eitaa logo
[ کانال بهشت و جهنم ]
14.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
7.7هزار ویدیو
34 فایل
🖍️ مطالب کانال رو بخون و سعی کن بهشون عمل کنی تا هم دنیا و هم اخرتت درست بشه😍 ✅تنها راه ارتباطی با ادمین 👇 @ya_hossein_ir 🔖 تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/588513561C5d6d85f0ee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹طبقات مردم نزد شیطان 🌹 شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم. حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند. شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند: 1 - عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند. 2 - دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم. 3 - دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند. و از چنگال ما فرار می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم. کشکول ممتاز، ص 426. 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
حکمت مسح سر در وضو ♻ در جمجمه یک درز و شکاف وجود دارد که در منابع طب سنتی به آن و در طب نوین درز گفته می‌شود. حکما به افرادی که دارای مغز خشکی هستند که یکی از عارضه‌های آن و هست، توصیه میکنند که مسیر درز یافوخ را با روغن بنفشه یا بادام شیرین چرب کنند. یکی از رطوبت‌بخش‌های طبیعی دیگری که باید خیلی خیلی به آن توجه کنیم، کشیدن مسح سر هست که در طی شبانه‌روز چندین مرتبه به مغز رطوبت بخشیده و باعث آرامش اعصاب در فرد میگردد ‌‎‌‌ ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
❌آیا پذیرایی کنندگان در بهشت غیر از خدمتگزاران هستند؟❌ در میهمانی‌ها برای تکمیل پذیرایی و احترام از مهمان‌ها، افراد محترمی حضور دارند که مهمان‌ها را دعوت به غذا و میوه و... می‌کنند و این‌ها غیر از خدمتکارانند تا لطف و شکوه خاصی به مجلس داده شود و میهمانان نیز با احترام بیشتری مورد توجه قرار گیرند. از آیات قرآن استفاده می‌شود که این معنی در مورد بهشتیان از طرف فرشتگان و خازنان بهشت انجام می‌گیرد و آن‌ها بهشتیان را تعارف به بهره گیری از نعمات می‌کنند. در سوره طور می‌فرماید: «کلوا و اشربوا هنیأً لکم به ما کنتم تعملون» (27) بخورید و بیاشامید گوارا، در برابر اعمال صالحی که انجام می‌دادید. در جای دیگر نیز می‌فرماید: «کلوا و اشربوا هنیأً به ما اسلفتم فی الایام الخالیه» (28): بخورید و بنوشید گوارا، در برابر اعمال نیکی که انجام دادید؛ لذا در زمانی که خدمتکاران در گرد بهشتیان می‌چرخند و پذیرایی می‌کنند بهشتیان از سوی مقامات دیگری هم مورد لطف و عنایت واقع می‌شوند و از آن‌ها خواسته می‌شود که از نعمات بهره گیرند و استفاده کنند. 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌹سفارش امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) ✍پسرم! چهار چيز از من يادگير (در خوبيها) و چهار چيز به خاطر بسپار (در هشدارها ) كه تا به آنها عمل كني زيان نبيني. 1⃣ خوبيها همانا ارزشمندترين بي نيازي عقل است و بزرگ ترين ترس بي خردي است ترسناك ترين تنهايي خودپسندي است و گرامي ترين ارزش خانوادگي، اخلاق نيكوست. 2⃣هشدارها پسرم! از دوستي با احمق بپرهيز، همانا مي خواهد به تو نفعي رساند اما دچار زيان مي كند. از دوستي با بخيل بپرهيز، زيرا از آنچه كه سخت به آن نيازي داري از تو دريغ مي دارد. و از دوستي با بدكار بپرهيز كه با اندك بهايي تو را مي فروشد. و از دوستي با دروغگو بپرهيز كه او به سراب ماند دور را به تو نزديك و نزديك را دور مي نماياند. 📚نهج البلاغه 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توسل به حضرت ولی عصر(علیه السلام) در گرفتاری ها آیت الله بهجت ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
[ کانال بهشت و جهنم ]
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۰) #قسمت_دهم 🌷نیک به من اشاره کرده و گفت: نگاه کن! به بالای در
