✅#ماماناعشقند
🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، از رفتارهای مادرانه را در بخش #ماماناعشقند مرور کنیم.
🥰 یک ساعته دیرت شده
فرض کنید که شما به مادرتان بگید که میخواهید هشت صبح بیدار شید. مادر، چون میدونه اگر از ساعت هشت بیدارتون کنه، در نهایت ۹ هم بیدار نمیشید، فرایند تهدید، ارعاب و هشدار را از ساعت هفت صبح شروع میکنه: «بلندشو؟! ساعت ۹ شده! دیرت شد! بدبخت میشی ها!» و، چون شما میدانید وقتی مادر میگه ساعت ۹ شده پس قطعاً هشت هم نشده، پس برای اینکه بیشتر بخوابید چی میگید: 🤪…
«اصلاً این درسم رو حذف میکنم.»🥹🥹
🥰 من که سیرم، شما بخورین!
فقط مامانها میتونند وقتی غذا کمه ناگهان سیر بشند.
هیچ وقت دانشمندان کشف نکردند چطور یک مادر که از صبح پای غذاست و بوی آن را استشمام میکنه و حتماً بارها آب دهانش را قورت داده. بدون خوردن، سیر میشه.
مادره دیگه با حرص خوردن، غصه خوردن و هوا خوردن هم سیر میشه تا دیگران واقعاً سیر بشند.😚
ادامه دارد…..
@becha_nejebad
بچانجباد(شهرستان نجف آباد)
✅#ماماناعشقند 🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، ا
✅#ماماناعشقند
🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، از رفتارهای مادرانه را در بخش #ماماناعشقند مرور کنیم.
🥰بخور جون بگیری، رنگت پریده!
از نظر ۹۹ درصد مادرها ۹۹ درصد بچهها در ۹۹ درصد مواقع رنگ شان پریده 😚و باید یک چیزی بخورند تا جون بگیرند. آن یک درصد دیگر هم که معتقد نیستند رنگ بچه شان پریده و لازم نیست چیزی بخورد، دلیل رفتارشان این است که معتقدند رنگ بچهشان خیلی خیلی پریده است 🤕و حتماً باید به دکتر مراجعه کند. از نظر مادرها، بچهها در خانه خودشان میوه و تنقلات ندارند و همین که پایشان را در خانه پدری گذاشتند باید چپ و راست ویتامین بدنشان تامین شود تا برای یک هفته انرژی داشته باشند.😋
🥰چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
از لحظهای که یک مادر با فرزندش تماس میگیرد و فرزند جواب نمیدهد، این پیش بینیها در ذهن مادر شکل میگیرد. 🤔😱ثانیه ۵: بچه ام رو گاز گرفته! ثانیه ۶: شوهرش خفهاش کرده! ثانیه ۷: گودزیلا بهشون حمله کرده! ثانیه ۸: شاید فضاییها یا زامبیها یا وایتواکرها به محلهشون حمله کردن! ثانیه ۹: بچه تلفن را برمیدارد. ثانیه ۱۰: خفه بشی، دلم هزار راه رفت! چرا تلفنت رو برنمیداری؟ تقصیره باباته یه بار محکم نزد تو گوش شوهرت! و ....😢😂
ادامه دارد….
@becha_nejebad
بچانجباد(شهرستان نجف آباد)
✅#ماماناعشقند 🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، ا
✅#ماماناعشقند
🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، از رفتارهای مادرانه را در بخش #ماماناعشقند مرور کنیم.
🥰حالا بذار بابات بیاد
مادرها استاد خلق موقعیتهای هیچکاکی با گفتن چنین دیالوگهایی هستند: حالا بذار بریم خونه! یا حالا بذار مهمونا برن! و از همه مهمتر: حالا بذار بابات بیاد! اصولاً اتحاد تاکتیکی پدر و مادرها برای تربیت ما پشت صحنه داشت، به طور معمول پدرها سختگیری آن چنانی نداشتند و از این که ما شیطنت کردیم، ظرفی شکستیم یا دست گلی به آب دادیم، خبر داشتند، اما مادرها ترجیح میدادند ماجرا را مرموز کنند تا به نتایج دیپلماتیک لازم برسند.😎
🥰نخود رو بذارین برای باباتون!
چند نسل قبلتر همهچیزهای خوب برای پدرها بود، اما چند وقتی، معادلات تغییر کرده است و مادرها بیشتر هوای بچهها را دارند. اگر در خانه آبگوشت طبخ شود! بچه خانواده: مامان برای من نخود نریزین! مادر: نخود میاد تو ملاقه دیگه! خودت جدا کن بریز تو کاسه بابات، به جاش گوشتهاش رو بردار بخور!😋
ادامه دارد….
@becha_nejebad
بچانجباد(شهرستان نجف آباد)
✅#ماماناعشقند 🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، ا
✅#ماماناعشقند
🔸میخواهیم با مادر با این گوهر دردانه زندگی، شوخی کنیم و خاطرات مشترک نسلهای مختلف، از رفتارهای مادرانه را در بخش #ماماناعشقند مرور کنیم.
🥰حالا ناهار چی بپزم؟
مامانها سر سفره صبحانه معمولاً میپرسند: «حالا ناهار رو چی کارش کنم؟» موقع ناهار هم همین سوال را درباره شام میپرسند، اما هیچ فرقی نمیکند بقیه اعضای خانواده چه جوابی بدهند، چون مادران گرامی در نهایت متناسب با چیزی که در خانه است، یک حرکت خلاقانه میزنند.
🥰آقا محمدجواد بیا این جا!
قدیم در هر خانهای چهار، پنج تا بچه بود، پدرها عادت داشتند وقتی میخواستند بچهای را صدا بزنند اسم همه بچهها را بهترتیب میگفتند تا بالاخره یکی درست از کار دربیاید و اسم بچه مد نظر باشد، اما برخلاف پدرها، مادرها اشتباهی در گفتن اسامی نداشتند، با این تفاوت که وقتی خوشحال بودند، فحش میدادند و وقتی ناراحت بودند با احترام صحبت میکردند. فرض کنید بچه یک نقاشی خوشگل میکشید مادر میگفت: «وااای، پدرسوخته، تو این غلطا رو از کجا یاد گرفتی؟!»، اما وقتی بچه خرابکاری میکرد، لحن مادر جدی و رسمی میشد: «آقا محمدجواد، تشریف بیارین این جا کارتون دارم!» وقتی بچهای با این لحن خطاب میشد تا پیش مادرش میرسید تمام خلافهایش را یک دور مرور میکرد.
ادامه دارد….
@becha_nejebad