سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
سستی کوفیان رقم می زند : صلح را برای حسن (ع) قتلگاه را برای حسین (ع) و تو .. هر روز از خودت بپر
همیشه یِ خُدا
این شعرُ یا زیر لب زمزمه می کردم
یا پایِ تخته می نوشتم
طوری شده بود که بعضی بچه ها
از حفظ باهام زمزمه می کردن 👇
فرض کن حضرت مهدی(عج)به توظاهرگردد ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی؟
باطنت هست پسندیده ي صاحب نظری؟
خانه ات لایق اوهست که مهمان گردد؟
لقمه ات درخوراوهست که نزدش ببری؟
پول بی شبهه وسالم زهمه داراییت
داری آن قدرکه یک هدیه برایش بخری؟
حاضری گوشی همراه توراچک بکند؟
باچنین شرط که درحافظه دستی نبری!
واقفی برعمل خویش توبیش ازدگران می توان گفت توراشیعه ي اثناعشری؟...
پی نوشت۱:
دوره دبیرستانم
کلاس به کلاس میرفتم
یه طوری پای تخته ها شعرهای آئینی و مذهبی
از شهدا و اهل بیت علیهم السلام و حضرت آقا مینوشتم که میگفتن خیلی حیف شد که زمونِ انقلاب نبودی؛ وگرنه شعار نویسِ خوبی میشدی 😅 نیست خَطَمم خیلی قشنگه 🙊
پی نوشت۲:
کلا ذاتاً من روحیه تبلیغی داشتم باید طلبه میشدم😊
# اللهمعجللولیکالفرج
#دلمنوایاناالمهدیمیخواد
#ازخاطراتدبیرستانم
#بانوطلبہ
@be_vaghte_del313