🔴سالهاست که #بيروت را انبار باروت کردهاند تا به وقتش فندک را بچکانند و به بهانهی معیشت، لبنان را بچلانند. مکرون، مکار است و بجای بستهی کمکهای اقتصادی، بستهی اصلاحات سیاسی رو کرده است. بوی توطئه بیشتر از بوی دود به مشام میرسد.
آتش این انفجار، قبای جبههی مقاومت را خواهد گرفت. سیّدِ مقاومت، بدون تبادل آتش با دشمنان در معرض تبادل با معیشت دوستان قرار گرفته است. سلبریتیها با دلارهای سعودی روی خاکسترهای عروس خاورمیانه میرقصند تا با کمک لجنهای رسانهای ملکه، مأموریتِ تحریف را با برگرداندن انگشت اتهام به سمت محور مقاومت، به اتمام برسانند.
ایران، همچنان در دیپلماسی به توییتبازی بسنده کرده و صحنه را برای تُرکتازی پلیسهای خوبِ چشم آبی خالی گذاشته است. نتانیاهو در سکوت خبری بشکن میزند و ترامپ در آستانهی انتخابات آمریکا با دُمش گردو میشکند.
🔻وقتی پدر مقاومت را کُشتند، فرزندان غیورش به یک سیلی بسنده کردند تا امروز، عروس خاورمیانه خیلی اتفاقی سیاهپوش شود. یادمان باشد که انتقام سخت، غرق کردنِ کشتی تایتانیک در خاورمیانه است، نه لنگر انداختن آن در بندر بيروت! #لبنان، آبستن حوادث بزرگ است و چشم امید دوستداران جبهه مقاومت به تدبیر وارثان حاج قاسم.
✍#زهرا_محسنی_فر
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴وقتی میتوان بحران ساخت، چرا باید تدبیر بخرج داد؟!
🔺️توسعهنیافتگی، امالامراض است. خوزستانِ ثروتمند، از فقر مفرطِ زیرساختهای شهری و روستایی رنج میبرد. آب، فاضلاب، برق، هوا، مسکن و... گاه و بیگاه سوژهی بحرانهای جدید است. در این میان، هیچ زخمی کاراتر از مدیریت وصلهپینهای نیست. سرطان بدخیم ناکارآمدی مدیران، خوزستان را در وضعیت شیمیدرمانی قرار داده. اینکه هر موضوعی را بتوان کانون یک بحران جدید کرد، کار سادهای نیست که برخی مسئولین منطقهای انصافا در آن تبحر دارند.
#خوزستان مشکل امنیتی ندارد اما بیتدبیریها، امنیت آن را تهدید میکند. میتوان دایرةالمعارفی از بیتدبیریِ متولیان امر در خوزستان نوشت و جهت تدریس در رشتههای مدیریت به عنوان درس عبرت بکار برد تا مدیران آینده به شیوهی لقمان، مدیریت را از نامدیران بیاموزند. یک قانون نانوشته در اینجا حاکم است: "وقتی میتوان بحران ساخت، چرا باید تدبیر بخرج داد؟!"
🔻خوزستان بحران مدیریت دارد. برای حل مشکل یک کارخانه یا یک روستایش باید از تهران کمک برسد تا مشاور رئیسجمهور به طعنه نمایندگان تهراننشین را از دخالت در مشکلات خوزستان برحذر دارد. فاضلاب یک منطقهی حاشیهای اهواز، سوژهی رسانههای معاند میشود. خانههای #روستای_ابوالفضل، به یکباره موضوع شماره یک کشور میشود. وقتی در حل مشکل یک روستای کوچک عاجزند، چگونه بر گسترهی استان خوزستان با بیش از ۴ میلیون جمعیت مدیریت میکنند؟ در این وانفسا، چه کسی بحران مدیریت خوزستان را مدیریتِ بحران خواهد کرد؟
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔻مشرکان مکه قرآن را سحر نامیدند. سپاه معاویه آن را بر نیزه کرد. پاپ اولین نسخههای چاپی قرآن را جمعآوری و نابود کرد. پهلوی سوگند به قرآن را از شروط نمایندگی مجلس شورای ملی حذف کرد. سلمان رشدی قرآن را القائات شیطان به پیامبر (ص) دانست (العیاذ بالله). سروش قرآن را خلاصهی تجربههای فردی و اجتماعی پیامبر (ص) نامید. تری جونز، کشیش مسیحی، قرآن را آتش زد. عدهای قرآن را با موسیقی تلفیق کردند و برخی آن را سوژهی کاریکاتور و فکاهی قرار دادند.
در طول تاریخ، الفاظ قرآن از گزند دستبرد مصون مانده، اما تحریف معنای آن توسط نامسلمانان و مسلماننماها از زمان رسولالله (ص) آغاز شده و تا به امروز ادامه داشته است. در قیامت پیامبر (ص) از مهجور بودن قرآن نزد امتش به درگاه الهی شکایت میکند.
برکت زمانی از زندگیها رفت که قرآن از کنج دل به گوشهی طاقچهی خانهها رفت. وقتی که بجای زنگارزدایی از روح، نیازمند غبارزدایی شد. وقتی که زینت عرش الهی وسیلهی تزئین سفره عقد شد. وقتی که بجای زنده کردن دلمردگیها آن را برای بدرقهی مُردهها نثار کردیم.
🔺و حالا اولِ بسماللهِ آموزش و پرورش، با حذف نمادهای قرآنی از کتابهای درسی همراه شده تا مبادا تصویر کتاب انسانساز، تصوّر اسناد انسانیتسوز را مکدر کند.
#2030
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴شاخ و شانه کشیدنهای مجازی یا کرسیهای داغ آزاد اندیشی؟! جایگاه نقد عدالتخواهی کجاست؟
🔺عدهای زیر پر و بال جریان #عدالتخواهی را میگیرند. جماعتی خارج از گودِ آن مینشینند. برخی به پر و پای آن میپیچند. گروهی کُرک و پر آن را میریزند. بله مبانی باید چکشکاری شود، دستیِ افراطکاری را باید کشید، چشم ظاهرگرایی را باید بست اما نقد را نباید با هفتتیرکشی اشتباه گرفت.
🔹️آقایان! کارخانه تولید برچسب را مهر و موم کنید. اگر انبار مازاد دارید، بگذارید برای برچسب زدن به محکومان مفسد تا آنها را در جامعه انگشتنما کنید. در بازارِ درهم و برهم شبکههای مجازی و جلوی چشم دزدان عدالت، مدالهای عدالتخواهی را که بر سینهی دیگران میبینید، عیار سنجی نکنید. عدالتخواهان را در سیاهچالهی استوریها، سینهی دیوار نگذارید.
🔹️انگها را بگذارید برای انگلهایی که بچههای انقلاب را با کلیدواژهی عدالت به جان هم انداختهاند. اگر ماشین عدالتخواهیِ یک جریان نیاز به پایین آوردن موتور دارد، لطفا ابتدا تا تعمیرگاهِ "مناظرات علمی" بکسل کنید. در شوسهزار پر دستانداز مطالبهگری، ترمز عدالتخواهی را نکشید. به عقب بر نگردید مگر برای مرور و استحکام مبانی. جریانهای سوخته اول انقلاب را نبش قبر نکنید مگر برای عبرتآموزی. پایین و بالای شهر را بهم نیاورید مگر برای زیر و زبر کردن بالانشینان دونمایه.
🔻فضای کشور گنجایش پرخاش رسانهای را ندارد. اگر زور در بازو دارید، #کرسی_های_آزاداندیشی را که مطالبهی رهبری است، مطالبه کنید. بستر اینجاست. اینجا میتوان زیرِ یکخم مبانی عدالتورزی مدعیان را گرفت و پشت تفکرات التقاطی را به خاک مالید. بستر "نقد" سازنده را به نسیه ندهید.
