بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
❤️ #دخترپیامبر ـ بخش ۳۶ 🌹دختر بزرگوار پیامبر بعد از نماز عصر یا در میان نماز مغرب و عشا وفات یافت و
❤ #دخترپیامبر ـ بخش ۳۷
▪️مآخذ معتبر آورده اند:
مسلمانان آن روز صبح به #بقیع آمدند و در آن چهل صورت قبر مشاهده کردند.
این مسأله بر آنها گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند.
➖ با هم می گفتند:
پیامبر تنها یک دختر از خود باقی گذاشت؛ او از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و شما نه در مرگ، نه درنماز ونهدر دفنش حاضر بودید؛ حتی قبر او را (هم) نمی شناسید.
▪️ والیان امور گفتند:
از زنان مسلمان کسانی را بیاورید که این قبرها را بشکافند تا ما دختر پیامبر را پیدا کنیم، بر او نماز بخوانیم و #قبرش را زیارت کنیم.
▪️خبر این حادثه به #امیرالمؤمنین رسید. او غضب آلود از خانه بیرون آمد. چشم هایش از شدت خشم سرخ شده، رگ های گردن برخاسته بود و لباس زردی که در حوادث سخت و جنگ ها می پوشید، در برداشت.
▫️کسانی که این وضع را دیده بودند، خود را به بقیع رسانیده، به مردم خطری را که ممکن بود پیش بیاید هشدار دادند:
على قسم خورده است اگرسنگی از این قبرها جابه جا
شود، شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد.
▪️امام به بقیع آمد.
▫️#عمر و اصحابش به نزد او رفتند و گفتند:
تو را چه میشود؟ به خداوند سوگند، ما #قبر دختر پیامبر را
نبش خواهیم کرد و بر او نماز خواهیم خواند. اینجا هم برخوردهای سخت پیش آمده است.
▪️امیــرالمؤمنین فرمود:
اما #حق خودم را رها کردم؛ زیرا می ترسیدم مردم از اسلام بازگردند. ولی قبر #فاطمه؛ قسم به آن کس که جانم در دست اوست، اگرتو و یارانت به چیزی دست ببرید، زمین را از
#خون شما سیراب خواهم کرد.
▪️ وقتی خطر به این اندازه بالا گرفت، #ابوبکر مجبور شد پا در میانی کند و این جسارت را که می رفت برای آنها شری بزرگ به پا کند، پایان دهد.
آنها دست برداشتند و رفتند. سپس مردم هم پراکنده شدند.
📚دختر پیامبر، استاد محمدعلی جاودان
@beha_togham_alfaraez