بهشت خانواده💞
جلسه هجدهم آموزشی 👆👆 مبحث🔊 #اصول_تزکیه [ضرورت احساس ناآرامی برای تغییر وضع موجود] 🔅🌷🕊🌷🕊🌸 #استا
یاد آوری جلسه هجدهم آموزشی 👆👆
مبحث🔊
#اصول_تزکیه
[ضرورت احساس ناآرامی برای تغییر وضع موجود]
🔅🌷🕊🌷🕊🌸
#استاد_پناهیان
#دین_نوعی_برنامه_برای_شکوفایی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
✍آنچه از امام حسین (علیه السلام) کمتر میدانیم:
🔻 امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از ۵۷ سال زندگی او بی خبریم.
🔻 امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
🔻 امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
🔻 در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
🔻 هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار میکرد.
🔻 در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.
🔻 هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
🔻 در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد.
🔻 کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد.
🔻 وقتی بردهای را دید که به یک سگ غذا میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
🔻 در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
🔻 وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
🔻 وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد.
🔻 وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
🔻 در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمیتواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین علیه السلام جدا شدند.
🚩🏴 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🚩🏴
💥 نشر شود.
1_1136065297.mp3
7.88M
#در_رکاب_حسین ۷
شب هفتم؛
ما و اشک چشم هایمان ؛به تطهیر آمده بودیم،
آمده بودیم که با اشک های خشک شده مان، روایت بستن آب باشیم ؛
بر مردی که آبهای جهان مهریهٔ مادرش بود!
روایت، گاهی به زبان است ... گاهی به اشک، گاهی به خون دل، گاهی به #قیام !
بعد از کربلا تا آخر تاریخ، ما روایتگران این واقعهایم!
💥 راستی؛ دنیا از عاشورا، از حسین ع ... چه میداند؟
▪️با خوانش: مژده لواسانی
▪️به قلم: حاتمه سیدزاده
▪️تنظیم کننده: امید اردلان
▪️آهنگساز: یحیی عباسی
▪️طراح: محمدحسین ثباتی
کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_پنجاه و ششم نشست وسط اتاق و گفت: «ای داد بی داد. ای داد بی داد. تو که نیستی
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_پنجاه و هفتم
دستم را گرفت و گفت: «چی! می خواهم لباسم را عوض کنم! نمی شود. باید همین لباس را توی خانه بپوشی. مگر نگفتم ما عید نداریم. اما هر وقت که پیش هم هستیم و تو می خندی، عید است.»
گفتم: «آخر حیف است این لباس مهمانی است.»
خندید و گفت: «من هم مهمانت هستم. یعنی نمی شود برای من این لباس را بپوشی؟!»
تسلیم شدم. دستم را گرفت و گفت: «بنشین.»
بچه ها آمده بودند توی اتاق و از دیدن من و لباس نواَم تعجب کرده بودند. صمد همان طور که دستم را گرفته بود گفت: «به خاطر ظهر معذرت می خواهم. من تقصیرکارم. مرا ببخش. اگر عصبانی شدم، دست خودم نبود. می دانم تند رفتم. اما ببخش. حلالم کن. خودت می دانی از تمام دنیا برایم عزیزتری. تا به حال هیچ کس را توی این دنیا اندازة تو دوست نداشته ام. گاهی فکر می کنم نکند این همه دوست داشتن خدای نکرده مرا از خدا دور کند؛ اما وقتی خوب فکر می کنم، می بینم من با عشق تو به خدا نزدیک تر می شوم. روزی صدهزار مرتبه خدا را شکر می کنم بالاخره نصیبم شدی. چه کنم که جنگ پیش آمد؛ وگرنه خیلی فکرها توی سرم بود. اگر بدانی توی منطقه چه قیامتی است. اگر بدانی صدام چه بر سر زن ها و کودکان ما می آورد. اگر بودی و این همه رنج و درد و کُشت و کشتار را می دیدی، به من حق می دادی. قدم جان! از من ناراحت نشو. درکم کن. به خدا سخت است. این را قبول کن ما حالا حالاها عید نداریم. یک سری بلند شو برو خیابان کاشانی2 ببین این مردم جنگ زده با چه سختی زندگی می کنند. مگر آن ها خانه و زندگی نداشته اند؟! آن ها هم دلشان می خواهد برگردند شهرشان سر خانه و زندگی شان و درست و حسابی زندگی کنند.»
به خودم آمدم. گفتم: «تو راست می گویی. حق با توست. معذرت می خواهم.»
نفس راحتی کشید و گفت: «الهی شکر این مسئله برای هر دویمان روشن شد. اما مطلب دیگری که خیلی وقت است دلم می خواهد بگویم، دربارة خودم است. حقیقتش این است که حالا دیگر جنگ جزء زندگی ما شده. هر بار که می آیم، می گویم این آخرین باری است که تو و بچه ها را می بینم. خدا خودش بهتر می داند شاید دفعة دیگری وجود نداشته باشد. به بچه ها سفارش کرده ام حقوقم را بدهند به تو. به شمس الله و تیمور و ستار هم سفارش های دیگری کرده ام تا تو خیلی به زحمت نیفتی.»
زدم زیر گریه، گفتم: «صمد بس کن. این حرف ها چیه می زنی؟ نمی خواهم بشنوم. بس کن دیگر.»
با انگشت سبابه اش اشک هایم را پاک کرد و گفت: «گریه نکن. بچه ها ناراحت می شوند. این ها واقعیت است. باید از حالا تمرین کنی تا به موقعش بتوانی تحمل کنی.» مکثی کرد و دوباره گفت: «این بار هم که بروم، دل خوش نباش به این زودی برگردم. شاید سه چهار ماه طول بکشد. مواظب بچه ها باش و تحمل کن.»
و من تحمل کردم. صمد چند روز بعد رفت و سه چهار ماه دیگر آمد. یک هفته ای ماند و دوباره رفت. گاهی تلفن می زد، گاهی هم از دوستانش که به مرخصی می آمدند می خواست به سراغ ما بیایند و از وضعیتش ما را باخبر کنند. برادرهایش، آقا شمس الله، تیمور و ستار، گاه گاهی می آمدند و خبری از ما می گرفتند.
حاج آقایم همیشه بی تابم بود. گاهی تنهایی می آمد و گاهی هم با شینا می آمدند پیشمان. چند روزی می ماندند و می رفتند.
#ادامه_دارد
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
1_1137142329.mp3
1.93M
🏴ویژه #شب_هشتم #محرم
♨️داغ شهادت علی اکبر(ع) با سیدالشهدا چه کرد؟
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #انصاریان
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
1_1137094133.mp3
8.67M
🖤 السلام علیک یا اباعبدالله
شب 8 #محرم (حضرت علیاکبر علیه السلام)
🎤حاج محمود کریمی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴 نمیدانم کیستی...
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
#سبک_زندگی درس سی و هفتم 💐🙏 🔸 واقعا برخی از تلقی ها از خوب بودن ,تلقی های درستی نیستن 🌀وقتی شما
#سبک_زندگی
درس سی و هشتم 💐🙏
در سبک زندگی درست؛ 7 اصول موضوع براش تعریف کردیم
👇🏻👇🏻👇🏻
1️⃣کسب دانش و کسب اندیشه
2️⃣سعی و گریز از راحت طلبی و سخت کوشی و استقبال از رنج
خیلی خیلی مهمه خیلی مهمه
3️⃣نظم و برنامه تکلیف پذیری
یعنی پرهیز از فعالیت و زندگی بی برنامه و باری به هرجهت؛ و هرجوری دوست دارم و بی نظم..
🔻نظم رو هم گفتیم حداقل هر برنامه ای رو باید یک سال روش کار بکنی
💟انقدر شیرینه رفقا
خیلی خیلی جذابه
انقدر آدما تو نظم عاطفی میشن
اون وقت دخترا دیگه به جوون بی نظم شوهر نمیکنن
میگن تو استعداد عاشقی نداری
چرا؟
« مرتب و به موقع » از خواب بیدار نمیشی
نمیشه روت حساب کرد
خب خب
دیگه چی؟ گفتیم قبلا هاا
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
#سبک_زندگی
ادامه درس سی و هشتم 💐🙏
4️⃣تولید ارزش افزوده
حتی از نظر مالی مصرف گرا بودن خیلی زشته و اگر تولید ارزش افزوده کردی و تقوا رو رعایت کردی میشی رجبعلی خیاط!!!!
👈میگه نه من دانشجوی خوبی هستم. خب بگو به من
چقدر تولید میکنی؟چقدر کاسبی میکنی؟
نه کلا کاسبی نمی کنیم ولی بچه ی خوبی هستم😊
‼️اولا که شما از چشم پیغمبر افتادی در جا
🔺ثانیا رو هیچیت نمیشه حساب کرد
آدرس قرآنی بهتون بدم
💟 جهاد در قرآن اول به مال بعدا به جان
تو مساجد چرا این رو برنامه ریزی نمی کنند؟ ( جهاد به مال )
🔻میدونید امام حسین تو کربلا پول اورد با خودش زمین کربلا رو خرید؟
با اون اسلحه و آذوقه و مسافتی که اومدن..
بعدشم امام زین العابدین برای عزاداری اباعبدالله الحسین پول خرج کرد
این پولا همش برای باغ های امیرالمومنینه که25سال باغ داشت
‼️بعضی از حزب الهی ها مدیر بودن حالا رفتن کنار
چون پوزیشنشون بی پولیه
جزء محرومان بودن معناش اینه
تو عرضه نداشته باشی کار بکنی
یا عرضتو برای پول در اوردن خرج نکنی
این فرهنگ انقلابیه؟این چیه الان؟
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
1_1137184558.mp3
8.63M
#در_رکاب_حسین ۸
شب هشتم؛
عُمَر سَعد / شمر / شَبَث / حَجاج ....
اینها نامهایی ساده نیستند!
هرکدام این نام ها یک استعاره اند؛
استعارهٔ شهوت / خباثت / ریا /قدرت ...
استعاره ای که می تواند در هریک از ما حلول کند!
و ما حتماً از میدان این استعارهها، رد خواهیم شد ...
و آنوقت معلوم میشود که جانِ ما، بستر مناسبی برای حلول کدامیک از این استعارهها بوده است ...
▪️با خوانش: مژده لواسانی
▪️به قلم: حاتمه سیدزاده
▪️تنظیم کننده: امید اردلان
▪️آهنگساز: یحیی عباسی
▪️طراح: محمدحسین ثباتی
کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
1_1138171057.mp3
3.49M
😔عمو عباس
🖤 السلام علیک یا اباعبدالله
شب #تاسوعا (حضرت عباس)
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
1_1137597724.mp3
4.45M
🏴 #تاسوعا #محرم
♨️روضه جانسوز حضرت ابولفضل العباس(ع)
🎤حجت الاسلام #عالی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14