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۱) ◾️پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاه‌های هولناکی احاطه کرده بودند. 🌹 نیک که گویا منتظر سوال من بود، رو به من کرد و گفت: این پرتگاه‌های وحشت آور، "دره‌های ارتداد"هستند که برای رسیدن به کف آن به حساب دنیا، سال‌ها راه است. 🔥در کف آن هم، کوره‌هایی از آتش قرار دارد که نمایی از آتش جهنم است و انسان‌هایی که درون آن جای گرفته‌اند تا قیامت، در عذاب الهی گرفتار خواهند ماند. ⚡️چنان وحشتی به من روی آورد که ناخواسته بر جای نشستم. در این میان فریادی دره را فرا گرفت. با وحشت صورتم را برگرداندم. ☄شخصی را دیدم که در حال سقوط به ته دره بود. در میان جیغ و فریادهایش که دلم را به لرزه درآورده بود، فریاد شادی گناهش را می‌شنیدم. ✨نیک که مانند من نظاره گر این صحنه بود، گفت: بیچاره تا اینجا را به سلامت گذراند، اما تا بر پا شدن قیامت، در ته دره خواهد ماند. 🍃با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: او پس از سال‌ها دین داری، مرتد شده بود. (ارتداد در اسلام به معنی برگشتن از دین اسلام به دین دیگری می‌باشد) 💥از آن پس در راه رفتن بیشتر دقت می‌کردم و از ترس سقوط، پای خود را بر جای پای نیک می‌نهادم. هر چند گه گاه پایم می‌لغزید، اما سرانجام به سلامت، آن راه صعب و دشوار را پشت سر گذاشتیم. ❄️نیک همچنان به پیش می‌رفت و من مشتاقانه، اما با دلهره بسیار در پی او در حرکت بودم. وقتی به یک دو راهی رسیدیم، نیک پا به سمت راست نهاد. ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشم‌هایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من می‌شدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمی‌شناختم. گفت: تو مرا خوب می‌شناختی اما قیافه‌ام را نمی‌دیدی، حالا که قوه بینایی‌ات وسیع شده است مرا مشاهده می‌کنی. 🔆گفتم: خب حالا چه می‌خواهی؟! گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه می‌خواستی. گفت: می‌خواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی می‌خواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! می‌خواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان می‌شناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر می‌دانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمی‌کرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر می‌کند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من می‌آیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز می‌گردانم...🔥 ✍ادامه دارد..‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
اتفاق وحشتناک برای یک خانوم در غسالخانه تهران😳 😔واقعا شرم اور و تاسف باره😞 🔞فیلم دارای صحنه های خطرناک زیر18سال نبیند😰😰 باعث توبه هزاران نفر شده🔞😱 ❗️دیدنش برهرمردو زن واجب است👇 https://eitaa.com/joinchat/4231069722C4a024ff0ef ⭕️بخدا زندگیمو عوض کرده خیلی خطرناکه😰😭😱 👇ببینید👇
نبش قبر و انتقال جنازه به قم 😳😱 من مسئول پذیرش سازمان بودم.یک روز دوخانم میانسال حکمی مبنی بر نبش قبر جنازه یک خانم که چندماهی از دفنش میگذشت داشتند.میخواستندبنابر وصیتش اورا به قبرستان وادی‌السلام قم منتقل کنند.از راننده خواستم جنازه را منتقل کندمشغول کارهای دیگه‌ای شدم.بعد یک ساعت، راننده زنگ زدبا صدای بلند گریه میکرد گفت فلانی بیا!😳😭خواهش میکنم بیا😳😭 رفتم کنار امبولانس، با صحنه بسیار عجیبی مواجه شدم. جنازه ..😱😰 ادامه داستان باز شود... ادامه داستان باز شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعری زیبا از مولانا 🌸 🌸 عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو، 🌾 خوب و بد مي گذرد واي به حال من و تو، 🌸 قرعه امروز به نام من و فردا دگري، 🌾 مي خورد تير اجل بر پر و بال من و تو، 🌸 مال دنيا نشود سد ره مرگ كسي، 🌾 گيرم كه كل جهان باشد از آن من و تو....، 🌸 هر مرد شتربان اویس قرنی نیست، 🌾 هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست، 🌸 هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد، 🌾 هر احمد و محمود رسول مدنی نیست، 🌸 بر مرده دلان پند مده خویش میازار، 🌾 زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست، 🌸 جایی که برادر به برادر نکند رحم، 🌾 بیگانه برای تو برادر شدنی نیست...! ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌟رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر خداوند را به گونه ای که سزاوار معرفت اوست می شناختید؛ به روی دریاها راه می رفتید و به دعای شما کوه متزلزل می شد. (میزان الحکمه، ج ۶ ص ۱۵۸ باب معرفت) محمد جواد دری می گوید: روزی سر مزار حاج شیخ حسنعلی نخودکی (اعلی الله مقامه) فاتحه می خواندم؛ مردی آمد و بسیار گریست. سبب گریه اش را پرسیدم؛ گفت: روزی صاحب این قبر را با اتومبیل خود به شهر تربت می بردم؛ در راه بنزین تمام شد و وسیله من از حرکت باز ماند و ناچار بودم قریب دو فرسنگ راه را پیاده بپیمایم؛ تا به جاده تهران مشهد برسم و از اتومبیل های عبوری مقداری بنزین بگیرم. اما حاج شیخ حسنعلی نخودکی به من فرمودند: ماشین را روشن کن. عرض کردم: بنزین ندارم. باز اصرار فرمودند و من انکار کردم؛ ولی به سبب اصرار مسافرین دیگر که گفتند: تو ماشین را روشن کن؛ شاید این آقا توجهی فرموده باشد، ناچار پشت فرمان نشستم و کلید را چرخاندم. با کمال شگفتی اتومبیل روشن شد و مسافران را سوار کردم و به مقصد رساندم. حاج شیخ به من فرمودند: تا زمانی که مخزن بنزین را باز نکرده باشی؛ این اتومبیل احتیاجی به بنزین نخواهد داشت. من مدت ۱۵ روز بدون ریختن بنزین؛ مسافرت ها کردم تا یک روز وسوسه شدم و باک خودرو را باز کردم تا ببینم چه در آن است؛ دیدم همچنان خشک و خالی و فاقد بنزین است؛ ولی با کمال تأسف تا مجددأ بنزین در آن نریختم اتومبیل من دیگر حرکت نکرد.(۱) اولیاء را هست قدرت از اله | تیر جسته باز آرندش ز راه (۲) آنکه واقف گشت بر اسرار هو | سر مخلوقات چه بود پیش او (۳) ۱٫ نشان از بی نشان ها – ج ۱ ص ۵۴ و ۵۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
📚شاگردي كه در آخرت عذاب شد حجت الاسلام عالی: محدث قمي از فضيل عياض نقل کرده است که او بر بالين يکي از شاگردانش سوره ي يس را خواند و شاگردش گفت: نخوان و او هم نخواند. بعد او تلقين اعتقادات را به او گفت. او گفت: من بيزار هستم و در همين حال از دنيا رفت. فضيل شاگردش را خواب ديد که در عذاب است و از او پرسيد: تو بهترين شاگرد من بودي،چرا اين طورشدي؟ او گفت: من مبتلا به سه گناه بودم: سخن چيني ،حسادت و مشروب خواري ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥درس زندگی💥 🌿شخص سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد. در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب می گفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید. 💥تا اینکه او مریض شد، احدی به عیادت او نرفت. این شخص در نهایت تنهایی جان داد؛ هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه ی او برود، همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد! او گفت کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت...! ❌زود قضاوت نکنیم❌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
حسین بن حسن یکی از نوادگان امام جعفر صادق علیه السلام بود که در قم زندگی می کرد و آشکارا شراب می نوشید. روزی به منزل احمد بن اسحاق اشعری که وکیل امام حسن عسگری علیه السلام در امور اوقاف بود رفت ولی احمد بن اسحاق به او اجازه دیدار نداد. حسین بن حسن نیز محزون به خانه برگشت. همان سال احمد اسحاق پیش از حج به سامراء رفت و اجازه خواست تا با امام حسن عسکری علیه السلام ملاقات کند ولی امام اجازه نداد. احمد بن اسحاق مدتی گریست و بی تابی کرد تا سرانجام امام به او اجازه داد. احمد بن اسحاق به امام عرض کرد: ای پسر رسول الله، چرا مرا از دیدارتان منع کردید، در حالی که من از شیعیان و دوستان شما هستم؟ امام فرمود: زیرا تو پسر عموی ما را از خانه ات طرد کردی. احمد بن اسحاق شروع به گریه کرد و سوگند خورد که هدفش فقط این بوده که حسین بن حسن از خوردن شراب توبه کند. امام فرمود: درست می گویی، ولی در هر حال احترام و تکریم آنها باید به جای خود محفوظ باشد. مبادا آنان را تحقیر و خوار کنی زیرا به ما منسوب هستند؛ و گرنه از زیانکاران خواهی گشت. احمد بن اسحاق از حج برگشت و وارد قم شد. بزرگان و اشراف به دیدارش آمدند و حسین بن حسن هم همراه آنان بود. احمد بن اسحاق با دیدن او به طرف او شتافت و از او استقبال کرد و او را در بالای مجلس جایش داد. حسین بن حسن که بسیار تعجب کرده بود، علت این برخورد را از احمد بن اسحاق جویا شد. او نیز سخنان امام حسن عسکری علیه السلام را بازگو کرد. حسین بن حسن با شنیدن ماجرا از کارهای زشتش پشیمان شد و توبه کرد، سپس به خانه اش مراجعت کرد و همه شراب ها را به زمین ریخت، از باتقوایان خداترس شد و پیوسته در مسجد معتکف می شد تا از دنیا رفت و در نزدیکی قبر مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 323، ح 17   🍀اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🍀 ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان زیبای یارگیری (عج) توسط خود حضرت 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
✨ 💠شاید عزرائیل عجله داشته باشد !💠 ✍مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان و نماز جماعتش در تهران محل انس بندگان خوب خدا بود . ایشان پس از نماز روایتی می خواند و موعظه ای می کرد و یکی دوتا مسئله شرعی می گفت . یک بار وقتی شب از مسجد به منزل بر میگردد و رساله را می بیند ، متوجه می شود که مسئله شرعی را اشتباه به مردم گفته است . شبانه راه می افتد و یکی یکی در خانه کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن ها را می شناخت ، می زند و می گوید : آقا من مسائله را اشتباه گفتم و درست آن چنین است . یکی از اهالی می گوید : حاج آقا ، حالا چه عجله ای داشتید ؟ خودتان را به زحمت انداختید . فردا شب بعد نماز تصحیح می کردید و درستش را می گفتید . آقا شیخ مرتضی زاهد می گوید : عزیزم شما عجله ندارید . شاید حضرت عزرائیل (علیه السلام) عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم ! چنین کسانی همیشه آماده اند . قشنگ زندگی می کنند و چون می دانند راهشان طولانی هست و بدون راهنما نمی توانند این راه بی نهایت را بروند ، دائم مضطر به اولای الهی و متوسل به آنها هستند. 📚مهدویت ، برنامه سمت خدا، استاد مسعود عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🔰راه خوب زیستن  مرگ بهتر از تن به ذلت دادن و به اندك ساختن بهتر از دست نیاز به سوی مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جای خویش چیزی ندهند، با حركت و تلاش نیز نخواهند داد.  روزگار دو روز است، روزی به سود تو، و روزی به زیان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است، به خوش گذرانی و سركشی روی نیاور، و آنگاه كه به زیان تو است، شكیبا باش. نهج البلاغه(حكمت 396) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
ابراهیم و زنبور عسل! زنبور عسلی در اطراف آتش بر افروخته نمرودیان پرواز می کرد.                 حضرت ابراهیم از او پرسید: زنبور، در اطراف آتش چه می کنی؟  آیا نمی ترسی که سوخته شوی؟ زنبور گفت: یا ابراهیم آمده ام تا آتش را خاموش کنم! ابراهیم(با خنده) گفت: تو مگر نمی فهمی   آب دهان کوچک تو هیچ تاثیری بر این آتش ندارد؟ زنبور گفت: چرا می خندی یا ابراهیم؟  من به خاموش شدن یا نشدن آتش نمی اندیشم،  بلکه به این می اندیشم که اگر روزی از من بپرسند  آن هنگام که ابراهیم در آتش بود تو چه می کردی؟  بتوانم بگویم من نیز در کار خاموش کردن آتش بودم.. ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه مشکلات و گرفتاری ها 🎤حجت الاسلام بهشتی ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
