"ما نسلے هستیم ڪه فلسطین را آزاد خواهیم کرد..." • سیدحسن نصرالله #چیریکیون‌انقلابـے 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

❖ وقتی از ته دل "بخندی" 🍃🌻 وقتی هر چیزی را به خودت نگیری ، وقتی سپاس گذار آنچه که هست باشی ... وقتی برای "شاد بودن" نیاز به بهانه نداشته باشی ، آن زمان است که واقعا "زندگی" می کنی 🍃🌻 روزتون عالی و شاد 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌

شهیدان قامت رعنای عشقند شهیدان صورت زیبای عشقند گذشتند گر چه از امروز دنیا شهیدان شافی فردای عشقند سلام بر شهدا 🌷 ان شاءالله نگاه شهدا بدرقه زندگی تون باشه 🌹 #سلام_صبحتون_شهدایی ♥️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🎞 #کلیپ 🎤 #وصیت شهید مدافع حرم حجةالاسلام #محمد_کیهانی در #وسط_میدان_نبرد با تروریست‌های حرامی #بسیجی #ولایتی #حجاب 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

بـا "شهــادت" زندگـــی زیبا شود.. عاشقی با سوختن معنــا شود.. حال، آنها رفته و ما مانده ایم.. از "شهادت" ، ما همه جا مانده ایم.. تـا نفس داریم تا که زنده ایم.. "ای شهیدان از شما شرمنده ایـم" تا ابد رزمنده ایم پای ولی .. جان فدای حضــرت سیّــــد علــــــی اللهم الرزقنا توفىق الشهادت فى سبىلک.. ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

سادگےوخاڪےبودنت بےریابودنت،خودمانےبودنت داش مشتےبودنت بزرگ بودنت ڪوچڪ انگاشتن نفس ات ابراهیم جان؟! این روزهاخیلےخیلے ڪم داریم تو را 😔 #شهیدابراهیم‌هادی روزتون شهدایی ✋ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

✴️ #روشنای_راه شماره 1⃣ 🎧 تفسیر صوتی سوره مبارکه #حمد 🎙 آیت الله #جوادی_آملی(دامت برکاته) 🔺 روزم را با روشنای سخن خدای مهربانم آغاز می کنم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🖊 بعون الله و توفیقه 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃

🔰بخشی از وصیت نامه شهید موحددانش؛ الهی بنده ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخ توان دارد؟ خدایا! توبه ام را بپذیر و از گناهانم در گذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم.... مرگ اگر مرگ است ، گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من ز او عمری ستانم جاودان او ز من جسمی ستاند رنگ رنگ 🌷شهید علیرضا موحد دانش🌷 شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۳ منطقه حاج عمران ،عملیات والفجر دو 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🔰بخشی از وصیت نامه شهید موحددانش؛ الهی بنده ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخ توان دارد؟ خدایا! توبه ام را بپذیر و از گناهانم در گذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم.... مرگ اگر مرگ است ، گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من ز او عمری ستانم جاودان او ز من جسمی ستاند رنگ رنگ 🌷شهید علیرضا موحد دانش🌷 شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۳ منطقه حاج عمران ،عملیات والفجر دو 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

نماز های واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید. خواهید دید که چگونه درهای رحمت الهی رو به روی شما باز خواهند شد. #شهید_مدافع_حرم #سجاد_زبرجدی #نماز_اول_وقت📿 ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🎥 فاصله راست تا دروغ; واقعیت صوت جعلی منتسب به رهبری اخیراً کلیپی جعلی منتسب به رهبرانقلاب در فضای مجازی منتشرشده است که مدعی فرمان ایشان برای سرکوب مردم شده است 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

‍ ‍ 🔴او آینده سپاه بود..‌. پدر بزرگوار فرمانده شهید مرتضی حسین پور(حسین قمی): 🌷وقتی #حاج_قاسم خبر #شهادت مرتضی را شنید تا صبح نخوابید. بعد از آن هم پیام دادند که ای کاش من #شهید می‌شدم ،مرتضی می‌ماند. مرتضی #آینده سپاه بود، ما تا 20 سال دیگر همچون حسین قمی را نمی توانیم #تربیت کنیم. 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