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
خیلی دیر به واقعیت فضای مجازی پی بردیم و ماهیت آن برای ما آشکار شد. فضای مجازی بستر مزاجشناسی، ذائقهسازی و هاضمهسوزی است. سرآشپزهای سایبری، مزهی دهان ملتها را میفهمند، لقمههای چرب و نرم تعارف میکنند و تا چشم بهم بزنی، قورتت میدهند. تا وقتی روی سفرهی اجنبی نشستهایم، بلع و هضم و جذب و دفع ما غیرارادی است.
برای حفظ تمامیتِ ارضی، گُردانگُردان خون دادهایم اما در گردنهی سوقالجِیشی مجازی، شبیخون خوردهایم. در زمين مجازیِ دشمن، بازی میکنیم و بازی میخوریم تا توپ ضعف و انفعال همیشه در سرزمین حقیقی ما بوده و دستِ برتر و دستهی بهتر همواره در اختیار دشمن ما باشد.
در هزارهی سوم، "داده" عنصر قدرتساز و "اطلاعات"، زیربنای هژمونی است. اگر دیروز قشونکشی وسیلهی استعمار کهنه بود، امروز "دادهکاوی" ابزار استعمار نوین است. دیروز ستون پنجم راپورت میداد تا آتش بریزند و امروز ریپورتها آن طرفِ فایروالها روی میز دشمن است.
"شبکهی ملی اطلاعات"، محدودیت نیست، مصونیت است. آسانسور پلتفرمهای وطنی است اما سانسور آزادیهای مدنی نیست. دسترسی هیتلرهای مجازی را با هدف اخاذی ویرانگر اطلاعاتی، فیلتر میکند. در بوران حوادث ناگوار، بهمنهای عظیم شُبهه را تبدیل به برف شادی میکند.
تفکری که از کود انسانی تا مدیر، به دنبال واردات است و از جو بایدن تا کری به دنبال ارتباطات است، #شبکه_ملی_اطلاعات را انزوای سایبری میپندارد و خودکفایی مجازی را لابد در حد آفتابه و آبگوشت بُزپاش میداند. #مجلس_انقلابی، جلوی طرحهای قلابی را بگیرد و برای مطالبهی رهبری، طرحی نو بریزد.
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴جرقههای طومارپیچ
🔸در مقابل سپاهیان ابوسفیان، مدینه در لاک دفاعی فرو رفته، در حلقهی محاصرهی نظامی گرفتار شده و در موضع ضعف قرار داشت. در جدال سنگی سخت با کلنگ پیامبر (ص) برای حفر خندق، سه جرقهی پیاپی برخاست و قوهی عاقلهی عالم را به مکاشفه برد تا فتح ایران و روم و یمن را در آن آتشپارهها ببیند و پیروانش را به گسترش اسلام بشارت دهد. منافقین اما در دل، او را نیشخند میزدند که محاصرهی نظامی کجا و فتح امپراطوریها کجا! آنچه پیامبر (ص) در جرقههای کلنگ دید، منافقین در بدر و احد و خندق ندیدند.
🔸آتش جنگ تحمیلی تازه فروکش کرده بود و ایران کشوری جنگزده بود که امام خمینی (ره) به امپراطوری بلوک شرق نامه نوشت و آیندهی شوروی و کمونیسم را عبرتِ موزهی تاریخ سیاسی جهان دانست. لابد کمونیستهای وطنی در آن روز به سخره میگفتند انقلابی جنگزده کجا و فروپاشی یک ابرقدرت کجا! امام، صدای خورد شدن استخوانهای مارکسیسم را در هیاهوی عالم به وضوح شنیده بود. آنچه امام در خشت خام مکاتب مادی دید، گورباچف در آینهی ابرقدرتی ندید.
🔸در چنبرهی کارزار فشار حداکثری و در اوج سختترین تحریمهای بشری علیه ملت ایران، امام خامنهای سرنوشت آمریکا را همان سرنوشت کشتی تایتانیک دانست که غرق خواهد شد. لیبرالهایی که رو به کدخدا سجاده میاندازند، به استهزاء در این گفته مینگرند که فشار تحریم اقتصادی کجا و پیشبینی غرق شدن ینگه دنیا کجا! یقینا آنچه امام خامنهای در جرقههای شورش داخلی آمریکا میبیند، غربپرستان در ثبات مهد لیبرال دموکراسی نمیبینند.
🔺در پرتو جرقهای، میتوان طومار نظامات عالم را در هم پیچیده دید یا به اشارت نگاهی در هم پیچید. نظام تربیت الهی، دیدهها را تیزبین میکند. فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ...
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
جانبهلبشدهها حق دارند لب به گلایه باز کنند و طبیعیست که کاردبهاستخوانرسیدهها از عصبانیت خونشان درنیاید. اما تنها بهسیمآخرزدهها قید اخلاق را میزنند و ترمزبریدهها حد و حدود نگه نمیدارند. دلدرگرونظامدادهها، راه و چاه را به دولت نشان میدهند و پایکارانقلابایستادهها از دولت کار میکشند.
اگر اضطرار مجوز اکل میت باشد، استیصال، هرگز مجوز #هتک_حرمت نیست. آبرو، بومرنگ نیست که بیخ ریش صاحبش برگردد. تیری است که وقتی از چله کمان رفت، رفت. تیغ نقد اگر سازنده باشد، چه حاجت به نیش تخریب و تهمت! مملکت ارث پدر محرومین است و آنکه لباس کارگزاری میپوشد، برای خدمترسانی دندش نرم است.
اگرچه شرافتِ مکان به صاحبمکان است و حُرمت امامزاده به متولی، اما در قاموس خدمتگذاری، جایگاهها باید مورد احترام باشند؛ هم از طرف مردم و هم از جانب جایگاهداران. حرمتنشناسی یکی، مجوز بیحرمتی دیگری نیست.
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
یمن، دکان عطاری الهی است و آنها که شامّه به منجلاب دنیا نیالودهاند، بوی خدا را از صنعاء و عَدَن استشمام میکنند. عقیق سرخ یمن، سکهی عشق نبوی است که بر رکاب انگشتریِ آنها که در رکاب شهادت علوی هستند، ضرب شده.
اُویسهای پیامبر ندیدهی یمن، پیامبر را بر دیده نشاندند تا دریدگان عالم را از چشم بشریت بیندازند. خاطر پیامبر را پابرهنگان صُفّهنشین عزیز داشتند و شکمبارگان سفرهنشین، سنّت او را از خاطر بردند و ذلیل شدند. خادم حرم نبوی، حرمتشناسان صعدهاند و خائن به آیین احمدی، حرمتشکنان سعودی.
فضیلت مجاهدان، یمنِ جنگزده را امروز مدینهی فاضلهی مقاومت کرده تا پیوندش با اُمّالقرای جهان اسلام، شیاطین شهرفرنگ را به گوسالههای سامری حجاز، پیوند بزند. آزادی بیان، دم خروسی است که از زیر پالتوی جنتلمنهای تروریست عیان شده و مردان خدا زیر سایهی اهل کساء از اسارت اوطان به آزادی روان رسیدهاند.
🔺پ.ن: تصاویر مربوط به اجتماع میلیونی یمنیها در بزرگداشت پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) در شهرهای صنعاء، صعده، الحدیده، الحزم و بیضاء است.
