eitaa logo
به عشق مهدی فاطمه (عج)
1.2هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
72 فایل
تا میتوانید برای امام زمان کار کنید که فقط همین باقی است💚 🔸️ارتباط با ادمین : @Yamahdi_fatemeh313 تبادل و تبلیغات نداریم❌ 🔹گروه : https://eitaa.com/joinchat/45809769C5f803bf4e4 اللّهُم عَجّل لوَلـیّکَ اَلفـ♡ـرج💚
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اون دنیا هر گناهی که دارید به مانند یک حیوانی در برابرتون حاضر میشه و ازتون سوال میکنه ▪️روایت یک تجربه‌گر مرگ از این موضوع 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1180751573.mp3
12.41M
۳۳ ✨ 🔸قرآن بشارت داده است که زمین به عابدان و صالحان به ارث خواهد رسید. و بر اساس این بشارت، تکلیفی بر دوش بشر گذاشته است که با دو امر مهم میسر می شود؛ ۱. درک و فهمِ زمان ۲. حضور فعال در تحقق آینده بشریت ❓انسان به وسیله این دو، چگونه می‌تواند به تکلیف خود عمل کند؟ 🎤استاد شجاعی استاد عالی 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸برای فرج دعا کنید 👤حجت الاسلام بندانی نیشابوری 🤲🏻اثرات دعا برای فرج و سلامتی امام زمان در زندگی... 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️کودکان آخرالزمانی 👤 استاد رحیم پور ازغدی ❌ خانواده‌های به اصطلاح مذهبی که پیامبر از آنها متنفر است... 💠@be_eshghe_agha
03 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05)(1).MP3
14.35M
🔈 ⚠️حقایقی پنهان که شاید بخواهید بدانید! 3⃣ قسمت سوم ➕ادامه داستان.... ➖واقعه دوم 🔹با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم. 🔸درد را با تمام وجود حس کردم 🔹جان هایی که قبض می شد را می دیدم 🔸چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم. 🔹دیوار ها را نمی دیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم 🔸نحوه متفاوت قبض روح افراد 🔹به حالت خلسه رفتم 🔸به هرچه توجه می کردم، کُنه آن را می دیدم 🔹احساس احاطه به همه چیز را داشتم 🔸معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم 🔹معنای باز بودن چشم 🔸احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا 🔹تا دلتنگ مادرم شدم ، خود را در خانه ام دیدم 🔸احساس می کردم بالای سرم بی کران است و به پایین تسط دارم 🔹حمدی که راننده برایم می خواند، را برایم ذخیره کردند. 🔸با دعا وقرآن مادرم، آرامش می گرفتم. 🔹ذره ذره مسیر را طی کردم تا به خانه پدرم رسیدم. 🔸در جا به جایی بلوک ها به پدرم کمک کردم. 🔹تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا 🔸دو نوع پرواز روح برای من 🔹بر من ثابت شد که وقایعی که می دیدم ،حتمی است. 🔸باقابلیت های بدن مثالی ام آشنا می شدم. 🔹حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه می کردم. ➖واقعه سوم... 🔸اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد. 🔹قهقهه ی شیطان را شنیدم 🔸در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است. 🔹راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات. ✨شبتون مهدوی✨ 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد فرهمند - دعای عهد.mp3
1.54M
💚 📖دعای عهد ✨اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
همیشه ... غبطه بر این خوردم و ... به خود گفتم خوشا به حال "زمان" ... که تـ❤️ـو "صاحبش" هستی سلام صاحبـ❤️ـ عصر و زمان 💠@be_eshghe_agha