دستش رو محڪم گرفتم گفتم: بحثو عوض نڪن😒 این سوختگے دستت چیہ هادی⁉️ خنــدید😅 سرشو پایین انداخت و گفت: یہ شب شیطون👹 اومد سراغم منم #اینجورے ازش پذیرایے کردم!😔 #شهید_هادی_ذوالفقاری🌸 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

-مادر فرزندت کجاست +خارج از کشور -چرا خارج؟ +۳۵ سال پیش رفت برا دفاع از کشورش، دیگه برنگشت 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

#آرامش_الهی ✨پروردگارا رسیدن به تو 🍃وضویی ساده می خواهد، ✨و قنوتی ساده تر، 🍃رکوعی سبز می خواهد ✨و سجودی سبز تر. 🍃بی گمان آسمان دلهایمان ✨آنچنان تیره و تار نیست 🍃که حضور آبی تو را رقم نزند ✨پس با ما بمان 🍃همچنان که هستی ✨شبتون در پناه الهی✨ 🌼

🌸زیبایی ها را چشم میبیند 💜و مهربانی ها را دل 🌸چشم فراموش می کند 💜اما دل هرگز 🌸زندگیتون پر از 💜عطر گلهای مهربانی ‎‌‌ #سلام_صبحتون_گلبارون 🌸

‌🌼🍃 👤پیامبر اکرم (ص) : خـوشـا به حـال کسـی کـه در روز قـیامـت در نامه عمـلش زیـر هر گـناهی نوشـته شده باشـد.... 👈🏻«اسـتـغـفـرالله»👉🏻 📚#جهادنفس_حدیث۷۸۷ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🎼میشه قطره قطره دریا رو کشید تا حرم تموم دلها رو کشید 🎤عبدالرضا هلالۍ ارباب حسیݩ جانم •|شعـــــر یعنۍ تو کہ آرامش احوال منۍ|• ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

بـا "شهــادت" زندگـــی زیبا شود.. عاشقی با سوختن معنــا شود.. حال، آنها رفته و ما مانده ایم.. از "شهادت" ، ما همه جا مانده ایم.. تـا نفس داریم تا که زنده ایم.. "ای شهیدان از شما شرمنده ایـم" تا ابد رزمنده ایم پای ولی .. جان فدای حضــرت سیّــــد علــــــی اللهم الرزقنا توفىق الشهادت فى سبىلک.. ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🌱قرنهـاست زمین انتظار مردانی این چنین را میکشد تا بیایند و عاشقانه زمینہ ساز ظهـــــور باشند . . . #شهـید_مدافع_حرم #سجاد_طاهرنیا #سـالروز_ولادت ۲۴مرداد 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

🕊 شهدا را یاد کنید با یک صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

سردار در اندیشه جاودانگی ... یکی از تصاویر تاثیر گذار دفاع‌مقدس از حاج حسین آقای خرازی 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

"ما نسلے هستیم ڪه فلسطین را آزاد خواهیم کرد..." • سیدحسن نصرالله #چیریکیون‌انقلابـے 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

📸«مصطفی صالحی» از عوامل اصلی اغتشاشات دی ماه ۹۶ در کهریزسنگ نجف‌آباد و قاتل پاسدار شهید «سجاد شاه‌سنایی»، در زندان مرکزی اصفهان به دار آویخته شد. 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

شهادت بال نمی خواهد؛ حال می خواهد.. جا مانده ام 😔 ☘☘☘ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

✴️ #روشنای_راه شماره 2⃣ 🎧 تفسیر صوتی سوره مبارکه #حمد 🎙 آیت الله #جوادی_آملی(دامت برکاته) 🔺 روزم را با روشنای سخن خدای مهربانم، مبارک می کنم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🖊 بعون الله و توفیقه 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃

