#تجربه_من ۲۸۷
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#معرفی_کتاب
من ۳۱ سالمه و خداروشکر، مادر ۷ فرزند هستم. در سن ۱۸ سالگی با همسرم که ۲۰ سالشون بود، ازدواج کردم. ازدواج ما تقریبا ساده بود و با یه سفر کربلا زندگی خودمون رو شروع کردیم. جهیزیه ام هم نسبتا ساده بود ولی الان که فکر میکنم میبینم ساده تر از اون هم میشد باشه. گرچه که ما نه مبل داشتیم، نه تخت، نه آینه شمعدان ونه یه سری چیزهای دیگه که ضرورت نداره ولی دوست داشتم که بازم ساده تر باشه...
۲۰ سالم بود که فرزند اولم به دنیا آمد.
تعداد زیاد بچه ها با فاصله کم خیلی خوبه، درسته سختیهایی داره ولی می ارزه، بعدشم دنیا جای راحتی نیستش، یه صبحانه هم بخوای بخوری باید براش زحمت بکشی. آباد کردن آخرت هم تلاش و زحمت میخواد. چه بهتر کاری باشه که مطابق با ذات ما خانمها همخوانی داشته باشه😊
وقتی بچه ها چندتا باشن تربیت هم راحت تره، چون گاهی خودشون پلیس همدیگه میشن و مراقب کارها و رفتار هم هستن😜
فاصله سنی کوچولوهام با هم کمه، بیشتریشون ۲ سال و ۷ ماهه😉 بهم میگفتن درحق بچه ها ظلم میکنی، چون شیرشون رو کامل نمیخورن.....ولی الان که خوشیهاشون رو با هم میبینم با خودم میگم درحقیقت اونایی درحق بچه هاشون ظلم میکنن که یکی یا دوتا بچه دارن و فرزندان شون رو از داشتن خواهر و برادر محروم می کنند. به نظر من همه دلایلی که افراد برای بچه نداشتن یا کم داشتن میارن همش برمیگرده به تنبلیشون... زورشون میاد به خودشون سختی بدن(گرچه ظاهرش سخیته، ولی شیرینیهاش خیلی زیاده) خودشون رو راحت میکنن و بهانه های عجیب و غریب میارن.
همسرم موافق فرزندآوری بودند و در مواقع بیکاری شون، خیلی کمک کارم هستن (گرچه که خیلی مشغله های بیرون از منزل دارن) مخصوصا موقعی که بچه ها کوچکتر بودن،کمک ولی الان که سه تاشون بزرگترن، کمک کارم هستند.
بابت تربیت شون هم باید باز هم خداجون خیلی هوامون رو داره،کتابای تربیتی استاد عباسی ولدی(من دیگر ما)و و چگونه با فرزند خود گفتگو کنم و.... هم در زمینه تربیت فرزند غوغاست که خوندم و چند دوره کلاس هم شرکت کردم.
اوقات بیکاری هم خیلی کم دارم و اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم. کلاسهای مختلف شرکت میکنم که برا دین و دنیا و آخرتم مفید باشه، از کلاسهای اخلاق و احکام و.. گرفته تا همسرداری و تربیت فرزند و... حتی کلاس برا بچه های دیگه هم برگزار میکنیم و کار فرهنگی انجام میدم.
خانواده همسرم به شدت مخالف فرزند زیاد هستند و من تا ۴_۵ و گاها تا ۶ ماهگی بارداریم رو از اونها مخفی میکردم. و خانواده خودم هم که از جهت دلسوزی مخالف بودند. ولی نظر من و همسرم اینه که با خدا معامله کردیم، همه سختیهاش رو هم به جون میخریم، ان شاالله ازمون قبول کنه و توفیق بده که فرزندام سربازای امام زمان بشن و در رکاب آقا شهید بشن که چه آرزویی بهتر از این....