#لبیک_یا_رسول_الله
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
ترامپ غول مرحلهی آخر نیست که با دخیل بستن به غول چراغ جادوی بایدن بتوان دخلش را آورد. بایدن هم چندان علیهالسلام نیست که اگر نفرینش دامن ترامپ را گرفت، علیه اسلام شرّی بهپا نکند. آن یکی داغ سردار بر دلمان گذاشت و این یکی چیزی در کاسهمان نخواهد گذاشت.
ترامپ عصارهی فضولات و بایدن استاد فضولهای آمریکاست. دوئل کاکلطلا با خوابآلود برای ما برنده ندارد اما بازندهی آن حتما آمریکاست. آنها که از این انتخابات انتظار فرج میکشند، مدتهاست در رسیدگی به مشکلات مردم در غیبت کبری به سر میبرند.
دنیا اگر بر پاشنهی عدل نچرخد از عطسهی بزی پستتر است. اگر عطسهی ترامپ قمارباز یا خلسهی بایدن سیاستباز بورس ما را بالا و پایین کرد، باید پرتقالفروش عادل را در اقتصاد پیدا کنیم.
امشب، شامآخر آمریکاست و نانعشای ربانی همان ایالتها هستند که تکهتکه شدهاند تا روح مجسمهی آزادی پیش چشم شیطان مجسم از کالبد لیبرال دموکراسی خارج شود. تایتانیک، در شورش امواج غرق شد تا در حسرت به گل نشستن، آب از سر بگذراند.
#افول_آمریکا
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔺گوشهای ما مخملی نیست که دست چدنی را زیر دستکش مخملی نبینیم. دست سردار نمک داشت و سفرهی امنیتش همه را نمکگیر کرده بود اما انقلاب ما دو واحد نمکشناسی به مسئولان بدهکار است. آزموده را آزمودن خطاست اما لیبرالها در اعتماد به غرب، سردار آزمون و خطا شدهاند. آن یکی شمشیر پولادین را از رو بسته بود و این یکی با پنبه سر میبرد. شاهین ترازوی بصیرت، یک کیلو پنبه را با یک کیلو پولاد میزان میکند.
چوب خدا مثل عصای موسی بیصداست. بر گُردهی فرعون نه، بر کمر نیل میزند. آمریکا در شکاف ایالتها غرق خواهد شد. دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجد و دو دوست در یک دل. باید کند دندان لق دوستی با جمهوریخواه و دموکراتی را که برای فرمانروایی بر سرزمین پادشاهان لخت، دست به یقه شدهاند. گرگ، گرگ است؛ از هر طرف که بخوانی. آنها که به زیارت شیطان بزرگ امید دارند، نایبالزیارهی کوتولههای شیخنشین هم باشند.
🔻وقتی نبض تالار شیشهای سعادتآباد به پشم گرگهای والاستریت بند است، عجیب نیست که بورس به پیشواز برندهی آبی کاخ سفید، فرش قرمز پهن کند. حافظهی تاریخی ما، تورم نقطهبهنقطه نیست که امروز را فول اچدی نشان دهد و دیروز را برفکی. برجام، سیبل تاریخی برای نقطهزنی اهل عبرت است. تا بوده، نان بازو خوردهایم اما قصهی نان «جو» همان داستان «گندم ری» است. به غیرخدا هر که امید بست، با کدخدا بست و به خدا هر که امید داشت، ناامید نشد.
#انتخابات_آمریکا
#بایدن
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
«هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسانها». خانممعلم گرمهای از روی تخت بیمارستان، تعهد را با رسم شکل بر تختهی جان ما کشید و دست از جان کشید. نه نشان شوالیه داشت و نه فنپیج اختصاصی. از پرداخت مالیات هم معاف نبود. نشان تعهد در بینشانی است و شهرت هنرمند در گمنامی است.
تعلیم مجازی، مجاری تربیت را بسته است، اما مرحومه #مریم_اربابی، پرورش حقیقی را در بودجهبندی آموزش مجازیاش جا داد. این شعبده نیست، ترجمان هنر متعهد است. امروز کلاسش تعطیل شد تا آنها که برای مدیریت ضعیف #کرونا باید پای تختهی سینجیم بیایند، جیم بزنند و به تعطیلات بروند.
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
قلم قاضی بغداد که بر زمین افتاد، بهلول فرصت را غنیمت شمرد و گفت: «جناب قاضی کلنگت را بردار!» قاضی نگاه عاقل اندر سفیهی به بهلول کرد که مشاعرت کجا رفته؟! قلم کجا و کلنگ کجا؟! بهلول که همیشه پاسخی کوبنده در آستین داشت، گفت: «با این قلم و احکامی که نوشتهای، چه خانهها که بر مردم خراب نکردی. خانهخراب! بردار آن کلنگت را».
«خیر دنیا و آخرت شما در رسیدگی به حال محرومان است» این را امام پابرهنگان گفت. #قانون_کلنگی اگر بر سر یقهسفیدهای اهل ساختوپاخت آوار نشد، اما خانهبهدوشان بیخانمان را آواره کرد، جایش لب کوزه است نه در کتاب قانون. کارگزاری که چشم به دهان اهل قدرت داشته باشد و نالهی محرومان در او اثر نکند، به فتوای من بر او نماز بخوانید.
آه مظلوم، خشک و تر نمیشناسد و دامنگیر است. عدالت، اگر با سلطانِ ترکفعلها دستبهیقه شد، عدالت است و الّا گریبانگیری از قربانیان ترک فعل، ضعیفکشی است. اگر جنبههای انسانی در اجرای احکام جایی ندارد، رباتها مجریان گوشبهفرمانتری هستند. بله قانون بد، بهتر از بیقانونی است، اما اجرای بدِ قانونِ بد را کجای دلمان بگذاریم؟!
#آلونک_بندرعباس
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴رسانهی تراز، رسانهی شاغول!
🔹رسانه اگر تراز نباشد، شاغول آویخته است. رسانهی آویخته، با جابجایی بند قبای این و آن، مواضع پاندولی میگیرد. رسانهی تراز، سنگ بنای خود را بر فونداسیون آرمانخواهی میگذارد تا دیوار روشنگریاش تا ثریا کج نرود.
🔸اشتباه به عرض بعضیها رساندهاند که دفاع از شخصیتهای نظام را دفاع از شخصیت نظام میدانند. رسانهی تراز، بادیگارد ترازاولها نیست، پاسبان آرمانهای انقلاب است. آرمانخواهی برای نظام شخصیت میآورد. تاریخ انقلاب گواه است که هرکه روی افراد قمار کرد، باخت!
🔹اعتبار جریانات سیاسی را باید به ترازوی حق محک زد، نه به آرم و اتیکت انقلابی که بر سینهی آنها حک شده. هستهی آرمانخواهی را نباید به پوستهی جریانمحوری عرضه کرد. سُرنا را نباید از سر گشاد آن نواخت. دروازهی حریف را باید به غضنفرها نشان داد.
🔸رسانهی شاغولی، لاجرم لاپوشانی میکند. از میان آرمانها لایی میکشد. برای خوشخوشک نامونشاندارها، در ساحت حقطلبی «یؤمن ببعض و یکفر ببعض» است. در هندسهی مطالبهگری، مواضع سینوسی دارد. در نقد عدالتخواهانه، تبعیض ظالمانه میکند. توجیهگری شتابزده، تکذیبیهی غیرصادقانه و مالهکشی استادانه را برای رضای خدا انجام میدهد تا قربة الیالله از نظام دفاع کند. دوستی دیرینهای با خاله خرسه دارد.
🔹آرمانگرایی، حریت میخواهد اما بند اسارت رسانههای شاغولی به جاهای بالا وصل است. وابستگی طیفی رسانهها، مرزکشی کاذب میآفریند تا بکشبکشهای جناحی، روح آرمانخواهی را شرحهشرحه کند. توهم توطئه، قوت لایموت این رسانههاست. عینک سیاستزدگی بر چشم شاغولیها، کوررنگی میآورد تا کوه نیازها و منافع مردم به چشمشان نیاید.