صبح اتفاق قشنگی است بیخودی نیست که گنجشک ها شلوغش می کنند پس صدا بزن خدارا که امروز روز توست به شرط لبخندت😊 بخند عزیز من تو در آغوش مهربانیهای خدایی...🌸 سلام✋ صبح آدینه تون بخیر و نیکی

🌹زیارتنامه شهدا🌹 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹

#من_باتو #قسمت6 ✍لـیـلــے سـلـطـانــے 🌹قـسـمـت شـشــم کاسه ها رو گذاشتم کنار دیگ آش،عاطفه همونطور که آش هم میزد زیر لب تندتند چیزایی میگفت،ملاقه رو از دستش گرفتم باحرص گفتم:بسه دیگه،دوساعته داری هم میزنی بابا بختت باز شد خواهرم بیا برو کنار! _هانی بی اعصاب شدیا،حرص نخور امین نمی گیرتت! _لال از دنیا بری! شروع کردم به هم زدن آش،زیر لب گفتم:خدایا امین رو به من برسون! امین پسر همسایه دیوار به دیوار که از دوسال قبل فهمیدم دوستش دارم،عاطفه گفت امین فقط چادر رو قبول داره چادری شدم، عاطفه گفت امین نمازش اول وقته نمازم یک دقیقه این ور اون ور نشد،عاطفه گفت امین قرمه سبزی دوست داره و من به مامان میگفتم نذری قرمه بپزه تا براشون ببرم! عاطفه گفت امین.....و من هرکاری میکردم برای امین! مهم نبود من سال سوم دبیرستانم و امین بیست و پنج سالشه! با احساس حضور کسی سرمو بالا آوردم،امین سر به زیر رو به روم ایستاده بود،با استرس آب دهنمو قورت دادم امین دستی به ریشش کشید و گفت:میشه منم هم بزنم؟ ملاقه رو گذاشتم تو دیگ و رفتم کنار،امین شروع کرد به هم زدن منم زیر چشمی نگاهش میکردم داشتم نگاهش میکردم که سرشو آورد بالا نگاهمون تو هم گره خورد،امین هول شد و ملاقه رو پرت کرد زمین! زیر لب استغفراللهی گفت و خواست بره سمت در که پاش به ملاقه گیر کرد و خورد زمین،خنده م گرفت با صدای خنده و اوووو گفتن زن ها سرخ شدم. تند گفتم:من برم بالا ببینم مامان اینا کمک نمیخوان! با عجله رفتم داخل خونه و دور از چشم همه از پنجره به حیاط نگاه کردم،عاطفه داشت میخندید و زن های همسایه به هم یه چیزایی میگفتن،روم نمیشد برگردم پایین همه فهمیدن! امین بلند شد،فکرکردم باید خیلی عصبانی باشه اما لبخند رو لبش متعجبم کرد! سرشو آورد بالا،نمیتونستم نفس بکشم! حالا درموردم چه فکرایی میکرد،تنم یخ زد انگار پاهام حس نداشتن تا از کنار پنجره برم! امین لبخندی زد و به سمت عاطفه رفت،در گوشش چیزی گفت،عاطفه لبخند به لب داخل خونه اومد! با شیطنت گفت:آق داداشمون فرمودن بیام ببینم بدو بدو اومدی خونه زمین نخورده باشی نگران بودن! قلبم وحشیانه می تپید،امین نگران من بود؟! با تعجب گفتم:واقعا امین گفت؟! _اوهوم زن داداش! احساس میکردم کم مونده غش کنم،نفسمو با شدت بیرون دادم! دوباره حیاط رو نگاه کردم که دیدم نگاهش به پنجره س،با دیدن من هول شد و سریع به سمت در رفت اما لیز خورد دوباره صدای خنده زن ها بلند شد،با نگرانی و خنده از کنار پنجره رفتم! عاطفه گفت:من برم ببینم امین قطع نخاع نشد! عاطفه که از پله ها پایین رفت همونطور که دستم رو قلبم بود گفتم:خدانکنه. ادامــه دارد...