eitaa logo
بداهه های #روح _الله_عمران
99 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حالی که شادمانه به من دست می دهد امروز بی بهانه به من دست می دهد چیزی شبیه زمزمه ی چشمه سارهاست شوری که از ترانه به من دست می دهد از جست و خیز قاصدک ، این قاصد بهار احساس یک جوانه به من دست می دهد این لذتی که می برم از خنده های صبح از گریه ی شبانه به من دست می دهد حسی غریب ، وقت تماشای یک غروب از دور غمگنانه به من دست می دهد رنجی که تار می کشد از زخم زخمه ها از مردم زمانه به من دست می دهد از گریه ای که خفته در این خنده های تلخ یک حالت دو گانه به من دست می دهد *** وقتی که در فضای حرم سیر می کنم شوقی کبوترانه به من دست می دهد در طوف آخرست که احساس می کنم او از شکاف خانه به من دست می دهد 🍃🌹 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
گر در ولای آل علی صرف می شود از خیر عمر بگذر و بگذار بگذرد🌱🌹
به پیر خرد پیشه ای دوش گفتم سؤالی در اندیشه ما نشیند اگر پاسخ پرسش من نگویی دل بیقرار من از پا نشیند علی از چه رو خاکی آمد ولیکن به چرخ چهارم مسیحا نشیند؟ کجا حق تعالی پسندد که مولا به پایین و عیسی به بالا نشیند؟ بگفتا چه کم گردد از مرغ قدسی اگر بر سربام دنیا نشیند؛ به مهر فلک بین چسان پرتو او به روی خس و خار و خارا نشیند ز قدر علی ذره ای کم نگردد مسیح ار که در آسمان ها نشیند که جای گهر نیست جز قعر دریا ولی موج بر روی دریا نشیند @mohammadalimojahedi
طور تجلّی دلی که الفت دیرینه با بلا دارد همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد دلی که طعم محبت چشیده می‌داند «بلا» چه رابطه‌ای تنگ با «وَلا» دارد دلی که طور تجلّی شده‌ست سینهٔ او چه التفات به جام جهان‌نما دارد کسی که خاک سر کوی اوست منزل او چه اعتنا به طلا و به کیمیا دارد به عجز و زاری و خواری سخن نیالاید کسی که درک درستی ز کربلا دارد حسین گفت که ذلت‌پذیر نیست ولی هنوز شاعر از این گفته‌ها اِبا دارد حدیث واقعه را از عشق بپرس که جاودانه حضوری به نینوا دارد به نیزه‌ها نظر انداخت هر که، با خود گفت: خدا چه آینه‌هایی خدانما دارد بیا که از بدن پاره‌ پاره‌اش پیداست که شوق دیدن یاران جدا جدا دارد به ناامیدی از این در نرفته است کسی عزیز فاطمه دستی گره‌گشا دارد به جز خرابه‌نشین خمار چشم شما خبر ز حال خراباتیان کجا دارد جمیل دیدن سیر جلالی است گواه که از کمال تو زینب چه بهره‌ها دارد همیشه شمع مزار شماست «پروانه» که هر چه شعله به دل دارد از شما دارد
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجم🌱 دوش رفتم به محفلی که در او سجده میبرد پیش بت , هندو اندر آن بزم پیر دیری بود همدم جام و همنشین سبو چشمی , اما ز باده گیرا تر چهری اما نکوتر از مینو گیسوان هشته بر روی شانه هشته بر روی شانه ها گیسو ابرویش منحنی تر از قامت قامتش منحنی تر از ابرو در لبش یک جهان سخن پنهان در نگاهش نهان دو صد جادو سخن این به به آن که :هیچ مپرس سخن آن به این که :هیچ مگو ناله ی عودو رود و چنگ و رباب گوش جان مینواخت از هر سو نغمه ی دلپذیر مطرب بزم حالت ی داده بود بر مشکو میوزید از چمن نسیم بهشت چون گل یاس و یاسمن خوشبو هندوان , گرد پیر حلقه زنان همه مویین میان و مشکین مو همه پاکیزه روی و نیکو خو همه پاکیزه خوی و نیکو رو پیر گفتا که کیستی ؟ گفتم که علی را غلامم و هندو گفت در هند کنگر ش خوانیم من غلام غلام قنبر او که , علی دست قادر ازلیست رشته ی ما سوی به دست علیست 🌷