🔸انقلاب، بیش از رسانهچی به بوقچی نیاز دارد تا صدای محرومان را در هیاهوی دعواهای سیاسی به گوش اهلش برساند. بوقچی تراز، با نقد دلسوزانهی صاحبمنصبان و دفتر و دستکداران، حافظ شخصیت نظام است.
🔹وقتی نگاهبان آرمانخواهی انقلاب به ضعف عدالتگستری اشاره میکند، رسانههای عدالتخواه باید دو موتوره این عقبافتادگی را با حسابکشی مستثنیناپذیر، صریح، شفاف و عادلانه از همهی افراد و جریانات، جبران کنند. در این کارزار سخت، اختیار با ماست تا یکی را انتخاب کنیم؛ تراز یا شاغول!
#رسانه
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴آتش افکار عمومی و انتقام آبسرد
عینالاسد، انتقام لنگهکفش حاج قاسم بود. حاج قاسمی که لنگهکفشش هم در بیابانهای شامات و عراق، نعمت بود. ضربهی مغزی ملایم، عطش شورای عالی امنیت ملی را خواباند، اما آبسردی بر آتش انتقام سخت ریخت. ترامپ صورت خود را با سیلی موشکی سرخ نگه داشت. وقتی اوج تهدید شوالیههای دیپلماسی، خودکار پراکنی و فشار ایمیلی است، جنتلمنهای پشت میز مذاکره گزینهی نظامی روی میز میگذارند.
سایت نطنز، قالیشویی تورقوزآباد نبود که به کاهدان زده باشند. زدند و خود را به آن راه زدیم تا امروز دانشمند ما را در راه بزنند و آهمان درآید. حادثهی آبسرد، نزاع خیابانی از نوع تسویه حساب خانوادگی نیست که بتوان آن را در افکار عمومی ماستمالی کرد، پدرکشی سیاسی-امنیتی-علمی است. پدر مقاومت را که کشتند، بجای قصاص، سیلی زدیم تا دشمن به خودش بیاید و سوراخ دعا را پیدا کند.
دوران «بزندررو» که تمام شد، سیاست «یکی بزنند، دهتا میخورند» آمد، اما در اجرای سیاستهای دفاعی که مصلحتسنجی کردیم، رسیدیم به ورطهی «نزنیم، میزنند». دنیای امروز دنیای گفتوگو نیست، دنیای کوفتوکوب است؛ دنیای بزنبزن است و اگر خود را به خواب بزنیم، در خانه لگد را میخوریم.
نفتکشها اگر با پرچم ایران به ونزوئلا رسیدند، ناخدای باخدا داشتند که از کدخدا نترسید. خدای کعبه، خدای ابابیل هم هست. سجیل در کمان داریم و به امداد خدا گمان نداریم. مکانیزم ماشه، کاردستی آنهاییست که برای امضای قراردادهای بینالمللی، سندروم دست بیقرار دارند.
آقای جمهوری اسلامی! تا آتش افکار عمومی سرد نشده، انتقام آبسرد را بگیر و الا سرمایهی اجتماعی آب خواهد رفت. بزدلان سیاسی، پوست خربزه زیر پای انتقام سخت میگذارند تا هم پیاز تحریم اشکمان را درآورد و هم چوب مذاکره کشکمان را بسابد.
نامحرمِ پَست را به پستوی خانه راه نمیدهند. پرستوهای آژانس را از پست بازرسیها رد نمیکنند. اصلا ما بیشناسنامه، اما برای جاسوس شناسنامهدار، فرش قرمز پهن نمیکنند تا رد قرمز به آسفالت بیندازند. این انقلاب، خونبهای شهدا و میراث امام شهداست که رهبری معظم با خون دل آن را نگاهبانی میکند. در خونخواهی از بدخواهان آن اهمال نکنید. آقای جمهوری اسلامی! با تو هستم.
#انتقام_سخت
#اخراج_جاسوسان_آژانس
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴نان «جو» و رگ هویت ایرانی
🔹️در آمریکا پالان عوض میشود، اقتصاد فعلی ما جفتک میخورد و کرک و پر اثر پروانهای میریزد. اوضاع انتخاباتی آمریکا که قاراشمیش میشود، مالهبهدستان وطنی قرشمالبازی درمیآورند.
🔸️پرچم ینگه دنیا توسط مردمش آتش میگیرد و اینجا عدهای لنگ باز میکنند تا از روی پرچم یانکیها رد نشوند.از پاپ کاتولیکتر در امالقرای جهان اسلام زیاد داریم که برای آبروی نداشته لیبرال ـ دموکراسی، دایه مهربانتر از مادر میشوند. بزکسرای چشمآبیها مثل دفتر مرکزی رستورانهای زنجیرهای مکدونالد در ایلینوی، در تهران شعبه مرکزی دارد.
🔹️اگر با اقتصاد ایزوله ریالی نمیتوان به توسعه خیالی رسید، با اقتصاد لوله لیبرالی به چه چیزی میتوان رسید؟ در برابر اقتصاد مقاومتی، جبهه مقاومت راه انداختهاند تا معیشت مردم، سپر انسانی برای بقای حکومت دلار آمریکایی باشد. وقتی نبض تالار شیشهای سعادتآباد به پشم گرگهای والاستریت بند است، عجیب نیست که بورس به پیشواز برنده آبی کاخ سفید، فرش قرمز پهن کند.
🔸️مدیریت وصلهپینهای، هنر آنهاست که برای وصل شدن به آمریکا پیله کردهاند. اقتصاد کجدار و مریز مثل برجهای دوقلوی آمریکا روزی فرومیریزد، اگر امالامراض غربزدگی را درمان نکنیم. تکانههای بینالمللی، برج پیزای اقتصادهای لم داده به غرب را منارجنبان میکند تا هیچ جنبندهای از آسیب سونامیهای اقتصاد غربی در امان نباشد. به آفتاب بیزوال برجام قسم، مذاکره چراغ جادو نیست که غول بیشاخودم آمریکا را با ما مهربان کند، تا بالمره به آرزوهای بیعملمان برسیم.
🔹️هتل کوبورگ، همان حمام فین کاشان است که در آن، جنتلمنهای دلاک برای زدن رگ هویت ایرانی، تیزی به دست میگیرند. جمهوریخواه و دموکرات، سر و ته یک کرباسند و خیار مذاکره با شیطان را از هر طرف که بخوریم، آخرش تلخ است. وقتی در مزرعه ظرفیتهای داخلی «گندم ری» داریم، چرا به نان «جو» دل ببندیم. گرگ را از هر طرف که بخوانیم، گرگ است؛ چه مزاحم برجام باشد و چه رفیق ٣٠ ساله.
🔸️هنوز رد خون گرم #شهید_محسن_فخری_زاده روی آسفالت آبسرد باقی است که بزدلان سیاسی سایه دروغین جنگ را در صورت انتقام سخت، روی سر مردم نشان میدهند. شبح مذاکره در حال بلعیدن مفاخر درخشان ماست. رگ خواب ما وقتی دست دشمن افتاد که چشم اسفندیار وطن را بر آب حیات خودباوری بستیم و سودای مذاکره، پاشنه آشیل ما شد تا درِ تعاملات بینالمللی همچنان بر پاشنه اعتماد به غرب بچرخد و چرخه نیمهعمر سانتریفیوژهای ما با چرخ کارخانجات نیمهجان ما یکجا برچیده شود. خون شهید اما آب حیات عشق است که در رگ انقلاب ما روانه میشود.