یادمه وقتی ۵ تا بچه داشتیم. و مستاجر بودیم، بهمون میگفتن دیگه بسه، کسی بهتون خونه نمیده میخواین چکار کنین؟؟؟ ما هم به دنبال خونه اجاره ای، اما خداجون برامون خونه ای جور کرد که صاحب خونه شدیم و جالب بود که خودمون هم باورمون نمیشد، خب حیف نیست با همچین خدای خوب و مهربون و بزرگی که داریم معامله نکنیم؟ توجه کنین عزیزای گلم ما ابد در پیش داریم که این زندگی۶۰_۷۰ سال ما در مقابلش چشم برهم زدنی بیشتر نیست.... پس حیف نیست این فرصت محدودمون رو از دست بدیم☺☺
حالا بماند که خدا جون به خاطر هر کدوم از این دسته گلام، چقدر به ما لطف کرده و میکنه....
فرزند زیاد هم برا آخرتمون خوبه (افزایش نسل شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام) هم برا کشورمون خوبه (جلوگیری از کاهش نسل و پیر شدن جمعیت) و هم برای خودمون خوبه (باقیات الصالحاتن) پس به سختیش می ارزه، حیفه تنبلی کنیم. دو روز دنیا خیلی زود میگذره. ببینیم ما کجای کاریم؟؟☺
ان شاالله خداجون کمکمون کنه و قبل از اینکه دیر بشه و جز افسوس و پشیمانی کار دیگه ای از دستمون برنیاد متوجه بشیم و برای فرزندآوری اقدام کنیم.
من که از همین الان ماتم دارم بچه هام بزرگ بشن چکار کنم😭😭 دوست دارم همینطور کوچیک بمونن و من براشون مادری کنم و باهاشون بازی کنم😜😝
«دوتا کافی نیست»
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@beheshtzendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ محمدرضا شهبازی در برنامه ثریا:
"به همسرم گفتم: فکر کنم دوقلو باشه..."
#رزاقیت_خداوند
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۶۰۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#تربیت_فرزند
من متولد ۷۵ هستم. الان ۳ فرزند دارم و بین اینها، یه بارداری ناموفق هم داشتم و خدا نخواست که بمونه.
زندگی مون رو با شرایط سخت مالی شروع کردیم. اوایل همسر رضایت قلبی برای داشتن بچه های پشت سر هم نداشت اما وقتی با اصرار من با فاصله ی کم دوتا بچه آوردیم، انگار خیلی راضی بود و همه رو تشویق میکرد پشت سر هم بیارن😀.
سال ۹۱ در سن ۱۶ سالگی عقد کردم👰🤵 و یک سال بعد رفتم خونه خودم.
از همون اوایل ازدواج با وجود نداشتن بچه شروع کردم به خوندن کتاب های تربیت فرزند چون میدونستم باید تربیت رو بلد باشم تا بتونم بچه بیارم✅.
خلاصه در سن ۱۹ سالگی دخترم و ۲۰ سالگی با اختیار خودم، پسرم رو به دنیا آوردم👨👩👧👦. و به همه میگفتم خودمون میخواستیم. کاری ندارم که کلی حرف شنیدیم 😄.
پسرم سه سالش ک هشد تصمیم گرفتم بعدی رو بیارم😎. خدا نخواست که بمونه. با شرایط سخت تو خونه، سقط شد🙂. و قسمت جالب اینجاست به جای اینکه بقیه بهم دلداری بدن انقدر انرژی داشتم و شاکر خدا بودم که من حال بقیه رو خوب میکردم، از عجایب خلقته ها😄😄.
از اول کرونا که سه سال میگذره من چهارتا خونه عوض کردم و از شهر قم به یزد کوچ کردیم😊.
الحمدلله مجدد باردار شدم و خدا یه دختر ناز دیگه بهمون هدیه داد🤱. جالب اینه که سونوگرافی سه بار گفته بود پسره و موقع زایمان روز وفات حضرت زینب زایمان کردم و دختر شد😳. اسمشم با خودش آورد 😍 زینب خانم❤️
الحمدلله با وجود سه تا بچه هم میتونم به کارهای خونه برسم و دست تنها مهمونی بدم، هم مهمونی میرم، کلاس های مختلف میرم ولی بعضا مادرایی که یه بچه دارن میگن ما وقت نمیکنیم به کارامون برسیم تو چطور میتونی انقد فعال باشی🤔.