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🗓 روز بیست و ششم 🌷شهید سید رحیم میر صانعی 📝خلاصه زندگینامه: 🔸آذر ۱۳۴۲، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش سیداسماعیل و مادرش، عصمت نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. سال۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان لشکر۲۷ در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🥀 هدیه به روح پاک و مطهرش ۱۰۰ صلوات ✅ به نیت تعجیل در ظهور و رفع همه حاجات🤲🏻 💠https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbcc595eab7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ برترین عبادت 🔸امام علی(علیه السّلام): افضَلُ العبادَةِ العِفافُ. 🌸عفت و پاکدامنی، برترین عبادات است. 📚«الکافی، ج۲، ص۷۹» 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️دعایی برای بخت گشایی دختران و پسران 👈دعای ذیل در کتاب بحارالانوار جلد ۱۰۳ باب الدعاء به نقل از حضرت علی (علیه السلام) ذکر گردیده است: «هر که قصد ازدواج داشته باشد دو رکعت نماز گذارد در هر رکعت پس از حمد سوره یاسین بخواند پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد و این دعا را بخواند: 👈 اللهم ارزقنى زوجه صالحه ولودا ودودا غیورا قنوعا ان احسنت شکرت و ان اسئت غفرت و ان ذکرت الله تعالى اعانت و ان نسیت ذکرت و ان خرجت من عند‌ها حفظت و ان دخلت علی‌ها سرت و ان امرت‌ها اطاعتنى و ان اقسمت علی‌ها ابرت قسمى و ان غضبت علی‌ها ارضتنى یا ذالجلال والاکرام هب لى ذلک فانما اسالک ولا اجد الا ما قسمت لى. 🔻برخی روحانیون، برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط (ترجیحا با گلاب و زعفران) بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. آن دعا این است: (لا اله الا الله والله اکبر أسالک اللهم بعد أربعین ورحمتک ان تتفضل على فلانة بنت فلانة ببعل مبارک فإن‌ها بیدک ولا یملک‌ها غیرک یا ذو الفضل العظیم والوجه الکریم والإحسان القدیم وصلى الله على محمد واله الطیبین الطاهرین). 💠@be_eshghe_agha
به عشق مهدی فاطمه (عج)
#چله_شهدا ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🗓 روز بیست و ششم 🌷شهید سید رحیم میر صانعی 📝خلاصه زندگینامه:
🍀قسمتی از زندگینامه شهید : 🔰به گفته سیده فاطمه میر صانعی، خواهر شهیدان میر صانعی وقتی سید امیر جبهه بود برادرش سید رحیم در سپاه انجام وظیفه می کرد. البته سید رحیم قبل از انقلاب هم در فعالیت های سیاسی حضور فعال داشت و در راهپیمایی ها شرکت می کرد. سید رحیم بعد از انقلاب وارد سپاه شد و آنجا بود که لباس رزم بر تن کرد به جبهه رفت. سید رحیم با شهید ابراهیم همت هم رزم  و معاون ایشان در یکی از عملیات ها  بود. وقتی پیکرش را آوردند به گونه ای بود که به هر قسمت از بدنش که دست می زدید احساس می کردید الان از هم جدا می شود. 🔻پوشیدن لباس مبدل برای کمک رسانی مادر با غبطه خوردن به درایت سید رحیم از خاطراتش چنین می گوید: در دوران انقلاب خفقان شدیدی بر جامعه حاکم بود از این رو سید رحیم مستقیم وارد عمل نمی شد. او برای کمک رسانی به آسیب دیدگان در تظاهرات ها و  جمع آوری جنازه ها با پوشیدن لباس شخصی در کنار خیابان می ایستاد و پیراشکی می فروخت و پس از پایان درگیری ها به کمک آسیب دیدگان می رفت. او خود را تافته جدا بافته نمی دانست از این رو زمان تشییع جنازه شهدا به بهشت زهرا می رفت تا برادران خود را بدرقه کند شاید هم با آنان پیمان می بست که دست او را هم بگیرند و روزی همه با هم بر خوان نعمت حضرت دوست ببنشینند.  سید رحیم  به داخل قبرهای خالی بهشت زهرا می رفت تا استغفار کند. می خواست با جایگاه ابدی خود انس بگیرد و از آن غافل نماند. 🔻سید رحیم وقت رفتن به جبهه های حق علیه باطل همسر و فرزند 10 روزه اش را تنها گذاشت. با آنان وداع کرد و در وصیت نامه اش چنین نوشت: پسرم را از ده سالگی به حوزه علمیه بفرستید تا دروس حوزوی بخواند .به صحبتهای کسانی که در باره انقلاب بدگویی می کنند و غر می زنند، گوش ندهید وپاسدار خون های ریخته شهدا و انقلاب و رهبری باشید. 🔸خواهر دلش تاب نمی آورد از یادگار برادر اینگونه می گوید: وقت شهادت برادرم تنها 40 روز از ولادت فرزند پسرش می گذشت. اما در حال حاضر محمد علی 26 سال دارد و از نظر ظاهری و رفتاری خیلی شبیه پدرش است. وقتی او را می بینیم دلتنگ پدرش می شوم. دیدن او درد دوری را التیام می بخشد. او هم اکنون دکترای فقه دارد و چه زیبا به وصیت پدرش عمل کرده است. 💠@be_eshghe_agha
