🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
سلام صبحتون بخیر ✋
لحظاتتون شاد و نفسهاتون امام زمانی🕊🕊
#حدیث_عشق
🌹امام على عليه السلام:
سخت ترين پشيمانى و بيشترين سرزنش دامنگير كسى مى شود كه شتابكار و بى فكر است و وقتى كار از كار گذشت تازه به سر عقل مى آيد
📙غررالحكم حدیث3308
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🇮🇷ایران زیبا🇮🇷🍃
🍃🌸گشت گذاری در آرامگاه
لسان الغیب حافظ بهمراه آوایی زیبا از اشعارحافظ..
شهر شیراز👌
استان فارس👌
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
جلسه دوازدهم آموزشی 👆👆 مبحث🔊 #اصول_تزکیه [ضرورت احساس ناآرامی برای تغییر وضع موجود] 🔅🌷🕊🌷🕊🌸 #است
یادآوری جلسه دوازدهم آموزشی 👆👆
مبحث🔊
#اصول_تزکیه
[ضرورت احساس ناآرامی برای تغییر وضع موجود]
🔅🌷🕊🌷🕊🌸
#استاد_پناهیان
#دین_نوعی_برنامه_برای_شکوفایی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
💠✨منبر مجازی شماره بیست و پنجم 🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴 🌷السلام علیک یا صاحب الزمان🌷 🌷چند ر
🌷منبرهای مجازی🌷
🔹شماره بیست و ششم
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴
🌷السلام علیک یا صاحب الزمان🌷
🌷آیه منتخب؛
🔺قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (۵۳ - زمر) ۞
بگو: «ای بندگان من که برخود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
🌷روایت منتخب؛🌴
(حدیث بسیار مهم که چند نکته اخلاقی و عملی اساسی را گوش زد میکند)
🌴کافی: حضرت باقر علیه السّلام فرمود:
در کتاب علی علیه السّلام یافتیم که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر فراز منبر در خطبه و سخنرانی خود فرمودند:
🔺به آن خدایی که جز او خدایی نیست سوگند که
مؤمن به هر خیر و خوبی دنیوی و اخروی که برسد، فقط در اثر
۱. حسن ظن و امید واثق و محکمش به خدا
۲. و در اثر خلق نیکو
۳. و خودداری از نکوهش و غیبت مؤمنین بوده است
🔺و باز به خدا سوگند که جز او خدایی نیست خداوند هیچ مؤمنی را پس از توبه و استغفار عذاب و کیفر نمی کند، مگر در اثر
۱.بدگمانی به خدا و یاس و کوتاهی در امید و رجاء خود
۲. و در اثر اخلاق زشت
۳. و غیبت مؤمنین.
🔺و به همان خدا سوگند که هر بنده مؤمنی که امید و حسن ظن به خدا داشته باشد، قطعا خدا را در کنار حسن ظن و امید خود میبیند و همان لطفی را که نسبت به خدا گمان داشته و امید دارد، همان را خواهد دید، چون خدا کریم و بزرگوار است و تمام خیرات و عنایات در دست اوست و شرم دارد از اینکه بنده مؤمنی حسن ظن و امید لطف از او داشته باشد، ولی چنین خدای کریمی بر خلاف ظن و امید آن بنده، با او رفتار نماید. بنابراین شما باید ظن و انتظار خود را نسبت به خدا نیکو کنید و رغبت و میل خود را به لطف و عنایتش متوجه سازید.
(بحار، جلد ۶۷، ص۳۶۶)
@asrezohormonji
💠✨ادامه منبر؛
🌷مساله شرعی منتخب
۱. دخترانی که تازه به تکلیف رسیده اند و توان روزه گرفتن ندارند حکمشان چیست؟
🔺آیات عظام زنجانی و مکارم؛
روزه بر او واجب نیست اما در صورت توانایی تا ماه رمضان سال بعد روزه را قضا نماید.