بعد ها متوجه شدم که مادر یه بچه بودن یعنی هم خواهر، هم برادر، هم دوست، همبازی و هم مادر. پس اجرا کردن چند نقش انصافا برای یک مادر زمان گیر و سخته. اما بچه های من انگار خودشون هم دوستن، هم خواهر برادر.
بچه های بسیار مستقل و کار درستی هستن، نه از باب اینکه ما اینطوری تربیت کردیم، نه. از باب اینکه برای اثبات خودشون حس رقابتِ کی بهتر عمل میکنه، باعث وجود این استقلال شد🙃.
دخترم ۷سالشه و در پختن غذا خیلی کمک میکنه. سر شستن سرویس ها، جارو کردن حیاط و گردگیری همیشه دعواس😂. نه اینکه بگن ما نمیشوریم بلکه دعوا میکنن که من، من، هر کی میخواد خودش کار رو انجام بده.
خونه ی اقوامم که میریم خود کار پا میشن کمک میکنن. مسئولیت پذیرایی از مهمون ها هم با بچه هاست😉.
راحتی تربیت بچه های زیاد و پشت سرهم اینه که یکی رو تربیت میکنی بعد اون یکی بقیه رو تربیت میکنه😁. زحمتت کم میشه.
ضمنا بچه های پشت سر هم (اگر پدر و مادر در نحوه برخورد آگاهی داشته باشن) به هیچ وجه لجباز و خودخواه نمیشن.
از نظر علمی هم ثابت شده که بچه ها یکی درمیون برون گرا و درون گرا هستن باید در روز ۱۰ بار چه بسا بیشتر در حد مرگ کتک کاری کنن و خودشون آشتی کنن.
دخالت تو دعواشون، اعتماد به نفس بچه ها رو میاره پایین که الحمدلله ما تا الان موفق بودیم درست مدیریت کنیم.
از روزی که بچه هام به دنیا اومدن، رزق و روزیمون زیاد شده و خرج کردن راحت تر.
این لباسش کوچیک میشه، تن اون میکنی واسه اون یکی میخری☺️. سر سفره به جای التماس که تو رو خدا غذاتو بخور باید دعوا کنی مادر کمتر بخورید😁😁.
و یرزقه من حیث لا یحتسب. 💪
خود خدا گفته میده، من چه کارم که بشینم دو دوتا چهار تا کنم؟ مشکل اینجاس که آدما میخوان با حساب کتاب و منطق بچه بیارن بعد به ذهن مبارک نمیرسه که از پسش بر بیان جا میزنن. خب برادر من خواهر من، تو یا مسلمون هستی یا نیستی، یا خدا داری یا نداری. حالا اگه نداری که هیچی. اگه داری تو رو خدا یه نگاه عمیق به آیه های قرآن بنداز ببین چقد قشنگ دلتو آروم میکنه، میگه بنده ی من غصه نخور، رزقتو میدم😍
از پارک و بازی و حس خوب خانواده که نگم براتون😍. بچه ی بیشتر = شادی و جوانی و عشق بیشتر
من یه مادر ۲۶ ساله با ۳ فرزند هستم، دعا میکنم محبت خدا باز هم شامل حال ما بشه و دوباره و چند باره بتونم مادر بشم👶.
لطفی که خدا به ما کرده، آرزوی خیلی هاست. (ان شاء الله همهی کسانی که آرزوی فرزند دارند، دامن شون سبز بشه.)
یادمون باشه همیشه شکر گزار باشیم🤲 چون ممکنه هر نعمتی در زندگی ما، آرزوی آدم های زیادی باشه.
من و همسرم بی حد و اندازه کنار بچه ها شادیم و حالمون خوبه😍😍.
