروشان دنیا‌پرست! سکوت شما پشت ما راشکست چرا ره نبستید بردشنه‌ها؟ ندادید آبی به لب تشنه‌ها نرفتید گامی به فرمان عشق نبردید راهی به میدان عشق اگر داغ دین برجبین می‌زنید چرا دشنه برپشت دین می‌زنید؟ خموشید وآتش به جان می‌زنید زبونید وزخم زبان می‌زنید کنون صبرباید براین داغ‌ها که پرگل شود کوچه‌ها،باغ‌ها 🥀 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah