آن شب ابراهیم عصبانی بود و گفت:
من مهم نیستم ، اینها مجلس حضرت زهرا سلام الله علیها را به شوخی گرفتند برای همین دیگر مداحی نمیکنم.
ساعت یک نیمه شب بود خسته و کوفته خوابیدیم.
قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد ،
اذان گفت و نماز جماعت به پا کردند و
بعد از تسبیحات ابراهیم شروع به دعا خواندن و روضه خوانی حضرت زهرا سلام الله علیها کرد.
اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرده بود بعد از خوردن صبحانه برگشتیم.
گفتم: دیشب قسم خوردی دیگه مداحی نمیکنی ، ولی بعد نماز صبح…؟!
گفت:دیشب توی خواب دیدم وجود حضرت
صدیقه طاهره سلام الله علیها تشریف آوردند و گفتند: « نگو نمیخوانم ، ما تو را دوست داریم ، هرکس گفت بخوان تو هم بخوان »
#تولدت_مبارک🌷
#شهید_ابراهیم_هادی ❤
«آوای عشق»
🌴🌴🌴🌴🌸🌸🌸🌸🌴🌴🌴🌴
@beheshtzendegi