#صدای_شهروند فکر میکردیم اگر مسئولی، هر از گاهی حداقل کتاب نهج البلاغه را ورق بزند و یا نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر را بخواند، دیگر نشانه ای از تبعیض، استفاده ناروا و دست اندازی به بیت المال و ناشایست سالاری را شاهد نخواهیم بود. البته به حضور در جلسات و زدن از وقت خدمت به خلق و دورهم نشینی نیست، می شود در خانه نشست و اگر وجدان بیداری است، نامه حضرت را مطالعه کرد. نیاز به تفسیر هم ندارد، مگر می شود از نهج البلاغه و جلسه انس با آن کتاب راه گشا گفت و شاهد رفت و آمد خودروهای پلاک قرمز در سطح خیابانهای شهر بود، حتی به بهانه دستور مافوقی که دستور ناآگاهانه مغرورانه استفاده از خودرو دولتی را برای رفاه حال فرزندان و خانواده خود داده است. مگر می شود از نهج البلاغه گفت و شاهد تبعیض در انتخابها شد، انتخاب هایی که رفته رفته ادارات را به محافل خانوادگی بعضی از به ظاهر دلسوزان خدوم این شهر تبدیل می کند! مگر می شود با نهج البلاغه مانوس بود و مردم را رنجاند؟ کمر مردم را زیر این همه بی توجهی ها شکست؟ مگر می شود نهج البلاغه را خواند ولی در استخدامها سفارش ها، توصیه ها، دوست و آشنا بودن جای خود را به آنانی داد که نه خدمت می دانند چیست و نه علم خدمت کردن را! نه ارزشی برای مردم قائلند و نه کوچکترین دلبستگی به این نظام را دارند. وقتی خود را به خاطر منافع مان، میزمان، پست و مقاممان و هزاران دلیل شخصی دیگر به خواب زده ایم، آیا امید بیدار شدنمان هست؟ گاها چنان خود را به خاطر مسئولیت، حبس غرور کاذبمان کرده ایم که اگر علی علیه السلام هم می بود همان جریان خوارج و طمع بر ثروت و قدرت به ظاهر دوستدارانش به صورت علنی اتفاق می افتاد، که کاش علنی بود نه اینچنین در خفا و زیرزمینی! #بدون_تعارف @armaneenghelab