روزنامه وطن امروز / ۱۰ آذرماه ۱۳۹۹
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#خوزستان نجیب، جیب ایران است اما عجیب نیست که در اقتصاد شیر تو شیر، از ثروت ارزساز ارزشآفریناش، ریال ارزشمندی برای خوزستان جیب به جیب نشود. چاههای نفت، شیرهی خوزستان را کشیدهاند و سدهای بزرگ، رودهای خروشانش را رگبهرگ کردهاند. چپق فلرها و اگزوز کارخانهها، آسمان نیلگون خوزستان را قیرگون کرده است.
با این همه، برای پرداخت طلبهای قانونیاش چرتکه میاندازند تا برای یافتن حقوق پرداختیاش، ذرهبین به دست بگیریم. آنجا هم که با سلام و صلوات بودجهای اختصاص مییابد، مثل ماهی در دریای محرومیت خوزستان و اقیانوس بیتدبیری مدیران، گم میشود. اینها همه درست اما اصل ماجرا اینجاست که با استمرار مدیریت ناکارآمد، پروژهها یکی پس از دیگری زخمی و بودجهها - کم یا زیاد - ردیفردیف حیفومیل میشوند.
از ترکفعلهای مدیران بومی و بهبه و چهچه حامیان پایتختنشین آنها، مغز آدم سوت میکشد و نیازی به قانون سوتزنی هم نیست. ترکفعل شبیه ترکپست است، که اگر در گردنههای اُحد حراست از منافع مردم و خدمت به آنها اتفاق بیفتد، نظام اسلامی زخم برمیدارد. این حجم از محرومیت و نابسامانی در خوزستان با وجود این حجم از ثروت و منابع خدادادی، اتفاقی نیست.
آقای سازمان بازرسی کل کشور! آقای فرماندهی کل سپاه! برای آبگرفتگی که ورود کردهاید، ممنونیم. با همین فرمان سراغ دردهای دیگر خوزستان هم بروید تا آه و افسوسها را به دعای خیر تبدیل کنید.
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴ترکمانچای دبش و مالیخولیای ارسخواری
🔹در بزم پیروزی #آذربایجان، اردوغان ترکمانچای دبش به علیاف تعارف میزند. اف به این سراب امپراتوری عثمانی که سلطانبول را به مرض استسقا کشانده و به مالیخولیای ارسخواری رسانده.
🔹ارس علیا و سفلی، شاهکار شاهگربههای قاجار است که زمین میدادند تا حرمسرا بخرند و الا آرش کمانگیر، هزاران سال پیش، از بینگول ارس تا سرحد جیحون را برای ایران سند منگولهدار زده بود.
🔸#اردوغان، دربوداغان شده بود اگر در کودتای چند سال پیش، دست غیب همسایه جنوبیشرقیاش، نمک نداشت. آن روزها در سوراخ موش رفته بود و امروز جاروی وقاحت به دمش بسته تا فردا که دوباره خوار و خفیف شد، عاقبتی بهتر از صدام نداشته باشد.
🔸ایران، لنگرگاه ثبات است اما آنها که سیاست خارجیشان در چرخش به شرق و غربگردی است، پیچ حکومتشان بر پایههای سست نژادپرستی هرز خواهد شد و در پیچهای تند تاریخی، سرنگون میشوند. شوروی، گندهتر از ترکیه بود اما تجزیه شد. داعش آدمخوار، به گور مادرش هیلاری خندید که بتواند تمامیت ارضی ایران را ناخنک بزند. تن سردار خودخوانده قادسیه در گور طعمه موران شد اما از گندم ری نخورد. کسی ۲ واحد تاریخ معاصر در حلق اردوغان بریزد تا کمتر قدقد کند.
🔹دیپلماسی جای لوسبازی نیست که تهدید علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی را بتوان با احضار سفیر پاسخ داد و انتظار داشت دولت ضخیمه ترکیه در تنهایی به کارهای بد خود فکر کند. زبان دنیا را اگر بلد باشیم میفهمیم تنها راه پاسخ به تهدید این است که اجداد تهدیدگر را جلوی چشمش احضار کنیم و الا با رمل و اسطرلاب دیپلماسی، سیاهچالههای نابودی دشمن را کشف میکنند نه تله تنش را! با این فرمان که جلو میرویم، قصه زباندرازی همسایهها گویا سری دراز دارد. حسن همجواری، نباید همسایه را صاحبخانه کند. اختیار چهاردیواری خود را داریم و به کسی بفرما نزدهایم. آن که سند تک برگ دارد، سراغ معاهده بینالمللی نمیرود. کسی این 4 کلمه حرف حساب به فارسی سلیس را برای اردوغان به ترکی استانبولی ترجمه کند.
.
🔹در عالم همسایگی بنای ایران بر مماشات است اما زمینخواران بلندیهای جولان و زمینخوردگان خاورمیانه جدید؛ که سگ دستآموزشان داعش نتوانست پاچه ایران را بگیرد، بدانند دست انتقام خدا به خونخواهی فخریزادهها از آستین وارثان سلیمانی بیرون خواهد آمد تا اراضی اشغالی را از آشغالهای غربی و عربی و عبری پاکسازی کند. از ترکیه تا قدس راهی نیست اما قبهالصخره که آزاد شود، ایاصوفیا شاباش میدهد.
🔻محور مقاومت از غده سرطانی و شیطان بزرگ که زهرچشم بگیرد، کوتولههای شیخنشین و سلطانبولهای آرازخوان، ماستها را کیسه میکنند.
روزنامه وطن امروز/ ۲۴ آذرماه ۹۹
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴هفت نکته در مورد اطالهی رسیدگی به پرونده #هفت_تپه:
1⃣ پروندههای بزرگ نیازمند زمان کافی برای بررسی همهی ابعاد مسأله هستند. درست، اما آیا زمان دوسه ساله برای بستن پروندهی هفتتپه کافی نیست؟!
2⃣ اطالهی دادرسی، مسائل را مشمول مرور زمان کرده و متغیرهای جدیدتری به معادله اضافه میکند تا حل آن دشوارتر شود. متغیرهای جدید لزوما در متن پرونده نیستند و ممکن است فرامتنهای تأثیرگذاری از جنس حاشیه باشند.
3⃣ زمان در حل پروندههای قضایی موضوعیت دارد. نوشدارو قبل از مرگ سهراب مفید است. وقتی بیتالمال بر باد میرود، زندگی کارگران ویران میشود، افکار عمومی هاج و واج میماند، رسانههای معاند ماهیگیری میکنند و... گذر زمان برای صدور رأی، سم است.
4⃣ در گذر زمان، مراجع تصمیمگیری برای پرونده و اثرگذاری بر آن متعدد میشوند؛ قوهی قضائیه، سازمان خصوصیسازی، دیوان محاسبات، مجلس شورای اسلامی، هیأت داوری و... آشپز که چند تا شود، غذا یا شور میشود یا بینمک!
5⃣ کشدار شدن پروندههای بزرگ، امکان سیاسیکاری و لابیگری را افزایش میدهد. متهمی که با قید وثیقه آزاد است، بیکار نمینشیند و برای تأثیرگذاری بر جریان دادرسی عادلانه، هر آنچه بتواند میکند.
6⃣ پروندههای بزرگی که به واسطهی طولانی شدن دادرسی، اخبار آن بر سر زبانها میافتد و در رسانهها دست به دست میشود، افکار عمومی را تشنهی احکام سنگین میکند و هرگونه حکم ضعیف یا متوسط - حتی اگر عین عدالت باشد - به منزلهی ماستمالی کردن موضوع و سر و ته پرونده را با سلام و صلوات به هم آوردن است.
7⃣ اطالهی دادرسی گاهی معلول بازیگری منصبداران پشتپردهای است که پایشان در پرونده گیر است. زمان میخرند تا از این دولت به آن دولت و از این قوه به آن قوه فرجی شود. اقتدار دستگاه قضا در رسیدگی سریع و صریح به پروندههای گلدرشت است که میتواند سرمایهی اجتماعی را افزایش دهد.
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
نیمه پنهان ماه🌙
ویروس منحوس ماههاست ماه را پشت ابر برده و از انظار عمومی دور کرده اما نیمه پنهان ماه را میتوان پنجشنبهها در یک اتاق کوچک خودمانی در بیت رهبری رؤیت کرد. ستاد استهلال تلسکوپ نمیخواهد؛ ماه را باید به چشم غیرمسلح و بدون تشریفات دید. جعبه جادو اگر چشم بصیرت داشته باشد و دوربین را سمت غیررسمیهای حضرت ماه بچرخاند و از دیالوگ مردم عادی با او پردهبرداری کند، باید به شکرانهاش نماز عید خواند!
#غیر_رسمی یعنی امام جامعه که روی سجاده سپید سادهاش، پشت به قبله رو به خلق مینشیند و نافله بعد از فریضهاش، چاقسلامتی با میهمانان و خوشامدگویی به اهل مجلس میشود. غیررسمی یعنی آن آقای سینی به دستی که وسط صحبتهای آقا، بیتوجه به کائنات، چای بین میهمانان تقسیم میکند. یعنی همان حبه قندی که بین انگشت شست و اشاره، مدتی جا خوش میکند و با حرکت دست میرود و میآید تا حرفهای مهم و جدی آقا تمام شود و قند در دل قند آب شود. غیررسمی یعنی همان مستندساز سبیل نعلاسبی که رودرروی رهبر محاسن سفید به علمای اعلام تیکه میاندازد و همه جمع به اتفاق فخر علمای زمانشناس، میخندند. غیررسمی یعنی رهبر روشنفکری که برخلاف نظر آقایان کفنپوش و سجاده بهدوش، فیلم مارمولک تبریزی را شایسته استقبال میداند، نه اعتراض و اینگونه مجوز شوخی با همه اصناف را به کارگردانان سینما و تلویزیون میدهد، تا اهل کسوت جنبه خود را بالا ببرند. غیررسمی یعنی صدای ماچهای رگباری رهبری بر گونه پیشکسوت هنرمند که چکچک فلش دوربینها را همزمان با ضربان قلب بینندگان، به شماره میاندازد. غیررسمی یعنی آن آقایی که ساکن وادی محبت ناب است، با شعبده بوسهای، یکتیر و سهنشان میزند؛ هم آرزوی بچگی جوان المپیادی منتقد و جسور را برآورده میکند، هم معمای پیچیده نارضایتی او را حل میکند و هم موتور انگیزه و امیدش را روشن میکند. غیررسمی یعنی یاد ایام کردن حضرت آقا با آن پیرمرد مأخوذ به حیا و زنده کردن خاطره مشترک سالهای دور وقتی که موقع مصافحه و بغل کردن، نزدیک بود با هم بیفتند! غیررسمی یعنی نگین انگشتری امت اسلامی که خودش انگشترهای پیشکش را بر انگشت پیشکسوت صداپیشه، عوض به در میکند تا بگیرد و یکی از آنها فیت انگشت او شود. غیررسمی یعنی دست محبت حضرت آقا که روی شانه هنرمند رادیو مینشیند و عکس دستهجمعی خانمها و آقایان با آقای دوستداشتنی، پنجشنبههای بیت را کارتپستالی میکند.
صد مُلک دل به نیمنظر میتوان خرید و خوبِ خوبان در معاملهای که بخوبی جوش نخورده، بیتقصیر است. بالای سردر بیت رهبری باید برای رسانههای اندرونی و بیرونی بنویسند: «لطفا در معامله محبت آقا با مردم دخالت نکنید». سالهاست که کانالهای خبری و بیخبری، شناخت آقای زمانهشناس را از اوضاع و احوال جامعه، کانالیزه و گلوبلبلی نشان میدهند، تا همیشه این سوال برای مردم کوچه و بازار بیپاسخ بماند که آیا میتوان با رهبری درددل و از او انتقاد کرد. بله، غیررسمی میتوان چشم در چشمان پرمحبت آقا دوخت و او را بیمحبت خطاب کرد و صورت ماه از این کملطفی نهتنها مکدر نشود، بلکه از شدت محبت به گوینده منتقد، گل بیندازد. بعضی رجال سیاسی بلندپایه که موقع شنیدن انتقاد، وجناتشان داد میزند عصبیاند و نمیتوان آنها را با یک من عسل هم خورد، بروند سعه صدر یاد بگیرند. یک جوان جهادی میتواند رهبر جامعه را نقد کند که چرا با توصیه و دستور به صاحبمنصبان برای جوانگرایی در انتصابات فشار نمیآورید و پاسخ بشنود که کلید جوانگرایی در انتصابات، جوانگرایی در انتخابات است.
پنجشنبههای غیررسمی باید به زیارت آقای شهدا رفت تا معلوم شود سلیمانیها چگونه به آب حیات زنده شدند و بر ما اهل قبور، چرا باید فاتحه خواند. نیمه پنهان ماه را هرکه به چشم دل ببیند، از جزر و مد عشق گریزی ندارد.
روزنامه وطن امروز/ ۶ دی ماه ۹۹
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴 ترامپ رفت اما ترامپیسم هنوز هست!
✍️ #زهرا_محسنی_فر
🔹 ترامپ، آمریکای بدون روتوش بود. از آن عجوزههای کریهی که بزککنندگان غرب را به دردسر انداخت. آنها که در تبلیغ غربگرایی گنجشک را رنگ کرده و جای قناری جا میزدند، در مقابل موطلای روسیاه جا خوردند.
🔸 هرچه فوکویاما در مورد لیبرالدموکراسی بلغور کرده بود، ترامپ جوید و نشخوار کرد. او برای جهاز هاضمه تمدن غرب وحشی، لقمهی گندهتر از دهان بود که فرو رفت و گلوگیر شد و برای جهانخواران خوشاشتها، نه راه پیش گذاشت و نه راه پس. عصارهی فضولات امریکا، به زبالهدان تاریخ پیوست تا در ضایعاتیِ سرمایهداری مدرن هم قابل بازیافت نباشد.
✅ ترامپ، بَزکپذیر نبود اما تحریفپذیر، چرا. «پرزیدنت ترامپ»، اگرچه واقعیتی عریان از زوال آمریکا بود، اما ترکیب وصفی «ترامپ دیوانه»، کلمه حقی بود که اراده باطلی در آن برای سازندگانش مستتر گردید. میشد تمام کاسه و کوزههای بیتدبیری را سر دیوانهای شکست که جفتپا وارد بازی دنیا شده تا زیر میز نظم نوین جهانی بزند.
🔹 میشد هیچ به روی خود نیاورد که بازی دنیا اصولا همین لگدپراکنیهای جهاناولیها و نظم نوین جهانی همین زیر میز امنیت جهانسومیها زدن است. میشد ظهور ترامپ گوربهگوری را یک بدشانسی برای برجام، آن معجزهی دیپلماسی گوگولیمگولی، دانست که اجازه نداد از زمین لمیزرع مذاکره، گلابی رفع تحریم بروید.