🔺بقیه مراجع عظام؛
باید با تغذیه مناسب و استراحت بیشتر روزه بگیرد و اگر به خاطر ضعف بنیه در طول روز دچار ضعف شدید و غیرقابل تحمل شود، باید روزه را بگیرد و هر وقت دچار ضعف شدید شد، می تواند روزه را از همان موقع افطار کند ولی باید قضای روزه ها را بعدا به جا آورد
۲. اگر دختری که تازه بالغ شده تا ماه رمضان سال بعد توان گرفتن قضای روزه ها را هم پیدا نکند، تکلیف او چیست؟
🔺آیات عظام بهجت و مکارم؛
کلا قضای روزه ها بر او واجب نیست
🔺آیات عظام تبریزی و خوئی؛
بنابر احتیاط واجب بعداً که توانایی پیدا کرد قضا کند
🔺بقیه مراجع عظام؛
واجب است بعداً که توانایی پیدا کرد، قضای روزه ها را بگیرد
🌷آداب و سنن؛
🔺ازامام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام به اصحابش میفرمودند؛
هر که بین اذان و اقامه سجده کند و در سجده اش بگوید؛
«رَبِّ لَکَ سَجَدْتُ خَاضِعاً خَاشِعاً ذَلِیلًا»
(پروردگارا خاصعانه وخاشعانه و مطیع برای توسجده کردم)
خداوند میفرماید:
به ملائکه و عزّت و جلالم قسم، محبّت او را در دل بندگان صالح، و ترس و هیبتش را در دل منافقین قرار میدهم.(بحار،ج۸۱،ص۱۵۲)
@asrezohormonji
1_1026216912.mp3
10.88M
#ارتباط_موفق ۲
💬 قدم دوم در هر ارتباط موفقی ؛ #صداقت است!
- راستش رو بگو !
- گولش نزن!
- باورش کن!
- از حق غافلش نکن!
#استاد_شجاعی 🎤
#دکتر_انوشه
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_بیستم فصل پنجم در روستا، پاییز که از راه می رسد، عروسی ها هم رونق می گیرند.
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_بیست و یکم
ظهر بود و موقع ناهار. به قهوه خانه ای رفتیم و پدر صمد سفارش دیزی داد. من و پدرم کنار هم نشستیم. صمد طوری که کسی متوجه نشود، اشاره کرد بروم پیش او بنشینم. خودم را به آن راه زدم که یعنی نفهمیدم. صمد روی پایش بند نبود. مدام از این طرف به آن طرف می رفت و می آمد کنار میز می ایستاد و می گفت: «چیزی کم و کسر ندارید.»
عاقبت پدرش از دستش عصبانی شد و گفت: «چرا. بیا بنشین. تو را کم داریم.»
دیزی ها را که آوردند، مانده بودم چطور پیش صمد و پدرش غذا بخورم. از طرفی هم، خیلی گرسنه بودم. چاره ای نداشتم. وقتی همه مشغول غذا خوردن شدند، چادرم را روی صورتم کشیدم و بدون اینکه سرم را بالا بگیرم، غذا را تا آخر خوردم. آبگوشت خوشمزه ای بود. بعد از ناهار سوار مینی بوس شدیم تا به روستا برگردیم. صمد به من اشاره کرد بروم کنارش بنشینم. آهسته به پدرم گفتم: «حاج آقا من می خواهم پیش شما بنشینم.»
رفتم کنار پنجره نشستم. پدرم هم کنارم نشست. می دانستم صمد از دستم ناراحت شده، به همین خاطر تا به روستا برسیم، یک بار هم برنگشتم به او، که هم ردیف ما نشسته بود، نگاه کنم.
به قایش که رسیدیم، همه منتظرمان بودند. خواهرها، زن برادرها و فامیل به خانة ما آمده بودند. تا من را دیدند، به طرفم دویدند. تبریک می گفتند و دیده بوسی می کردند. صمد و پدرش تا جلوی در خانه با ما آمدند. از آنجا خداحافظی کردند و رفتند.
با رفتن صمد، تازه فهمیدم در این یک روزی که با هم بودیم چقدر به او دل بسته ام. دوست داشتم بود و کنارم می ماند. تا شب چشمم به در بود. منتظر بودم تا هر لحظه در باز شود و او به خانة ما بیاید، اما نیامد.
فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می کشیدم. منی که از بچگی روی پای او یا کنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می کردم فاصله ای عمیق بین من و او ایجاد شده. پدرم توی فکر بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینکه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود.
کمی بعد پدرم از خانه بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می کرد: «قدم! بیا آقا صمد آمده.»
نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و با دمپایی لنگه به لنگه خودم را به حیاط رساندم. صمد لباس سربازی پوشیده بود. ساکش هم دستش بود. برای اولین بار زودتر از او سلام دادم. خنده اش گرفت.
گفت: «خوبی؟!»
خوب نبودم. دلم به همین زودی برایش تنگ شده بود. گفت: «من دارم می روم پایگاه. مرخصی هایم تمام شده. فکر کنم تا عروسی دیگر همدیگر را نبینیم. مواظب خودت باش.»
گریه ام گرفته بود. وقتی که رفت، تازه متوجه دانه های اشکی شدم که بی اختیار سُر می خورد روی گونه هایم. صورتم خیس شده بود. بغض ته گلویم را چنگ می زد. دلم نمی خواست کسی من را با آن حال و روز ببیند. دویدم توی باغچه. زیر همان درختی که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم.
از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران.
پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفرة چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه.
یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد.(پایان فصل پنجم)
#ادامه_دارد
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
#سبک_زندگی ادامه👇👇 خب دوستان خوبم پس ما سه تا فریبی که باعث عقب نشینی ما در انجام کارهای خوب میشه
#سبک_زندگی
درس بیست و ششم 💐🙏
⭕️چی رو تغییردادی اونو بگو...🤔
💢 اون تلاشی که برای تغییرعادت انجام دادی؛ ارزش داره
✔️شما همتون بلدین
👈🌺 (لیس للانسان الا ماسعی)
برای انسان هیچی جز سعی و تلاشش نمی مونه...
هیچی جز سعی انسان رو ارزش نمی ده...✅
🔺شما الان خوبی هات رو بگو ببینم...!!
خوبیاشو میشماره طرف☺️
میپرسم خب برااینا چه زحماتی کشیدی...؟!!
✅میگه نه ما کلا ژنتیکی نسل به نسل این کارا برامون آسون بوده...!!
🚫خب این که هیچی !!!!
سگ ها هم ژنتیک باوفان!!!
گاوها هم ژنتیک متینن !!!!
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
⚠️آقا شما اخلاق خوب رو تاحد حیوانات آوردین پایین...!!
مگه فرقی داره،،، سگ مگه رفته وفا رو کسب کرده؟؟؟
🔺تو هم خیالت راحت هرخوبی که ژنتیک داری روش کار نکردی!!!👈 عین خوبی های حیووناست...!!
🔺 حاج آقا یکم رعایت کن بهمون برنخوره، ‼️حالا بر بخوره چی میشه؟
✅ مثلا همین برخوردن یه مرحله ازکاره...!!
-نه خب یه جوری که ماجذب بشیم...!!🤗
⚠️ ببین ‼️‼️‼️👇
اون راحتی رو، تو موقع شنیدن هم ول نمی کنی...!!؟؟؟؟؟
بوی راحت طلبی میاد باز👌👌👌
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
⭕️تو رو خدا جوونا برید توی یک جلساتی که بزننتون...موعظه کنن...
👈لوس بازی روبزارید کنار...!!
-من خودم بهم می گن می تونی جوونا رو جذب کنی احساس می کنم هم به من توهین می کنن هم به جوونا...!!
-می گم بابا به خدا من علیه شون حرف می زنم حالشونو می گیرم من دافعه دارم...!!
👈مگه من می خوام سرکسی کلاه بذارم...
👈 مگه من فیلم سینماییم که دنبال جذب مخاطب باشه...!!🚫
آیات قرآن رودیدید یکی درمیون می زنه نوازش می کنه!!!!
👈 یواش نوازش می کنه!!!
ولی زدناش، محکم می زنه...👊
♨️امام باقرعلیه السلام فرموده قرآن ظاهرش تلخه...!!
💢بچه ننه بازی می خوای دربیاری نمی خواد قرآن بخونی !!!برو حافظ بخون...
✅کسب ادب کار سختیه!!!!
👌 بایدتصمیممون روبگیریم...!!
🔸چقدرم که اثرداره حرفای ما...😐
✅ هفت سالگی یک #جشن_ادب بگیریم برای بچه هامون توی خونه
👈 قبل از جشن تکلیف...🎉🎉.
گرفتید ؟ ؟؟؟؟
نمی دونید چیه؟ سخنرانی زیر رو حتما گوش بدید👇👇👇
┄
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
🍃🌸🇮🇷ایران زیبا🇮🇷🌸🍃
🍃💖📸تصویر زیبائی از دریاچه سد دز ؛ روستای پامنار؛ دزفول؛ استانِ خوزستان.
🍃💖اسم دیگه این دریاچه ؛ شیهون هستش که محلی ها بیشتر ازش استفاده میکنن و یکی از زیباترین دریاچههای پشت سد؛ در کشور هستش.
🍃❤️این منطقه بکر و بسیار چشمنواز و پر برکت ؛در پانزده کیلومتری شهر دزفول و در منطقه شیهون قرار گرفته.
🍃🌸راه دیگه دسترسی به این دریاچه از طریقِ شهر اندیمشک هستش که حدود۲۳ کیلومتره و پشت دو کوه شاداب و تنگوان قرار داره .
🍃🌸عمق دریاچه شهیون در برخی نواحی به ۵۰ متر هم می رسه و مساحتش هم حدود ۶۰۰۰ هکتاره و روستائیان و عشایر زیادی رو در اطراف خودش پناه داده و باعثِ رونق کشاورزی؛ دامداری؛ باغداری ؛پرورش ماهی و زنبور عسل و همچنین جذابیتِ گردشگری این منطقه شده