هرکس به بهونه های الکی، بگه نمیتونم و بچه نیاره، هرگز زمان برنخواهد گشت و اون میمونه و دلی پر از حسرت🥺.
ان شاءالله دعای امام زمان بدرقه راه زندگیمون باشه😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۱۲
#فرزندآوری
#مدیریت_اقتصادی
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#خانواده_دوستدار_فرزند
من در سال ۸۴ با همسرم به طور کاملا سنتی عقد کردم و دوران سخت و طاقت فرسای ١/۵ ساله را شاید به تلخی، به امید زندگی زیر یک سقف مشترک سپری کردیم.
عقد بسیار ساده و مقارن با نیمه شعبان بود، گرچه با تاخیر یکماهه میتونستیم عید فطر پیش رهبری عقد بشیم، ولی از ترس از دست دادن همدیگه طی این مدت، ترجیح دادیم زودتر عقد بشیم.
مادرم از اول مخالف ازدواج ما بود و تمام این تلخی های عقد هم مربوط به رفتار نسنجیده ایشون بود، که خاطرات تلخش را تا ابد برای ما باقی گذاشت.
ولی در این دوران واقعا همدل بودیم و سعی کردیم تا از این فرصت برای رفع نواقصمون کمک بگیریم و رشد کنیم تا بعد راحت تر کنار هم باشیم، با گفتگو و نوشتن، نامه نگاری هایی که گاه حامل آنها خودمون بودیم و هرجا سختمون بود، صحبت کنیم، می نوشتیم.
بالاخره فروردین ۸۶ با سفر به مشهد و بعد هم یک ولیمه مختصر مستقل شدیم در شهری دور از خانواده ها...
۲ سال در غربت زندگی کردیم که سرشار از خوشی بود و تنها لحظات تلخ آن را مادرم رقم میزد.
مادر من معلم بودن و بصورت کاملا افراطی درگیر کارشون بودن و به همین جهت من از کار بیرون منزل متنفر شده بودم، علیرغم درس خوبم که در مدارس تیزهوشان بودم.
یک تجربه ی تلخ، سقط در یک سال و نیم بعد از ازدواجم در غربت داشتم که خیلی از نظر روحی برای من سخت بود و زمینه ای شد تا به فکر انتقال به شهر خود شویم و در کمال ناباوری این اتفاق افتاد و در سال ۸۸ بازگشتیم.
در سال ۸۹ خدا پسرم را به ما عطا کرد، من با فکر فرزندان زیاد و یک خانم خانه دار به تمام معنا به جنگ با عرف خانواده و بویژه مادرم رفته بودم.
۲ سال و ۳ ماه بعد دختر اولم را باردار شدم، کاملا به اختیار، تا سه ماه مادرم را مطلع نکردم تا آرامش بیشتری داشته باشم و این اتفاق در بارداری های بعدی هم افتاد.
بارداری فوق العاده سختی داشتم و در ماه آخر استراحت مطلق کامل، به اجبار ماه آخر را به مادرم که به اصرار من بازنشسته شده بود، زحمت دادم. که قدر دان زحمات شون هستم.
دختر اولم بعد از فراز و نشیب سخت بارداری خیلی راحت در فروردین ۹۲ به دنیا آمد و یک موجود بی دردسر و کاملا مستقل، طوری که این بار با فاصله ی کمتر، تصمیم به بارداری مجدد گرفتم. قصه ی زایمان زودرس و استراحت مطلقی که به دلیل نداشتن کمک، رعایت نکردم.
دو روز قبل از مراسم ازدواج تنها برادرم با ۴۲ روز تفاوت پزشکی دختر دومم را به دنیا آوردم، خدارا شکر سالم و به شکل طبیعی...
دو و نیم سال از تولد فرزند سوم گذشته بود که تصمیم به داشتن فرزند بعدی گرفتیم و در این زمان مقام معظم رهبری هم تاکید به فرزند آوری بیشتر داشتن و ما مصممتر ازقبل و حق به جانب تر، برای مواجهه با افرادی که دائم ما را سرزنش میکردند به راهمون ادامه دادیم.