🔸سلام علیکم وقت بخیر. امشب یکی از دوستان به نیابت از اعضای گروه در حرم امام رضا علیه السلام زیارت امین الله خواندند. 🌷لطفا برای پدر مرحوم شان صلوات بفرستید. 💠@be_eshghe_agha
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🙏 خدایا ➖ کمکم کن ✍ پیمانی را که در طوفان با تو بستم ➖ در آرامش ➖ فراموش نکنم 💫شبتون بخیر 🙏 التماس دعا 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد فرهمند - دعای عهد.mp3
1.54M
💚 📖دعای عهد ✨اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
همه را دیدن و ... روی تـ❤️ـو ندیدن، سخت است. سلام حضرت دلبـ❤️ـر .... 💠@be_eshghe_agha
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🗓 روز بیست و هفتم 🌷شهید غواص یوسف قربانی 📝خلاصه زندگینامه: 🔸نام پدر: صمد 🔹محل تولد: زنجان 🔸تاریخ تولد: ۱۳۴۵   🔹تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۱۹  🔸نام عملیات: کربلای ۵ 🔹منطقه‌عملیاتی: شلمچه 🔸محل شهادت: شلمچه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🥀 هدیه به روح پاک و مطهرش ۱۰۰ صلوات ✅ به نیت تعجیل در ظهور و رفع همه حاجات🤲🏻 💠https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbcc595eab7
📸 طریقه خواندن نماز روز یکشنبه ماه ذی‌القعده 💠@be_eshghe_agha
به عشق مهدی فاطمه (عج)
#چله_شهدا ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🗓 روز بیست و هفتم 🌷شهید غواص یوسف قربانی 📝خلاصه زندگینامه:
🔸صبح را که می‌خوانم از چادر بیرون می‌روم و بعد از برگشتن یوسف را می‌بینم که گوشه چادر نشسته و مشغول تعقیبات نماز صبح است. سجاده‌ای جلوی رویش پهن و چفیه‌ای بر گردنش آویزان است. تسبیح در دست ذکر می‌گوید و نگاه به زیر انداخته است. 🔹حال و هوای بچه‌ها تغییر محسوسی کرده است. حالا هم رفتار عجیب و غریب یوسف! 🔸خدایا او که تا به حال اهل تعقیبات و این حرف‌ها نبود. اما حالا گوشه‌ای آرام نشسته و دارد نمازش را تا خدا تعقیب می‌کند! کسی چه می‌داند. شاید آنقدر تعقیب کند تا به او برسد و من این را در چهره‌اش می‌خوانم. می‌روم کنارش می‌نشینم. نگاهش می‌کنم. مثل میوه‌ای که رسیده باشد از رنگ و لعابش پیداست که وقت چیدن او هم فرارسیده است. دستم را به طرفش دراز می‌کنم و با بغض در گلو می‌گویم: قبول باشه آقا یوسف! سرش را بلند می‌کند، مرا که می‌بیند در جوابم می‌گوید: قبول حق باشه عباس جون. 🔹دستم را می‌فشارد. دستش را که رها می‌کنم، دوباره تسبیح را در دست می‌گیرد. با لحنی بغض‌آلود می‌پرسم: چی شده یوسف جون! این اواخر خیلی ساکت شدی؟ 🔸کمی مکث می‌کند. چیزی نمی‌گوید. نگاه که به صورتش می‌کنم احساس می‌کنم می‌خواهد رازی را برایم فاش کند. گوشه چفیه‌اش را که روی پایش افتاده در دست دیگرش می‌گیرد و با اطمینان می‌گوید: «عباس جون! اگه … اگه این دفعه این به خون آغشته نشه من مرد نیستم!» همین. کوتاه. خلاصه. مختصر و مفید. بدون شرح در یک جمله. 🔹همین یک جمله ته دلم را می‌لرزاند. هول برم می‌دارد. انگار که برگه عبور او را هم امضا کرده‌اند که اینطور مطمئن حرف می‌زند. طوری که گویی می‌خواهم تقدیر از پیش تعیین شده را عوض کنم، می‌گویم: انشاءا… که طوری نمی‌شه و همه بچه‌ها صحیح و سالم و با پیروزی برمی‌گردن. 🔸اما این را خوب می‌دانم که اتفاقات زیادی در شرف وقوع است. دیگر نمی‌توانم بنشینم. چون اگر کمی هم صبر کنم، اشک‌هایم جاری می‌شود. 📝راوی: عباس راشاد 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا