eitaa logo
شعرهای بهجت فروغی مقدم
237 دنبال‌کننده
227 عکس
142 ویدیو
3 فایل
شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمدمهدی سیار
41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 بر این زادم این ابیات حکیم ابوالقاسم فردوسی، شناسنامه ایران است و سرود هزار ساله‌ی جان ایرانیان. شادم که در تولید این اثر، از طرح ایده تا انتخاب ابیات و تشکیل تیم هنری سهمی داشتم و خداقوت می‌گویم به همه عوامل هنرمند این نماهنگ. عزیز در مقام آهنگساز طرحی تازه در تلفیق موسیقی و پرده‌خوانی درانداخته و هم اجرایی روان و دلنشین از این ابیات ارائه کرده است. تصویر گذاری هنرمندانه کار نیز توسط و و با بهره‌گیری از هوش مصنوعی تولید شده است. ✍️ محمدمهدی سیار 🔗کانال اشعار و آثار @mmsayyar
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
گمان نکن که از این عاشقانِ ساعتی‌ام! اگر که دل بدهم با کسی، قیامتی‌ام... پسندهای دلم مالِ این حوالی نیست چرا دروغ بگویم؟ هنوز پاپتی‌ام! اگر درست ندیدم تو را، حیا نگذاشت شنیده‌ام که گمان کرده‌ای خجالتی‌ام! چه محترم‌تر و کامل‌تری تو با چادر... خوشم می‌آید فهمیده‌ای که غیرتی‌ام شبیهِ دفترِ درسِ هنر، پُر از رنگی شبیهِ دفترِ درسِ حساب، خط‌خطی‌ام تو عشقِ اوّلِ من نیستی! به جانِ خودت به عشقِ حضرتِ ارباب... بچّه‌هیئتی‌ام... @abadiyesher
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
💢 هلا جماعتِ واداده‌ی نمک‌نشناس! درست می‌گویید چقدر جنگ و جدل؟ چقدر هول و هراس؟ حسین را بسپارید دست شمر و خلاص! @mehdi_jahandar
بستی چمدان را که به سرعت بروی بی دغدغه، با خیال راحت بروی بنشین سر جای خود عزیزم، آخر برقی تو‌مگر که دم به ساعت بروی؟!
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
قاب ماندگار..mp3
زمان: حجم: 1.1M
🚩 گُردآفرید شجاعت، رودابه‌ی استقامت تهمینه‌ای هم‌ترازو با رستم زابلی بود... @mehdi_jahandar
دلبستن آغوش یک زن را نمی‌فهمی هو هوی بادی رنج رفتن را نمی‌فهمی فهمیده‌ای اشعار خاقانی و بیدل را علامه‌ی دهری ولی من را نمی‌فهمی چون دست پنهان طمع در بوته‌ی خاری لحن ظریف چین دامن را نمی‌فهمی تو کیستی ؟ یک هم وتن* در خلوت دشمن! آواره‌ای که قدر میهن را نمی‌فهمی هرچندمبهوت زنان محکمی اما زن نیستی پس آه آهن را نمی‌فهمی نه دست‌های من،نه شالت،نه طناب دار چیزی که می‌گیری به گردن را نمی‌فهمی درگیر عشق نفرت انگیزی نبودی پس تنها شدن در قلب دشمن را نمی‌فهمی سردرگم سردرگمی‌های خودت هستی تکلیف این تاریک و روشن را نمی‌فهمی
هدایت شده از فاضل نظری
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرنج از بیش و کم، چشم از شراب این و آن بردار که این ساقی به قدر تشنگی پیمانه می سازد مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم که عشق از پیله های مرده هم پروانه می سازد ✍🏻 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری https://eitaa.com/fazelenazari
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬سکانس برتر ✨✨✨✨✨ 💚 🌴دل را چه آسان می‌دزدند آنان که خود چراغ راهند… شمع‌اند، اما روشنایی‌شان خود قصه‌ی یک دزدی شیرین است 🥀 https://eitaa.com/bamankhodaeikon402 ✨✨✨✨✨
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
کدام سمت جهان آسمان بلند‌تر است؟ برای بالِ عقابی که عازم سفر است پدربزرگ من از رودها شنیده که کوچ روایتی‌ست که در باب عشق معتبر است نسیم کاش به گوش درختها می‌گفت که سهم هر که زمین‌گیر می‌شود تبر است شبیه یک فلز زنگ‌خورده می‌پوسد کسی که چشم امیدش فقط به زنگ در است و رستگار کسانی که اهل طغیانند نخوانده‌اید مگر؟ بت‌شکن پیامبر است به گردِ قافله‌ی محو در افق سوگند دعای گوشه نشینان همیشه بی‌اثر است ولی رسیدن اگر معنی‌اش سکون باشد خوشا به حال کسی که همیشه دربه‌در است و در سپیده‌دمی هاتفی ندا می‌داد برای سیر و سفر بهترین زمان سحر است @abadiyesher
آهم قصیده‌ای است که کوتاه می‌کشم گاهی برای آه خودم آه می‌کشم شرح قصیده گونۀ آهم نگفتنی است آن حرف دیگری است که جانکاه می‌کشم از بسکه مانده بی تو شب اصفهان سیاه در آسمان نصف جهان ماه می‌کشم نقاش شاعری شده‌ام که فقط تو را گه گاه می‌نویسم و گه گاه می‌کشم شعر مرا بنوش، کم از زنده رود نیست این آب روشنی که از این چاه می‌کشم بااینکه مشکل است و نفس کم می‌آورم خود را به‌زور تا تهِ این راه می‌کشم هرچند روزگار امان مرا برید این‌جور را به عشق تو... و الله می‌کشم چیزی نمانده آن‌قدر از من که مدتی است انگار روی خاک ، پر ِ کاه می‌کشم باری است روی دوش من این روزها « خروش» عنوان شاعری که به ‌اکراه می‌کشم
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
نام من در گوش سنگینش طنین انداخته زندگی بر زخم هایش ذّره‌بین انداخته روی لبخندش چروک افتاده انگاری خدا بر تن آرام اقیانوس چین انداخته گاه چون ابرند، گاهی آفتاب این دست‌ها بارها بر سفره‌ی ما هفت سین انداخته مثل آن بیدی که چتر انداخته بر برکه‌ای سایه‌اش را بر سر ما اینچنین انداخته خسته‌ای می‌دانم از دستم چه رنجی می‌کشی اسب اقبالت تو را از روی زین انداخته آه! من هم خسته‌ام، برگرد! مادر دیگر آن کودک شیطان تنفنگش‌ را زمین انداخته @abadiyesher