و خداوند لطفش را شامل حالمون کرد و در سال ۹۷ دختر سومم را به ما عطا کرد.
در ضمن ما با اقتصاد مقاومتی و با یک حقوق زندگی را به خوبی مدیریت میکردیم و خیلی از موارد مصرفی اعم از خوراکی و پوشاکی را در خانه تولید میکردیم. میتونم به جرات بگم لباس کل اعضای خانواده دوخت خودم بود، بخاطر علاقه ی زیادم به خیاطی، همسرم هم خیلی همراهی میکردن در خرید پارچه های متنوع و با وجود تعداد زیاد مون، همیشه در فامیل هم خوش پوش بودیم و هم نوپوش با هزینه ای گاها یک چهارم بقیه....
با تولد هر فرزند رزق مادی و معنویمون بیشتر شد، باتولد پسرم ماشین نو خریدیم، با تولد دختر اول یک زمین با فروش طلاهای پس اندازم و با مساعدت خانواده ام و لطف خدا سال ۹۴ خونه ای بزرگ ولی قدیمی و تقریبا دور از مرکز شهر خریدیم.
با تولد دختر سوم گرچه تصادف سختی کردیم و ماشین مون تقریلا کامل از بین رفت ولی جز شکستگی پای پسرم و شانه ی دختر اول و مقداری جراحات دیگر خدا را صد هزار مرتبه شکر همه زنده ماندیم و بعد از مدت کوتاهی هم در سلامت کامل بودیم و هم یک ماشین بهتر و بزرگتر از قبل خریدیم.
بعد از گذشت دو سال و نیم از تولد فرزند چهارم تصمیم به بارداری مجدد گرفتیم که بخاطر فوت غافلگیرانه ی مادر شوهرم و شرایط روحی همسرم و بعد هم خواست خدا، یکسال و نیم این تصمیم به تعویق افتاد، تا اینکه به لطف خدا دوماه هست که باردار و طبق معمول مادرم بی اطلاع!
من نوه ی اول خانواده مادریم هستم، لذا در این سبک زندگی و فرزندآوری پیشگام بودم و تقریبا رسم غلط و منحوس دوتا بچه کافیه را که به شکل جدی در نسل مادران ما رسوخ کرده و ادامه داشت را برچیدم و این نهضت با تلاش بقیه نیز ادامه پیدا کرده الحمدلله.
از خدا میخواهم که به همه ی زنان سرزمینم که آرزوی مادر شدن دارند، توفیق مادری با فرزندانی صالح و سالم عطا کند، و مرا هم در این راه کمک نماید.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_بهجت
شخصی از آیت الله بهجت(ره) پرسید: دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم برای بهبودی درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم؟ فرمودند: «زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه نداد بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید.»
در روایت با هر سه لفظ آمده است که اگر کسی ملازم استغفار باشد، یا پیوسته استغفار کند، خداوند او را از هر همّ و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی کرد روزی اش می دهد.
📚ذکرها شگفت معصومین علیهم السلام
#سبک_زندگی_اسلامی
#رزاقیت_خداوند
#استغفار
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_میرباقری
📌از چه می ترسید؟!
✨ خدا میفرماید: «وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُم »(عنکبوت/۶۰)، چقدر حیواناتی هستند که رزق خودشان را با خودشان نمیبرند!
کدام پرندهای وقتی صبح از خانه بیرون میرود رزقش را با خودش میبرد یا شب با خودش در لانهاش غذای فردا صبحش را میآورد؟! صبح میرود تا شب خدا سیرش میکند.
✨«وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُم» از چه میترسید؟ همان خدایی که پرندهها را روزی میدهد شما را هم روزی میدهد (۴/ ۵/ ۹۷)
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#سبک_زندگی_اسلامی
👼جینگیلی ها👼
https://eitaa.com/joinchat/855638179C7cd8548bee