15020.mp3
421.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
شب دعا و نیایش امشب است
شب فراق حسین و زینب است
پریشان بود
زمین و زمان
سزد خون شود
ز دیده روان
زند فاطمه
به سر در جنان
حرم سراسر پر از تاب و تب است
شب فراق حسین و زینب است
دل خواهری
هراسان بود
به سینه زند
پریشان بود
برای لبی
که عطشان بود
بر لب زینب نوای یارب است
شب فراق حسین و زینب است
تماشا کند
با چشمان تر
دهد دید ه اش
از حالش خبر
دمی بر ندارد
از او نظر
نام حسین اش همواره بر لب است
شب فراق حسین و زینب است
پریشانم از
پریشانی ات
زفردای تو
ز حیرانی ات
ز سنگ عدو
به پیشانی ات
سینه ام امشب ز غم لبالب است
شب فراق حسین و زینب است
از آن ترسم ای
عزیز خدا
که فردا شود
زجور و جفا
سر پاک تو
ز پیکر جدا
مگو ز هجران که جانم بر لب است
شب فراق حسین و زینب است
مجید رجبی
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__زمینه
پسرای خواهر تو صدقه های سر تو
بذا بشن گلای من پرپر تو
خواهری کردم/ یاوری کردم
برای تو باز/ مادری کردم
ای عزیز زهرا قربت الی الله
زندگیم فدات ثارالله 2
اگه تا اینجا اومدن به یه امیدی اومدن
دستشونو به دامنت گره زدن
هر دو تا هستند/ مست اباالفضل
معجزه های/ دست اباالفضل
حضرت مسیحا جون بده به دلها
زندگیم فدات ثارالله 2
باید برات کاری کنم نه که فقط زاری کنم
هر جوری شد برای تو کاری کنم
این دو دلاور/ فاتح لشگر
هر دو می جنگن/ شبیه حیدر
ای امیر دنیا ای غریب تنها
زندگیم فدات ثارالله 2
طفلان حضرت زینب (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
23293-1652365943495.mp3
499.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__شور
ای بهترین صفای دنیاو آخرت«مولایَ یاحسین۲
شیرین ترین نوای دنیا وآخرت«مولایَ یاحسین۲
دلم میخواد نوکر خوبی باشم
برای من جلوه گری کن آقا
قسم به مِهرت به علیِّ اکبر
برای من هم پدری کن آقا
من عبد روسیاه / تورحمت خدا
دستم به دامنت / ای شاه کربلا
نورالهدی حسین....مولایَ یاحسین۲
«مولایَ یاحسین ۴»
آقاییِ دو عالم تو خانهی شماس «مولایَ یاحسین۲
ای خوش بحال اونکه دیوانهٔ شماس«مولایَ یا حسین۲
شور تو شیرینیِ زندگیمه
دلم براتون پُرِ دردِ آقا
لذتِ گریه بر ترو نفهمید
اونکه برات گریه نکرده آقا
ای سایهی سرم / ای یار آشنا
یاسیدَ الغریب / روحیٖ لَکَ الفِدا
ای با وفا حسین.....مولایَ یاحسین۲
«مولایَ یاحسین ۴»
ساعات خوشِ ما زیر خیمهٔ شماس«مولایَ یاحسین۲
آرامش دل ما تو روضهی شماس«مولایَ یاحسین۲
با نکمت زندگی کردم آقا
من سر سفرهٔ تو قد کشیدم
به عزتت قسم میون روضه
حِس میکنم به آرزوم رسیدم
گریه نمی کنم / جز در عزای تو
سینه نمی زنم / الاّ برای تو
بی انتها حسین....مولایَ یاحسین۲
خادم
امام حسین (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
شور و شوقم را ببین، یاور نمیخواهی عمو؟
اکبری یک ذرّه کوچکتر نمیخواهی عمو؟
تاب دوریِ مرا اینجا دل پاکت نداشت
قاسمت را پیش خود آن ور نمیخواهی عمو؟
چهره ی زهرائیم زیباست امّا یک رجز
روز آخر با دم حیدر نمیخواهی عمو؟
شال بر دوش و گریبان باز و صورت قرص ماه
در میان کربلا محشر نمیخواهی عمو؟
وقت رفتن تو مگر با یاد زهرا مادرت
بر فراز نیزه هجده سر نمیخواهی عمو؟
پیکرم شاید که پای اسبها را خسته کرد
یک فدایی این دم آخر نمیخواهی عمو؟
یادگاری از حسن بودم گلی از باغ عشق
از برادر هدیه ای پرپر نمیخواهی عمو؟
قاسم صرافان
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
12274.mp3
700.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__نوحه
حسینم
ببین اشک چشامو
نزن زمین تو روم و
بخر دسته گلامو
امر کن تا بیافته به
سر تو سر خواهر
مگه من مرده ام باشی
بی یارو یاور و لشگر
حسینم
بخر کبوترای من و
بخر این پسرای من و
حسین جانم
حسینم
شاگرد دست عباس هستند
خیلی به ناموس حساس هستند
حسین جانم
==
ببین این
اسماعیل های من رو
ببین ای سالار من
بر تنشان کفن رو
تمومه هستیه زینب
به فدای نگاه تو
جاش بی افته می شم داداش
یک تنه که سپاه تو
حسینم
نزار من و اسیر ببینن
تو بازارا حقیر ببینن
حسین جانم
حسینم
نزار من و بازار ببینن
من و بین انظار ببینن
حسین جانم
رضا نصابی
طفلان حضرت زینب (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
دست بر سینه همه مهمان قاسم می شویم
دیده گریان، سائلِ احسان قاسم می شویم
سفره دارِ امشبِ ما شد کریم ابن کریم
ریزه خوارِ لطفِ بی پایانِ قاسم می شویم
هر زمانی که دلِ ما می شود تنگِ حسن
بانگاهی زائرِ چشمان قاسم می شویم
سینه چاکانِ حسن خرجِ علیِ اکبرند
پس حسینی ها همه قربانِ قاسم می شویم
روزِ فتحِ مکه با سربندِ سبزِ یاحسن
ما همه رزمنده ی گردانِ قاسم می شویم
چند تا ایوان طلا سازیم در صحنِ بقیع
ماگدایِ گوشه ی ایوانِ قاسم می شویم
سِرِّ بابُ القاسم کرببلا دانید چیست؟
روز محشر دست بر دامانِ قاسم می شویم
جمله ی الموت اهلی من عسل توحیدِ ماست
واله ودلداده ی ایمانِ قاسم می شویم
ماهِ خیمه بود، اما چهره اش تغییر کرد
مثلِ نجمه بی سروسامانِ قاسم میشویم
تاکه حرفِ دست وپاگم کرده آیددرمیان
یادِ ارباب وتنِ بی جانِ قاسم می شویم
چاره سازِ عالمی بیچاره شد بالا سرش
همچونان فضه که آمد در کنارِ مادرش
دست وپا میزد ولی جان بینِ سینه مانده بود
عالمی را ریخت بر هم ناله هایِ آخرش
زیرِ سُمِ اسبها با هر نفس قد میکشید
باز می شد ذره ذره استخوانِ پیکرش
نعل هایِ کهنه کم کم پیکرش را نرم کرد
پخش می شد هرنفس با هرتکان خاکسترش
مثلِ مویش دنده هایش هم گره خورده بهم
هیچ کاری بر نمی آمد زدست یاورش
قاسم نعمتی
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
24695-1659169150140.mp3
339.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__زمزمه
غریب فاطمه،رسیده کربلا
پیاده گشته در،زمین پر بلا
گل آل عبا
حسین خون خدا
رسیده کربلا
غریب فاطمه۳
همه اهل حرم،به تاب و در تبند
همه در کربلا،کنار زینبند
همه با شور و شین
کنار نور عین
به لب ذکر حسین
غریب فاطمه۳
گلان مصطفی،همه آزاده اند
برای یاری،حسین آماده اند
شده غم آشکار
بگشته بی قرار
تمامی جان نثار
غریب فاطمه۳
بگشته بهر او،پریشان خواهرش
نگاهش بر حسین،نشسته در برش
عزیز فاطمه
امید ما همه
به لب ها زمزمه
غریب فاطمه۳
بگوید زینبم،علی اکبرم
شهید کینه ها،بگردد در برم
گل تقوا علی
مه لیلا علی
بود غوغا علی
غریب فاطمه۳
ببینی زینبم،رود طفل رباب
ز تیر حرمله،روی دستم بخواب
ببینی خواهرم
علی اصغرم
شود پرپر برم
غریب فاطمه۳
ببینی زینبم،شود سقا فدا
ز ظلم و کین شود،دو دست او جدا
ببینی بر زمین
دو دست مه جبین
شوی زینب غمین
غریب فاطمه۳
ببینی زینبم،گل زهرا حسین
میان دشمنان،شود تنها حسین
شوم زینب غریب
شوی تو غم نصیب
بگردی بی شکیب
غریب فاطمه۳
ببینی زینبم،که شمر خنجر کشد
میان قتلگه،سر من را برد
ببینی دیده تر
به روی نیزه سر
شوی خونین جگر
غریب فاطمه۳
رضا یعقوبیان
امام حسین (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
چون عزیز مجتبی در خون تپید
جام پر شهد شهادت سر کشید
گرچه از بیداد، جان بودش به لب
نام آن جان جهان بودش به لب
شد روان عشق، سوی او روان
تا دهد جان بر تن آن نیمه جان
لیک هر سو روی کرد او را ندید
ساحل دریا را در آن دریا ندید
بانگ زد کای سرو دل جوی حسن
ای رخت یاد آور روی حسن
خود برآ، از پشت ابر ای ماه من
رخ نما ای یوسف در چاه من
ای گل پرپر! به دست کیستی
بوی تو آید، ولی خود نیستی
ای میان عاشقان ضرب المثل
مرگ شیرین تر به کامت از عسل
می رسد بانگ تو، اما نارساست
این ندا را، گو منادی در کجاست
باشد از زخم فزون، بانگ تو، کم
یا عسل آورده لب هایت به هم
لاجرم، گم کرده ی خود را نیافت
بوی گل بشنید و سوی گل شتافت
دید بر گرد گل خود، خارها
می دهندش خارها، آزارها
دوست افتاده به چنگ دشمنان
گرد خاتم، حلقه اهریمنان
گرچه او را جان شیرین بر لب است
دور ماهش هاله ای از عقرب است
گفت از گرد گلم دور، ای خسان
گر ندارد باغبان، من باغبان
با گل صد برگ گشته، کین چرا
گرد یک گل این همه گل چین چرا
این که بی حد زخم دارد ای سپه
سیزده ساله است و ماه چهارده
این بدن از برگ گل نازکتر است
همچو اکبر، جان من این پیکر است
گر چه می باشد جگر پاره ی حسن
پارهٔ جان من است این پاره تن
نخل امیدم چرا بر می کَنید
از تن بِسمِل چرا پر می کنید
چشم چشم حق به ناگه زان میان
صحنه ای دید و زدش آتش به جان
دید گل چینی، به بالین گلش
در کفش بگرفته خونین کاکُلش
گشت شیر شیرزه ی حبل المتین
با خبر از قصد آن خصمیّ دین
گفتی آمد بر دل چاکش، خدنگ
دید اگر لختی کند آن جا درنگ
می کند سر از تن آن مه جدا
می شود از سوره، بسم الله جدا
دست بر شمشیر برد و جنگ کرد
عرصه را چون چشم دشمن تنگ کرد
من نمی گویم دگر در آن نبرد
اسب ها با پیکر قاسم چه کرد
شیر کرد آن گرگ ها را تار و مار
زان میان شد یوسف او آشکار
با تکاپو بر سرش مرکب براند
خویش را بر گل، نسیم آسا رساند
خواست بیند خرّمش اما نشد
آن نسیم آمد ولی گل وا نشد
یافت آخر پیکر دردانه اش
شمع آمد بر سر پروانه اش
دید او را خاک و خون بستر شده
نیست پروانه که خاکستر شده
هم چو بخت عاشقان رفته به خواب
هر چه می خواند نمی آید جواب
لاله با داغ دل خود خو گرفت
و آن سر شوریده بر زانو گرفت
گفت ای رویت مه و ابرو هلال
وی به دست ظلم، جسمت پایمال
نرگس چشمان خود را باز کن
ای مسیح کَشتی ام اعجاز کن
خوش به سر منزل رسیده بار تو
کس ندارد گرمی بازار تو
من کمانی، لیک چون تیر آمدم
عذر من بپذیر اگر دیر آمدم
لعل تو بی آب و خشک اما چه بیم
آب رو داری تو ای دُرّ یتیم
ای سوار نورسِ بی توش و تاب
حسرت پای تو در چشم رکاب
من که خود بنشاندمت بر پشت زین
از چه گشتی نقش بر روی زمین
من نگویم گفت و گو کن با عموی
لب گشا یک بار و یک عمو بگوی
رشته مهر از عمو ببریده ای
یا مه روی پدر را دیده ای؟
شاعر:علی انسانی
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
تشنه بودم دشمنت فهمید و سقا را گرفت
کودکی ساحل نشین بودم که دریا را گرفت
با برادرها دلم خوش بود اکبر را زد و
از نگاهم آن عزیزِ ارباّ اربا را گرفت
دید من گهواره جنبان علی اصغر شدم
تیر را در چله کرد و کودک ما را گرفت
کودکی های مرا طاقت نیاورد آخرش
پیش چشمم داخل گودال بابا را گرفت
روی خاک افتادی و تاریک شد بعد از تو دشت
از شب ما لذت خورشید فردا را گرفت
پای نی با دیدنت خوش بودم اما برنتافت
نیزه را برداشت از من آن تماشا را گرفت
دید داری یاد مادر می کنی با دیدنم
از تو و از عمه زینب باز زهرا را گرفت
شاعر :
محسن ناصحی
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
25732-1665901929232.mp3
480.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
به سبک
(مهمان کوفه جانش فدا شد)
عجب دیاری عجب زمینی
زینب کجا و صحرا نشینی
واویلا ، دارم به لب شور و نوا
واویلا ، علی الحسین بکربلا
واویلا ، علی الحسین بکربلا
*
چه نینوایی چه کربلایی
آید از این خاک بوی جدایی
واویلا ، ترسم از اینجا نورعین
واویلا ، برگردم اما بی حسین
واویلا ، علی الحسین بکربلا
*
چه میزبانی چه میهمانی
ترسم در اینجا تنها بمانی
واویلا ، ترسم ببینم یا اخا
واویلا ، تو را به زیر دست و پا
واویلا ، علی الحسین بکربلا
*
چه خیمه گاهی چه قتلگاهی
تو را نبینم بی سر الهی
واویلا ، ترسم که توتیا شوی
واویلا ، مقطع الاعضا شوی
واویلا ، علی الحسین بکربلا
*
عجب بیابان عجب کویری
خون بر دلم از فکر اسیری
واویلا ، بی تو چگونه سر کنم
واویلا ، با شمر دون سفر کنم
واویلا ، علی الحسین بکربلا
عبدالحسین میرزایی
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__مدح
در دلِ وحی سخن از تب و تاب است هنوز
قاب قوسین به چشمان تو قاب است هنوز
وصفِ قدوس همان آیۀ وحیٌ یوحی است
لطف روح القُدس آئینۀ ناب است هنوز
آنچه در نور نبینند ، دل از خاک تو دید
ورنه این غمزده محکوم حجاب است هنوز
شبِ معراج دل و وصلِ تو انکار نداشت
هرکه منکر شود انگار بخواب است هنوز
زیر بال و پر تو مسکن اهل هنر است
هنر متّقیان فاتح باب است هنوز
بی چراغِ ره تو علم هدایت نشود
طالب معرفتت مست شراب است هنوز
بی عطای تو به کس آب ولایت ندهند
جگر گمشدگان تشنۀ آب است هنوز
چشمۀ آب بقا جز مِی ارشادی نیست
بادۀ عشق بجز معرفه الهادی نیست
وصفَت ای هادیِ دین گرچه مهیّا نشود
سائلت خسته از این دست تمنّا نشود
عارفَت آرزوی جنّت الا علا نکند
بهتر از خاک رهت جنت مأوا نشود
هنرِ درک حضور تو بهشتی است برین
لیک دیدار شما ختم به اینجا نشود
شیعه آن است که بی هیچ کم و بیش به عمر
قدمی پیش و پس از راه تو مولا نشود
خُلق تو خُلق عظیم است به احمد سوگند
عاشق از خُلق عظیم تو مبرّا نشود
گفتن مدحِ تو تنها به سخنرانی نیست
بی تأسی به تو این باده مُصفّا نشود
لطفِ لبخندِ ترا بر همه عالم ندهیم
لیک لَعلَت متبسّم بشود یا نشود!؟
دارم امّید که جز مهر تو امدادی نیست
بادۀ عشق بجز معرفه الهادی نیست
حجّتِ روشنِ حق آیت دادار تویی
معدن رحمت و گنجینۀ اسرار تویی
صاحب عِلم و عَلم ،لوح و قلم ،حلم و کَرَم
مهبط وحیِ خدا شاخص ابرار تویی
تو علیّی تو امینی تو رضیّی تو وصی
مکتب فاطمه را گرم نگهدار تویی
تو قیامی تو قعودی تو سلامی تو سجود
قبلۀ کعبه و قدس و حَرمِ یار تویی
هل اَتی سورۀ تو آیه ای از تطهیری
شاخه ای از شجر عصمهُ الاطهار تویی
من نگویم تو خدایی مَثَلُ الاعلایی
عَبدُهُ المنتخبی قائدُ الانصار تویی
سحرِ نیمۀ ذیحجّه نَه ، هر صبح کمال
معنیِ کاملۀ مشرق الانوار تویی
جز تولّای تو وجد و شعف و شادی نیست
بادۀ عشق بجز معرفه الهادی نیست
هادیا بندگی اَت بهر خدا کار من است
همۀ زندگی اَت الگوی رفتار من است
ای پناه دل غمبار همه غمگینان
در پناه دل تو این دل غمبار من است
هیچکس از سر کوی تو نگردد نومید
بسته بر زُلف تو این قلب گرفتار من است
دشمنان معترفِ نیکیِ رفتار توأند
کِی شبیه تو و رفتار تو رفتار من است
ثَل دوستی اَت [1]عبدالعظیم الحسنی است
من نه آنم که تو تقریر کنی یار من است
اِبنِ سَکّیت[2] فداییِ تو شد امّا من ...
امتحان دادنِ من منکرِ ایثار من است
امر امرِ تو و دل بندۀ تسلیم شماست
یک اشاره بکنی دست تو افسار من است
بی گواهیِّ شما نقطۀ ایجادی نیست
بادۀ عشق بجز معرفه الهادی نیست
این تو بودی که مرا کرب و بلایی کردی
بخدا زندگی ام را تو خدایی کردی
تو خماریِّ مرا دیدی و دادی جامم
در دلم از مِی خود جام بلایم کردی
گر گداییِ تو و سامره شد قسمت من
این تو بودی که مرا خوب ندایی کردی
چون مرا در بغلِ خویش گرفتی مُحکم
گفتی ایدوست! تو آهنگ جدایی کردی
ساقیِ خُمِّ غدیرم تویی ای باب غدیر
عقده ام را به علی باز گشایی کردی
به محرّم تو هدایت بکنی دلها را
تو سوی روضه مرا راهنمایی کردی
چون تو تا کرب و بلا خیمه امدادی نیست
بادۀ عشق بجز معرفه الهادی نیست
شاعر: حاج محمود ژوليده
امام هادی (ع)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
ای عسلت از دم شمشیرها
خنده زده زخم تو بر تیرها
زخم بدن توشه، خطر زاد تو
روز شهادت شب میلاد تو
دسته گل حجله ی تو سنگ ها
گشته تنت دستخوش چنگ ها
مرگ، عروسی که هم آغوش توست
نیشِ سرِ تیرِ بلا نوش توست
ای زرهت پیرهن نازکت
بال در آورده تن از ناوکت
نرگس من نرگس خود باز کن
جان عمو کم به عمو ناز کن
دیده به تبخال لبت دوختم
سوختم و سوختم و سوختم
تشنه ام از اشک خود آبم بده
با دو لب تشنه جوابم بده
حیف که من تاب ندادم به تو
سوختم و آب ندادم به تو
دفتر عمر تو که شیرازه شد
داغ علی اکبر من تازه شد
باده زصهبای اجل خورده ای
از دم شمشیر عسل خورده ای
تشنه به دیدار اجل می روی
قاسم من ماه عسل می روی
یا به جنان با علی مرتضی
فاطمه کرده است تو را پاگشا
خلعت خود کرده کفن می روی
بال زنان سوی حسن می روی
نیست روا با همه سوز درون
نیزه سر از سینه ات آرد برون
حیف که اوصاف تو نشناختند
اسب به گلگون بدنت تاختند
در حق ما ظلم و ستم کسب شد
مرهم زخم تو سُمِ اسب شد
شاعر:غلامرضاسازگار
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar