به خط یک رآوی 🇵🇸
            
            - در آن لحظه به ظاهر کوتاه چه گذشت؟.  📕راز عطش ساقی #در_لابه_لایِ_اوراق
        
                                        -
🌱﷽
شاید این رمز در نوکری کسی خلاصه شده!
این روز ها هر کجای  دنیای مجازی که پا بگذاری؛ نشانی ،عکسی، اسمی از او میبینی!
جایی نوشته بود:« اگر روی خودت خط بکشی؛خدا زیر تو خط میکشد.»¹
و ما نمیدانیم و خدا بهتر می داند ،راه و رسم او را ، در طی طریق بندگی !
اما حال،  این منِ حیرانِ  مملو از سوال ، می خواهد از خود او بپرسد ،حکایت دلبری و دلدادگی اش را؛
آری از او  میپرسم که بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ است:
آرمان خودت بگو،:(( 
 بگو تو چه کرده ای که امروز نائب امام زمانت،تورا  #آرمان_عزیز_ما خطاب میکند!
چه گونه زیستی  که مرگی حسینی در سال ۱۴۰۱ شمسی  در خیابان های تهران به سراغ تو آمد .
به چه طریق زندگی نمودی که به تعبیر آن شهید سر جدا، خداوند عاشق تو شد  و در حالتی غریبانه میان اوباشی از نسل یزید ، این چنین تورا خرید !
و تو شدی روضه مصور و هرکس خواست از کیفیت شهادتت  بگوید یا بنویسد؛ گفت و نوشت:«غریب گیر اوردنت»
و نمی دانم ..احساسی در قلبم  می گوید؛ تو تنها و غریب نبودی!شاید مادری دست به پهلو ،همراه فرزندنش به استقبال تو آمده بود  و در لحظات آخر، تو در معراج آغوش اربابت  آرام گرفتی و پرواز نمودی!
آرمان عزیز ما . 
بگو چه کردی، که امروز، چون منی که نسبت به تو ازغریبه نیز  غریبه ترم، به وقت دیدن عکست و زنده شدن یاد نبودنت!
 قلب تاریک شده از گناهم ، به غمی پاک و مقدس روشن  می گردد!
و در کنج ذهنم ،صدایی آهسته به گوش دلم میرسد، که:« ای کاش دروغ باشد. کاش...  بازگردد.
اما...آرمان، این سوالات و این احوالات برایم غریب نیست و دردیست آشنا.
 داغ تو  شبیه همان داغیست که با عروج حاج قاسم در من متولد شد و حالا حدودا سه ساله است ؛قد کشیده ورشد نموده! و من صدای نفس های «ای کاش.. »گویش را، می شنوم!))
پن:به یقین، تولد این غم هایِ 
                
            لا تبرد ابدا؛ همانند تمام رویداد های ریز و درشت این دنیا، اتفاقی نیست! و رمزی مشترک است در بین شهدا واربابشان. نمی دانم ...شاید این رمز در نوکری کسی خلاصه شده! -به قول آقای لطیفیان: فاطمه پیش برد پیش خدا کارش را هر که افتاد پی کار اباعبدالله شادی روح شهدا و ارباب و شهدا، صلوات. ۱۷-آبان-۱۴۰۱ امضا. رآوی ___________________________________ پاورقی: ۱.(تعبیریست از آن که ؛اگر انسان ، مخلصانه عمل نماید و در بند دیدن و ندیدن خلق خدا نباشد ، خداوند اورا نمایان و محبوب خلقش مینماید ) #شهید_آرمان_علی_وردی #لبیک_یا_خامنه_ای #لیبک_یا_حسین #حاج_قاسم
هدایت شده از به خط یک رآوی 🇵🇸
                                        -
🌱﷽
شاید این رمز در نوکری کسی خلاصه شده!
این روز ها هر کجای  دنیای مجازی که پا بگذاری؛ نشانی ،عکسی، اسمی از او میبینی!
جایی نوشته بود:« اگر روی خودت خط بکشی؛خدا زیر تو خط میکشد.»¹
و ما نمیدانیم و خدا بهتر می داند ،راه و رسم او را ، در طی طریق بندگی !
اما حال،  این منِ حیرانِ  مملو از سوال ، می خواهد از خود او بپرسد ،حکایت دلبری و دلدادگی اش را؛
آری از او  میپرسم که بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ است:
آرمان خودت بگو،:(( 
 بگو تو چه کرده ای که امروز نائب امام زمانت،تورا  #آرمان_عزیز_ما خطاب میکند!
چه گونه زیستی  که مرگی حسینی در سال ۱۴۰۱ شمسی  در خیابان های تهران به سراغ تو آمد .
به چه طریق زندگی نمودی که به تعبیر آن شهید سر جدا، خداوند عاشق تو شد  و در حالتی غریبانه میان اوباشی از نسل یزید ، این چنین تورا خرید !
و تو شدی روضه مصور و هرکس خواست از کیفیت شهادتت  بگوید یا بنویسد؛ گفت و نوشت:«غریب گیر اوردنت»
و نمی دانم ..احساسی در قلبم  می گوید؛ تو تنها و غریب نبودی!شاید مادری دست به پهلو ،همراه فرزندنش به استقبال تو آمده بود  و در لحظات آخر، تو در معراج آغوش اربابت  آرام گرفتی و پرواز نمودی!
آرمان عزیز ما . 
بگو چه کردی، که امروز، چون منی که نسبت به تو ازغریبه نیز  غریبه ترم، به وقت دیدن عکست و زنده شدن یاد نبودنت!
 قلب تاریک شده از گناهم ، به غمی پاک و مقدس روشن  می گردد!
و در کنج ذهنم ،صدایی آهسته به گوش دلم میرسد، که:« ای کاش دروغ باشد. کاش...  بازگردد.
اما...آرمان، این سوالات و این احوالات برایم غریب نیست و دردیست آشنا.
 داغ تو  شبیه همان داغیست که با عروج حاج قاسم در من متولد شد و حالا حدودا سه ساله است ؛قد کشیده ورشد نموده! و من صدای نفس های «ای کاش.. »گویش را، می شنوم!))
پن:به یقین، تولد این غم هایِ 
                
            لا تبرد ابدا؛ همانند تمام رویداد های ریز و درشت این دنیا، اتفاقی نیست! و رمزی مشترک است در بین شهدا واربابشان. نمی دانم ...شاید این رمز در نوکری کسی خلاصه شده! -به قول آقای لطیفیان: فاطمه پیش برد پیش خدا کارش را هر که افتاد پی کار اباعبدالله شادی روح شهدا و ارباب و شهدا، صلوات. ۱۷-آبان-۱۴۰۱ امضا. رآوی ___________________________________ پاورقی: ۱.(تعبیریست از آن که ؛اگر انسان ، مخلصانه عمل نماید و در بند دیدن و ندیدن خلق خدا نباشد ، خداوند اورا نمایان و محبوب خلقش مینماید ) #شهید_آرمان_علی_وردی #لبیک_یا_خامنه_ای #لیبک_یا_حسین #حاج_قاسم