🔸 میشد در فهم این واقعیت خود را به تجاهل زد که عمر برجام دست کدخدای دهکدهی جهانی بود و ترامپ فقط وسیله بود. لعن و نفرین آمریکوفیلهای داخلی به دامن ترامپ گیر میکند اما به پر قبای آمریکا، نه. قمارباز برای وجهه امریکا وصله ناجور نبود، اصل وجهه ناجور آمریکا بود.
✅ ترامپ هرچه بود رفت، اما ترامپیسم که همان چهرهی عریان فرهنگ گاوچرانهاست، هنوز هست. جنتلمنهای کراواتپوش هم حالاحالاها نمیتوانند برای پادشاه لخت دنیا لباس آبرو بدوزند. همه میدانند که بایدن، خرزهره با روکش شکلاتی است.
🔹 اگرچه «جو»، بَزک خورش ملس است و چند وقتی قلمهای روزمزد و حنجرههای بیترمز را سرگرم میکند، اما آخرش میگذارد در کاسهی لیبرالها تا کاسه چهکنم چهکنم دست بگیرند. برای راهاندازی موتور اقتصاد ما، تایتانیک نمیتواند تکچرخ بزند. بایدن تیغ تحریم را با پنبهی دیپلماسی سمباده میکشد. برای شیطان بزرگ، انقلاب ۵٧ تا انقلاب مهدی (عج) همواره محور شرارت و بزرگترین حامی تروریسم است و مهم نیست چه کسی در ینگه دنیا از خر شیطان پایین میآید و چه کسی سوار بر خر مراد میشود.
💢 جمهوری اسلامی زیر کارزار فشار حداکثری استخوان ترکانده اما استخوانهای پوسیدهی ریگانها شهادت میدهند، ترامپها و بایدنها وارث آرزوهایی هستند که به گور میروند.
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴مدرس و سیر تا پیاز صحن علنی
«اگر آن دورها را میبینم، بر شانهی غولها سوارم!» نیوتن که در فیزیک یگانه شده و احتمالا با اسلام بیگانه بود، آنقدر بیبخار نبود که حق پیشینیان را بر گردهاش سنگین نداند و با این جمله، فاتحهای به زبان آنگلوساکسونی نثار جملهفاتحان علم نکند. اما باید فاتحهی فرهنگی را خواند که در آن، مدرسها را مثل اسکناس دهتومانی مدرسنشان، به بایگانی بینشانهای تاریخ سپرده است. مدرس با ریشهی استبداد اژدهای پهلوی و استعمار روباه پیر درافتاد، اما مدرسپژوهی نسل ما محدود شد به همان اسکناس عتیقه؛ تا لابهلای ریش آن مرد بزرگ، دنبال اژدها و روباه بگردیم!
مدرس که در دلنبستن به سراب دنیا آبدیده بود، در دریای متلاطم سیاست، ماهرانه شنا میکرد. زیرآب استبداد را میزد، اما در سیاستورزی زیرآبی نمیرفت. سرهنگ نبود اما با همان یک دست عبای کرباسی، چکمههای رضاخانی را با ترفند حقوقدانی آچمز کرده بود. سردار سپه به او گفته بود: «از جان من چه میخواهی؟» و زهرهدار جواب زهرداری به او داده بود که «میخواهم تو نباشی!» نگین انگشتری مجلس شورای ملی، زینتالمجلس نبود. قیام و قعودش زلزلهخیز بود و «دو دو»گفتنها، نطق پیش از دستورش را متزلزل نمیکرد.
مثل فولاد، نفوذناپذیر بود و پتک سرزنش در او هیچ اثری نداشت. آنقدر عرضه داشت که رضاشاه قلدر را استیضاح کند! جنم مردمداری داشت و از #شفافیت_آراء_نمایندگان فراری نبود. از مجلس که برمیگشت، سیر تا پیاز صحن علنی را میگذاشت کف دست اهل محل، تا به موکلان خود گزارش وکالت داده باشد. صداقتش عین کیاستش بود و کیاستش عین صداقتش. بادیگارد نداشت اما هیچوقت گارد محافظهکارانه نگرفت. مدرس، دناپلاس با شیشهی دودی و قفل مرکزی سوار نمیشد و خط ویژه برایش خط قرمز بود. با هیچ رجل وطنی مزدور در یک قاب نمیآمد؛ چه رسد به آنکه بخواهد با اناث فرنگیمآب ناجور، سلفی بگیرد.
ساختمان هرمی بهارستان، یکی از اهرام ثلاثه نیست که زبدگان بیحیات را در آن مومیایی کرده باشند. مجلس شورای اسلامی در «رأس امور» قرار نمیگیرد مگر خادمان ذیحیاتی از جنس مدرس، روی صندلیهای سبزش نشسته باشند.
🔻متن کامل این یادداشت را در روزنامه مجازی حق دیلی به آدرس زیر بخوانید.
http://haghdaily.ir/?nid=11&pid=32&type=0
#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
هرچه آسمان سخاوت میورزد، باد پردهدری میکند. اشکها که فرو میریزند، آهها طومار میپیچند. شکاف طبقاتی گاهی از درز و دوز لباس اعیانی بیرون میزند. وقتی ضریب جینی بشکاف به دست میگیرد، دلقهای مندرس رشتههای قبای اطلس را پنبه میکنند. طاقههای اعلا که جامهی حضرات والا شود، طاقت جامعهی بینوا طاق میشود. وقتی پارچهی وارداتی به ارادهی مدیریت رانتی، پاچهی صنعت نساجی را گرفته، وعدهی حمایت از تولید داخل پوچ است.
واردات فرنگی، وصلهای ناجور بر پیکر فرماندهی جنگ اقتصادی است. پرچم استقلال اقتصادی که از دست ما بیفتد، استعمار سیاسی چتر سیاه وابستگی را بر سرمان میگستراند. وقتی ظاهر و باطن زمامداریمان گرگومیش است، اقتصاد درونزای بروننگر بجای نصبالعین، لقلقهی زبان میشود. ریشخند بزرگان به دسترنج کارگر ایرانی، حمله به جهش تولید است.
این ورق برمیگردد و جامعهی تاخورده از زیر بار بیتوجهی یقهدیپلماتهای اتوکشیده، سر بلند میکند. دایرهی بستهی قدرت اگرچه گریز از مرکز ندارد اما ناگزیر حاشیهنشینان، مرکز پرگار آیندهی انقلاباند. کارخانجات به حاشیه رفته روزی نام زیبای ایران را بر حاشيهی تولیدات خود طلاکوب میکنند و به متن زندگی ایرانیان باز میگردند. این جامه عوضبهدر میشود و رونق بازار نو، از خجالت کهنههای دلآزار در میآورد. تحول ایام تابع تحول انفس است. تغییر ارادهی مردم، مقدمهی تغییر سرنوشت قوم است.
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴مجری، سیاستگذار یا مافیا؟!
