⭕️ موفقیتهای راهبردی دوساله سردار قاآنی چیست؟!
✔️به بهانه تایید رهبری بر عملکرد سردار قاآنی/ بررسی عملکرد سپاه قدس پس از حاج قاسم
✍️ «آقای سردار قاآنی، الحمدلله ایشان خیلی خوب دارد کار میکند، حرکت میکند»؛ این جمله رهبر معظم انقلاب در انتهای دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی را می توان به عنوان نشانه مهمی از تایید و ادامه توفیقات سپاه قدس در دوران دوساله پس از شهادت حاج قاسم دانست.
1️⃣ برای بدست آوردن میزان موفقیت سپاه قدس، جدی ترین معیار، آخرین وضعیت آمریکا در منطقه و به خصوص در کشورهای است که جریان مقاومت به صورت مستقیم با آمریکا در تقابل هستند. رهبر انقلاب در همین دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی جملاتی را بیان کردند که از این زاویه دید می توان میزان موفقیت عملکرد سپاه قدس را هم برآورد کرد. ایشان در بخشی از آن دیدار اظهار داشتند: «وضع امریکا را ببینید! از افغانستان آن جور فرار میکند و در عراق ناچار است که تظاهر به خروج کند - البته باید برادران عراقی هوشیارانه مسأله را دنبال کنند - مجبور است که بگوید من بعد از این نقش مستشاری ایفا خواهم کرد؛ یعنی اقرار کند به اینکه آنجا حضور نظامی نمیخواهد داشته باشد و نمیتواند داشته باشد. مسأله یمن را ملاحظه کنید، مسأله لبنان را نگاه کنید.جریان ضداستکباری در منطقه، جریان مقاومت در منطقه، امروز از دو سال پیش، پُررونقتر و شادابتر و امیدوارتر دارد حرکت میکند و کار میکند. در سوریه هم اینها زمینگیر شدند، در سوریه هم هیچ امیدی برای آیندهشان نیست.»
2️⃣ خلاصه عملکرد سردار قاآنی در عراق به این شکل است، سردار قاآنی در حالی پرونده عراق را به دست گرفت که جایگاه عراق در راهبرد انتقام سخت؛ خروج نظامی آمریکا از این کشور به عنوان یکی از جدی ترین عوامل زمینه ساز اخراج آمریکا از منطقه بود. قاآنی در این دو سال ثبات سیاسی شیعیان عراق را حفظ کرد و اخراج آمریکا در عراق را تبدیل به یک قانون داخلی کرد. او اجازه بهم خوردن موازنه ضدآمریکایی در حاکمیت عراق را نداد و سرمایه اجتماعی در عراق را برای اخراج آمریکا تثبیت و حتی افزایش داد. در این دو سال ضربات نظامی به نیروهای آمریکا در عراق نیز افزایش چند برابری را نسبت به گذشته نشان می دهد. امروز پس از دو سال از شهادت حاج قاسم، آمریکا مجبور به ظاهر سازی به خروج نظامی از عراق شده و تغغیر نقش خود را از حضور مستقیم نظامی به مستشار نظامی بیان کرده است. البته از همین مقدار اعتراف رسمی می توان به عنوان یک عقب نشینی مهم یاد کرد که می تواند به گامی برای خروج حقیقی و کامل تبدیل شود.
3️⃣ در یمن، پیروزی های میدانی نیروهای مقاومت افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این پیروزها به فتح سرزمین های گسترده در داخل یمن و حتی تا آستانه سقوط استان استراتژیک مأرب رسیده است. در کنار این، حملات موشکی یمنی ها به داخل عربستان در دو سال اخیر با هیچ دورانی از تاریخ معاصر نیز قابل مقایسه نیست. خاص تر آنکه پدافند هوایی در یمن نیز توسعه قابل توجهی پیدا کرده است. ماحصل پرونده یمن در دو سال اخیر، در التماس این روزهای سعودی در پایان دادن جنگ یمن از طریق دیپلماتیک کاملا خود را نشان می دهد.
4️⃣ در سوریه نیز اتفاقات راهبردی بزرگی رقم خورده است؛ حفظ پیروزی بر داعش و عدم اجازه بازسازی این جریان توسط آمریکا و هم پیمانانش در سوریه که ارزش آن کمتر از شکست سرزمینی داعش نیست. از سوی دیگر حضور نظامی ایران در سوریه بسیار بیشتر از گذشته راهبردی تر و مستحکم تر شده است؛ ایران حضور نظامی در سوریه را به عنوان یکی از مهمترین اهرم های فشار علیه اسرائیل نه تنها حفظ کرده بلکه راهبردی تر کرده است. روند سیاسی حاکمیت در سوریه ثبات قابل توجهی پیدا کرده و بازگشت برخی کشورهای عربی برای برقراری روابط دیپلماتیک با دولت بشار اسد، مهمترین نشانه آن هست.
5️⃣ در لبنان، حزب الله طی این دو سال فتنه های بزرگ سیاسی و نظامی را پشت سرگذاشته است. اما در کنار افزایش توان نظامی حزب الله در برابر اسرائیل، تبدیل این گروه به یکی از محورهای رفح تحریم بیروت از طریق انتقال قدرتمندانه نفت ایران به لبنان، یک اتفاق راهبردی جدید و کم نظیر در دو سال اخیر را رقم زده است.
