«ـ﷽ـ»
▫️مُعلّم جبرئیل...👇👇
🔸روزی #جبرئيل عليه السلام نزد #رسول_خدا صلى الله عليه و آله نشسته بود #على عليه السلام وارد شد، جبرئيل به احترام آن حضرت از جاى خود برخاست،
🔹 #پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا براى اين جوان برمى خيزى؟
🔸جبرئيل عرض كرد: نعم، إنّ له عَلَيَّ حقُّ التعليم.
بلى، زيرا او حقّ استادى و تعليم بر من دارد.
🔹حضرت فرمودند: اى جبرئيل ؛ در كجا و چگونه بوده است؟
🔸عرض كرد: خداوند تبارك و تعالى كه مرا آفريد از من سؤال كرد: تو كيستى و اسمت چيست؟ من كيستم و نامم چيست؟
🔸من در پاسخ آن دچار حيرت و سرگردانى شدم، و در آنجا يعنى عالم انوار همين جوان ظاهر شد و پاسخ آن سؤال را به من آموخت و به من فرمود: بگو:
🔸أنت الربّ الجليل واسمك الجميل، وأنا العبد الذليل واسمي جبرئيل.
تو پروردگار جليل (بزرگ مرتبه) هستى و اسم تو جميل (خوب و نيكو) است، و من بنده خوار و بى مقدار توام و نام من جبرئيل است.
🔸و به خاطر همين بود كه براى او برخاستم و او را تعظيم كردم.
🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: عمر تو چه مقدار است؟
🔸عرض كرد: #ستاره اى است كه هر سى هزار سال يكبار از #عرش الهى طلوع مى كند، من سى هزار بار طلوع آن را مشاهده كرده ام.
🔹رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: اگر آن ستاره را ببينى مى شناسى؟
🔸عرض كرد: بلى چگونه نشناسم.
🔹آنگاه به #امیرالمومنین عليه السلام فرمودند: عمامه را از پيشانى خود بالا بزن.
🔸همين كه #عمامه را كنار زدند جبرئيل آن ستاره و آن #نور را در پيشانى على عليه السلام مشاهده كرد.
📚 #انوار_النعمانيّه (سید نعمت الله جزایری)، ج ۱ ، ص ۱۸
@beharolanvar110