امام على عليه السلام: رياكار را سه نشانه است: وقتى چشمش به مردم مى افتد كوشا مى شود، وقتى تنهاست سستى و تنبلى مى ورزد، و دوست دارد كه در هر كارى ستايش شود ميزان الحكمه ج4 ص336 ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🔱گنج تواضع یکی از پادشاهان فاضل فرزندش را چنین پند میداد: اگر میخواهی تا همه خلایق را با دادن مال دوست خود گردانی خزانه مملکت خالی میگردد و این مقصود حاصل نشود. لیکن فروتنی کن و روی خوش نشان ده که همه ی خلایق دوست شما گردند بدون اینکه از خزانه اموال شما چیزی کم شود. گنج خواسته را پایان است اما گنج تواضع را پایانی نیست. چنانکه از تواضع دوستی به دست آید و از تکبر هزار چندان دشمنی... 📚لطائف الامثال ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💞حجت الاسلام رفیعی: حق الناس در آخرت؛ ✍روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند ❄️مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. ❄️در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. 💝رسول اكرم (ص) فرمودند: ❄️بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... ❄️مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد ❄️اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . ❄️علت را جويا مي شود ❄️و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . ❄️در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند ❄️و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند ❄️وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند ❄️و نامه را به دست چپ می دهند كه ❄️از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
رسول اکرم (ص) فرمودند: کسی که با زن شوهردار زنا کند در جهنم 🔥 از عورت هر دو چرک خارج میشود و اهل جهنم از بوی گند آن دو در اذیت خواهند بود و عذابشان از همه شدیدتر است. ‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
✨﷽✨ ✅مردی كه باغهای بهشت را به دنيا فروخت ✍مرد مسلماني بود كه شاخه يكي از درختان خرماي او به حياط خانه مرد فقير و عيال مندي رفته بود، صاحب درخت گاهي بدون اجازه وارد حياط خانه مي شد و براي چيدن خرماها بالاي درخت مي رفت، گاهي تعدادي خرما به حياط مرد فقير مي افتاد و كودكانش خرماها را بر مي داشتند، مرد از درخت پايين مي آمد و خرماها را از دست آنها مي گرفت و اگر خرما را در دهان يكي از بچه ها مي ديد انگشتش را در داخل دهان مي كرد و خرما را بيرون مي آورد. مرد فقير خدمت پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسيد و از صاحب درخت شكايت كرد. پيامبر(ص) فرمود: برو تا به شكايتت رسيدگي كنم. سپس پيامبر صاحب درخت را ديد و به او فرمود: اين درختي كه شاخه هايش به خانه فلان كس آمده است به من مي دهي تا در مقابل آن، درخت خرمايي در بهشت از آن تو باشد؟ مرد گفت: نمي دهم! من خيلي درختان خرما دارم و خرماي هيچ كدام به خوبي اين درخت نيست. حضرت فرمود: اگر بدهي من در مقابلش باغي در بهشت به تو می دهم. مرد گفت: نمی دهم! ابو دحداح يكي از صحابه پيامبر بود، سخن رسول خدا را شنيد. و عرض كرد: يا رسول الله اگر من اين درخت را از او بخرم و به شما واگذار كنم آيا شما آنچه را كه به آن مرد می دادي، به من مرحمت مي كني؟ فرمود: آري. ابو دحداح رفت با صاحب درخت صحبت كرد. مرد گفت: محمد(صلي الله عليه و آله) مي خواست مقابل اين درخت درختهايی در بهشت به من بدهد من نپذيرفتم چون خرماي اين درخت بسيار لذيذ است. ابو دحداح گفت: آيا حاضري بفروشي يا نه؟ گفت نه، مگر اينكه چهل درخت به من بدهي. ابو دحداح گفت: چه بهاي سنگيني برای درخت كج شده مطالبه مي كنی. ابو دحداح پس از سكوت كوتاه گفت خيلی خوب چهل درخت به تو مي دهم. مرد طمع كار گفت: اگر راست مي گويي، چند نفر بعنوان شاهد بياور! ابو دحداح عده اي را براي انجام معامله شاهد گرفت آنگاه به محضر پيامبر آمد و عرض كرد: يا رسول الله درخت خرما را خريدم ملك من شده است، تقديم خدمت مباركتان مي كنم، تقاضا دارم آن را از من بپذير و باغ بهشتي كه به آن مرد مي دادي قبول نكرد اينك به من عنايت فرما. پيامبر فرمود: اي ابو دحداح! نه يك باغ بلكه تعدادي از باغهاي بهشت در اختيار شماست. پيامبر به سراغ مرد فقير رفت و به او گفت اين درخت از آن تو و فرزندان تو است. به اين ترتيب مرد كوتاه نظر براي زندگي چند روزه دنيا باغ بهشتي را از دست داد و ابو دحداح مالك آن باغ و باغهاي ديگر شد. 📚بحارالانوار ج٩۶، ص١١٧ و ج١٠٣، ص١٢٧ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
4_5841663170514518337.mp3
3.54M
🌱استادعالی 👈دنیا..... 🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