6️⃣ در افغانستان نیز به صورت خلاصه می توان گفت که علاوه بر نقش زمینه ساز سپاه قدس برای فراری دادن آمریکا از افغانستان، این روزها شواهدی دیده می شود که طراحی های آمریکا برای پساخروج از این کشور نیز در حال خنثی شدن و حتی بالعکس شدن است. آنچه سربسته می توان از صحنه افغانستان گفت این است که این کشور در حال تبدیل به یک تصویر از آینده ای خواهد بود که جایگاه و نقش ایران پس از فرار آمریکا در منطقه می تواند باشد.
✍ #مهدی_جهان_تیغی
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
🔴 به جای انکار، واقعیت تلخ «بیلبورد زنان سرزمین من» را بپذیریم!
⏪درباره حاشیه یک کار فرهنگی کف خیابانی
✍ بیلبورد زنان سرزمین من که در میدان ولیعصر نصب و بعد از حواشی ایجاد شده با پاک شدن تمام تصاویر زنان دوباره نصب شد، باطنی از ذهنیت بسیاری از فعالین فرهنگی و رسانهای و تصمیم گیران است.
🔸 صرفا برای طراحان و مجریان این بیلبورد نباید خرده گرفت و اگر کمی منصفانه به این تابلو نگاه کنیم، بسیاری از امثال من و شما نیز در چنین پازل ذهنی گرفتار هستیم و یا حداقل به افکار عمومی که میرسیم، خلاف حتی اعتقاد علمی و سواد هنری مان شبیه این بیلبورد را به عموم مردم عرضه میکنیم.
🔸 تعریف ما از مفاخر و مشاهیر سلبریتی زده شده و همین تصور سلبریتی زده را به مردم القا کردیم و به آنها هم ظلم کردهایم. بدتر آنکه در میان سلبریتیها و به خصوص هنرمندان، بازیگران را بیشتر از بقیه سهم دادهایم. دوباره به تعداد تصویر بازیگران زن در بیلبورد خبرساز نگاه کنیم، حتی میانگین کمی آنها هم بیشتر از بقیه اقشار زنان افتخار آفرین هست. در حالیکه همین الان ما زنانی داریم که در حوزه صنایع دستی در جهان بینظیر هستند و رتبههای واقعی هنری جهانی دارند و مثل برخی بازیگران سیاسی به آنها جایزه داده نشده است. سهم این هنرمندان واقعی از این تابلو کجاست؟
🔸 کشورهای غربی در برجسته سازی مفاخر خود از ابتدا سخت گیریهای دارند که ما کمتر از آن بهره مند هستیم. این سخت گیریها از ارزیابی پایبندی افراد به وطن و اصول فرهنگی تمدن غربی تا ارزیابی سخت گیرانه تخصصی در همان حوزه مورد فعالیت فرد را شامل میشود. آنها بیشتر سلبریتیها و یا بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی خود معرفی نمیکنند بلکه نهایتا به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و نفوذ نرم در جوامع دیگر استفاده میکنند. ضمن اینکه اگر بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی هم معرفی کنند، متناسب با سطح سخیف و ضعیف پایههای فرهنگی خودشان هست و فرهنگی در حال حاضر فاخرتر از این برای عرصه به جهان ندارند.
🔸 اما ما نیز در کشور خودمان در به کار بردن واژه هنرمند نیز ولخرجی کردهایم و با آن سبک برخورد کردهایم. برای برجسته ترین نقاشان، مجسمه سازان، طراحان فرش، معماران، خلق کنندگان صنایع دستی و... تنها به اساتید آنها هنرمند گفتهایم ولی به بازیگران که رسیدهایم، همهشان را هنرمند خطاب کردهایم. به این هم بسنده نکردهایم، هنر بازیگری را هم سخیف کردهایم، سینمای که چند بازیگر زن و مرد جوان هم شکل و هم قیافه در آن قرب بیشتری از بازیگران بزرگی داشته باشند که دهها نقش تاریخی و پیچیده اجتماعی و فرهنگی را بازی کرده، قطعا هنر بازیگری نیز در آن سیر نزولی داشته است. اساسا به سینمای که سیاستزدهترین چهرهها در آن بیشتر برجسته شدند، باید به رتبه هنری آن به دیده شک نگاه کرد. اگر جامعه ایران از دو قطبیهای کاذب سیاسی و فرهنگی کمی بیرون میآمد، میدیدیم که نمره مردم نیز به بسیاری از بازیگران تغییر میکرد. اگر ساختار فرهنگی و هنری غرب در تقابل فرهنگی با ایران نبود، حتما بسیاری از جوایزی که به بازیگران ایرانی داده شده را نمیدادند و اگر قرار بود هم جایزه بدهند چه بسا به بازیگران دیگری در ایران و به خاطر بازی موفق در نقش های به مراتب فاخرتر و هنرمندانهتر داده میشد.
🔸🔸امروز اگر جامعه هنری را به بازیگران تقلیل بدهیم حتما به تاریخ و عظمت هنر ایران هم ضربه زدهایم و بدتر از آن اگر در معرفی مفاخر عوامزده عمل کنیم حتما به تمدن ایران زمین ضربه زدهایم.
#مهدی_جهان_تیغی
🌷🕊☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah