نقاشی آقای فتوحی پدر محمد رسول و سلما خانم ،البته نقاشی شون رو در ساعت مسابقه ارسال کردند و متاسفانه عکسشون جا مونده بود، ممنون از شما🌹
#در_خانه_بمانیم
@behesht_e_khane
کتاب بمب کلاغی " مجموعه طنزهای دفاع مقدس "
و کتاب رنگ آمیزی " فرزندان ایرانیم " که تفاوت بین کالای خارجی و ایرانی را به تصویر کشیده است. محمد رسول و سلما فتوحی #در_خانه_بمانیم
@behesht_e_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلوع نزدیک است اگر بخواهیم …
ظهور تو زیباتر از ظهور همهی زیباییهاست؛
چشم به راه زیباترین بهاریم
خدایا انتظار چقدر دیر میگذرد
با صد نگاه خسته، صدا میزنیم تو را
بیایید همه منتظر آمدنش شویم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بهشت خانه همین جاست😍 #در_خانه_بمانیم @behesht_e_khane
برای این آخر هفته یک پیشنهاد ویژه داریم مخصوص همه ی دانش آموزان مقطع دبستان دختر و پسر
شرکت در مسابقه ی قهرمان من حوزه ی مقاومت بسیج کوثر اردکان
#در_خانه_بمانیم
@behesht_e_khane
◀️توی این روزهای کرونایی که حسرت یه دورهمی ساده یا یه مسافرت دو روزه به دلمون مونده و از توی خونه موندن خسته شدیم😕خوبه یه یادی کنیم از سیدالاسرا سرلشگر خلبان حسین لشگری💚اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد💔
🌹آنقدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی بهش گفته بود: تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!
🌹همسرشهید لشگری میگفت:خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود😓😓
🌹وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی راچگونه گذراندی؟و او گفت:برنامه ریزی کرده بودم 📜و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را مرور میکردم.سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود🤲
حسین میگفت:از هیجده سال اسارتم ده😳 سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم🙂🙃
بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم💛💚، این را بگویم که من مدت 12سال( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم🙏
منبع:کتاب خاطرات دردناک/ناصر کاوه
شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات😇
برای سلامت خودمون #در_خانه_بمانیم
#از_سَردار_تا_سِرّ
@behesht_e_khane