eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
7.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه برنده‌ی عشق از #میم‌دال 🌱 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 تبلیغاتمون🪄💚 https://eitaa.com/joinchat/1763378340Ce2bc25aa4e
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت دهم: دستپخت معرکه 🍃چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ... واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی؟ ... دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ... با صدای بلند زد زیر خنده ... با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم ... رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت ... 🍃غذا کشید و مشغول خوردن شد ... یه طوری غذا می خورد که اگر یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه ... یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم ... - می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ... چطوری داری قورتش میدی؟ ... از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت ... - خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ... - مسخره ام می کنی؟ ... - نه به خدا ... 🍃چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ... جدی جدی داشت می خورد ... کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ... گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه ... قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ... 🍃سریع خودم رو کنترل کردم ... و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم ... نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود ... مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ... حتی سرش رو بالا نیاورد ... 🍃- مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ... برای بار اول، کارت عالی بود ... 🍃اول از دستم مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ... برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ... 🎯 ادامه دارد... ❣ @hamsar_ane
|🍃🍉| وَچه‌ِاحساس{ِ♥️} {😌} نَجیبی‌ست ڪہ‌بادیدَن {👀} {😍}طلبِ‌عشق زِ بیگانه‌نَدارم‌هَرگز{🚫} ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
❤️ مادرشهید ❤️ 🍃همیشه برای مهدی می‌کردم و می‌گفتم که ان‌شاءالله شهید شوی🤲 اما آنقدر خدمت کنی تا خدا و (عج) از تو راضی باشند✅ و بعد شهادت نصیبت شود. 🍃می‌گفتم وقتی سن و سالت📆 بالا رفت به این برسی. ولی خواست و خدا در این بود، که در جوانی شهید شود. 🌙
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 📔 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت یازدهم: فرزند کوچک من 🍃هر روز که می گذشت علاقه ام بهش بیشتر می شد ... لقبم اسب سرکش بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ... چشمم به دهنش بود ... تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ... من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام ... علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه ... هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت ... مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره ... تمام توانش همین قدره ... 🍃علی الخصوص زمانی که فهمید باردارم ... اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد ... دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ... این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد ... مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی ... نباید به زن رو داد ... اگر رو بدی سوارت میشه ... اما علی گوشش بدهکار نبود ... منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده ... با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو بکنه ... فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم ... و دائم الوضو باشم ... منم که مطیع محضش شده بودم ... باورش داشتم ... 🍃9 ماه گذشت ... 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود ... اما با شادی تموم نشد ... وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ... 🍃مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده ... اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت ... لابد به خاطر دختر دخترزات ... مژدگانی هم می خوای؟ ... و تلفن رو قطع کرد ... مادرم پای تلفن خشکش زده بود ... و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ... 🎯 ادامه دارد... ❣ @hamsar_ane  بدون لینک جایزنیست⛔️
عده ای از طلاب و مومنین نماز و روزه استیجاری میگیرند... لذا از بزرگوارانی که میخواهند برای اموات شان نماز و روزه یا ختم قرآن و یا ختم زیارت عاشورا درخواست بدند و اموات شان را خوشحال کنند و...🌼☇ همچنین در روایت آمده فردی از امام صادق علیه السلام پرسید :آیا برای مرده نماز بخوانند تاثیر دارد یا نه؟فرمود : آری ؛ گاهی فردی در فشار بوده بعد به او گفته میشود ، اینکه برای تو گشایشی حاصل شده و در فسحت و وسعت قرار گرفته از برکت نمازی است که فلان شخص ، برای تو انجام داده است🌷🌷🌷 ✅ توجه گروه ما تکمیل هست پس عزیزان برای گرفتن نماز و روزه پیام ندهند❌ جهت ارتباط با مدیر گروه👇👇👇 🆔 @nadebon314 👈 🆔 @nadebon314 👈 آیدی کانال👇👇👇👇 @nemez_12
🌷 سوار بر هلی کوپتر در آسمان کردستان بودیم. دیدم مدام به ساعتش نگاه میکنه وقتی علت کارشو پرسیدم گفت: الان موقع نمازه بعدش هم به اشاره کرد که همینجا فرود بیا، خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. گفت: اشکالی نداره، ما باید همینجا بخونیم! هلی کوپتر نشست، صیاد با آب قمقه ای که داشت گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم. می گفت: صیاد در هیـــچ چیزی برای خودش نمی خواست، بارها می شنیدم که می گفت: " اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای " بلند هم می گفت، از . 🌷
هدایت شده از 💚تبلیغ موقت💚
🍁بارون هردومون رو خیس کرده بود ولی سرد نه...هر دو توی تب و التهاب میسوختیم... یک قدم نزدیک تر شد... توی تاریکی شب تمام هیبتش سایه بود و فقط چشمهای روشنش میدرخشید: .... من دارم از دست میرم... به دادم برس... تمام من تو شدی و فکر تو.... منی که غرق دنیای خودم بودم! حالا بعد از اینهمه انتظار... اگه بگی نه من... حرفش رو قطع کردم: _شما... میدونی که من چه مشکلاتی... _من میدونم همشو میدونم... پرونده پزشکی تو قبل از دکترت باید می اومد روی میز من... _پس چطوری اینو ازم میخوای... وقتی میدونی من... اشک امونم نداد...پشت کردم و سمت ویلا دویدم... دنبالم دوید:_برای من مهم نیست... من تو رو میخوام... همینی که هستی... مروه... وایسا... http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🧚‍♂ پاک‌میشه‌🔥
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
🍁بارون هردومون رو خیس کرده بود ولی سرد نه...هر دو توی تب و التهاب میسوختیم... یک قدم نزدیک تر شد...
♥️🍃 صداش رو توی گوشی میشنیدم ولی حرفی نمیزدم، فقط اشک میریختم:_من میفهممت مروه... میفهمم چقدر سختی کشیدی میفهمم حالت از همه ی مردا بهم میخوره میفهمم حتی شنیدن صدای منم اذیتت میکنه...ولی تو هم منو بفهم من عاشقتم اصلا دیوونتم... منو باور کن بخدا دروغ نیست..حاضرم تا آخر عمرمم صبر کنم تا تو حالت خوب بشه و حاضر بشی منو ببینی ولی من فقط تو رو میخوام نه هیچ کس دیگه ای...نمیخوای چیزی بگی؟ باهمون لکنت یادگار اون روزای نکبت به‌سختی گفتم:_... http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💠 دلم گرفته شهیدان مرا ببرید 💠مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید 💠مرا که خسته ترینم کسی نمی خواهد کرم نموده دلم را مگر شما ببرید 💠شهدا گر نگاهم نکنید هیچم ... هیچ 😔
✍خدایا در دورانی که نگه داشتن دین، از نگه داشتن آتش در دست سخت تر است، مارا همچون سرباز رشیدت شهید ‎ ثابت قدم نگه دار. خدایا به حق اباعبدلله الحسین (روحی فداک) مارا پاکیزه بپذیر.