🔹حسن روحانی گفتمان انتخاباتی خود را بر مذاکره گذاشت و رأی مردم را دشت کرد. رئیسجمهور خزانه خالی را نشان داد و استراتژی دولتش را بر مذاکره برای رفع تحریم گذاشت. رهبری مذاکره را بیفایده دانست. روحانی گیر سهپیچ داد و شاخ و شانه کشید. رهبری نصیحت کرد. روحانی فشار آورد و مجوز را گرفت. ظریف با کری قدم زد. روحانی کشور را در آمپاس نگه داشت. #ظریف به دیپلماسی بالکونی روی آورد. رهبری خطوط قرمز را ترسیم کرد. روحانی همهی مسئولیت مذاکره را پذیرفت. کمیسیون برجام مجلس وارد گود شد. ظریف خطوط قرمز را لایی کشید. لاریجانی مجلس را ٢٠ دقیقهای دور زد. زارعی گریه کرد. منتقدان در صدا و سیما سانسور شدند. ظریف با تام کاتن رفیق توئیتری شد. رهبری هشدار داد که خرشان از پل بگذرد، به ریش قشنگتان میخندند. روحانی گلواژه نثار کرد. وحدت عجیبی بین دولت و مجلس موگرینیپسند شکل گرفت. برجام متولد شد. مردم بیرون ریختند. فیروزآبادی تبریک گفت. رهبری به او تشر زد. ظریف در آسمانها سیر میکرد. سانتریفیوژها به سرعت جمع شدند. هستهای زیر ذرهبین نظارت پادگانی رفت. ١+۵ بشکن زد. اوباما تحریمها را با قدرت ادامه داد. اروپا سوت بلبلی زد. روحانی به روی مبارک نیاورد. رهبری هشدار داد. سوئیفت کار نکرد. سیف از «تقریبا هیچ» رونمایی کرد. ترامپ با لگد به برجام ورود کرد. رهبری ادامهی مسیر را خسارت محض دانست. دولت، برجام را تصمیم نظام معرفی کرد. رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنان گلواژه تولید میکرد. ترامپ با خطخطی از برجام خارج شد. ظریف روی زمین برگشت. روحانی اسیر جوسازیها نشد. اروپا پوزخند زد. مجلس، ملنگ سلفی بود و خم به ابرو نیاورد. زنجیرهایها جا انداختند که برجام در هماهنگی کامل با رهبری امضا شده است. رهبری در مقابل این بهتان گفت خودتان چشم و عقل دارید و من چنین توافقی را نمیخواستم.
🔹حاج قاسم طومار داعش را در هم پیچید. ترامپ ایران را به مذاکره فراخواند و گوش به زنگ نشست. رهبری به شینزو آبه گفت که ترامپ لایق هیچ پیغام و پسغامی نیست. اروپا بازی اینستکس را شروع کرد. دولت مشغول بازی شد. رهبری نصیحت کرد که نگاهها به خارج نباشد. تحریمهای جدید آمد و روی قبلیها تلنبار شد. اروپا با آمریکا همراهی کرد. ایران تنها پایبند به توافق باقی ماند. روحانی همچنان از فتحالفتوح برجام میگفت. ناگهان میدان فدای دیپلماسی شد. حاج قاسم پر کشید. ترامپ پرچم آمریکا را توییت کرد. روحانی در تلهی تنش نیفتاد. ظریف دیپلماسی توئیتری را ادامه داد. در نطنز خرابکاری شد. دولت اسیر این صحنهآرایی خطرناک نشد و سکوت کرد. فخریزاده شهید شد. سکوت مرگبار ادامه یافت. مجلس دولت را موظف به خروج از پروتکل الحاقی کرد. روحانی رو ترش کرد. آژانس با صالحی به توافق رسید. ایران ضربالاجل داد. آمریکا خواستار مذاکره مستقیم شد. لیبرالها لهله زدند. رهبری قدغن کرد. گفتگوهای وین شروع شد. آمریکا در اتاق بغلی نشست. نطنز آتش گرفت. غنیسازی به ۶٠ درصد رسید. گفتگوها سرعت پیدا کرد. نوار ظریف لو داده شد. حاج قاسم دوباره شهید شد. بنسلمان با دمش گردو شکست. ظریف همه را حلال کرد! رهبری از #خطای_بزرگ ظریف ابراز تعجب و تاسف کرد. لیبرالها دوباره برجام را گردن رهبری انداختند.
🔻و این داستان ادامه دارد...
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🔴امروزِ هفتتپه، همان فردای انقلاب ۵٧ است.
کشت و صنعت هفتتپه با پشتیبانی قوه مقننه، توسط قوه قضائیه مانعزدایی شد و به تملک قوه مجریه درآمد. برای حفظ چرخهی کاشت، داشت و برداشت در فرآیند تولید، باید با تمام قوا ورود کرد. اما رکن اصلی این پیروزی مبارک، پیادهنظام خطمقدم جبههی جنگ اقتصادی یعنی کارگران هستند. به میدان آمدند، مبارزه کردند، اخراج شدند، زندان رفتند، برچسب خوردند، مقاومت کردند، منحرف نشدند، امیدوار ماندند، صبر کردند و نصرت یافتند. سربلند این معرکه مطالبهگران بودند که ورود کردند، رسانه شدند، ارتباط گرفتند، ریسک کردند، جا نزدند، انگ خوردند و نتیجه گرفتند. امروز این نی گل داد تا یقین کنیم که انتهای مسیر عدالتخواهی سرکاری نیست.
اما چرخهی عدالت تکمیل نمیشود مگر آنکه از «خلع ید» نااهل به «قطع ید» او برسیم. کارخانهی کشت و صنعت اسدبیگیسازی باید منهدم شود. شبکهی عنکبوتی فساد باید جارو شود. اگر در آسیاب عدالت، نوبت به دانه درشتهای صاحبمنصب قایم شده در پشتمشتها برسد، مسیر را درست رفتهایم. سررشتهی فساد گاهی از رگ گردن به عدالت نزدیکتر است. اگر جلوی نفوذ موزیانهی موریانههای تبهکار را نگیریم، پایههای تخت قدرت را میجوند. با همهی این احوال، کارنامه قوهی قضائیه تا به اینجای کار درخشان، قابل دفاع و رو به جلو است.
امروزِ هفتتپه، همان فردای انقلاب ۵٧ است. بگذشت آن روزگار تلختر از تلخ و بار دگر روزگارِ نیشکر آمد. پایان ماجرای هفتتپه، داستان رفت و آمد دیو و فرشته نیست. اقدامات ایجابی به مراتب دشوارتر از تمهیدات سلبی هستند. خرمشهر را خدا آزاد کرد اما بندگان خدا نتوانستند آباد کنند. دولتها برای هفتتپهها دایهی دلسوزتر از مادر نیستند. تجربهی ملی شدن صنعت نفت نشان داد که فاصلهی اقتصاد دولتی تا اقتصاد مردمی، هفتخوان رستم است. از چالهی خصولتیسازی به چاه اقتصاد لیبرالی نباید افتاد. خلع ید مالک نااهل هفتتپه، اگر مقدمهی بسط ید اهلان و محرمان برای مردمیسازی اقتصاد باشد، مبارک است.
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
ما بیسوادیم اما شما که سیکل ترکیبی دارید، چرا معمای برق را حل نمیکنید؟! روزی که برق مذاکرات چشم شما را گرفت، گفتیم که از واشینگتن دیسی جریانی تولید نمیشود اما در برابر حرف حق آمپر چسبانده و مقاومت کردید. سرکار گذاشتن مردم نوعی دروغ است و متأسفانه دروغ هم مثل بیبرقی کنتور نمیاندازد. امروز همه میدانند که در انرژی هستهای، برق مسلّم ماست. گیرم که چرخ سانتریفیوژها را وجهالمصالحهی برجام کردید، با چرخش ناگزیر پرّهی توربینهای برقآبی چکار داشتید؟!
هشت سال نوری اُنچنان آب در هاون مذاکره کوبیدید که اگر اینجا ژاپن بود از فرصتسوزی شما برق تولید میکردند تا نیازی به مازوت و گاز طبیعی نباشد. گذر از برق نوبتی به برق رندومی نشانهی رد دادن تدبیر و خلاص بودن دندهی کشورداری است. این خاموشیها بادبزن آتش زیر خاکستر نارضایتی عمومی است. آنها که دنیای مردم را تاریک میکنند، با خود اندیشیدهاند که چگونه نور به قبر اجدادشان
میتابد؟!
#قطعی_برق
✍#زهرا_محسنی_فر
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz