eitaa logo
کانال بهشهر؛ اشرف‌البلاد
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
879 ویدیو
30 فایل
این کانال در مهر ۱۳۹۴ در تلگرام ایجاد و سپس در ۲۲ فروردین ۹۷ در ایتا ایجاد شد و در آن، ترجیحا اخبار و مطالب مرتبط با شهرستان بهشهر منتشر می‌شود. 📲 ارتباط با ادمین‌ها: @smbehshahri @Hekmat814 @alireza_p_m_a @alijan_najafi_175
مشاهده در ایتا
دانلود
به اطلاع مشترکان محترم منطقه بهشهر محدوده خیابان فرودگاه، خیابان گلستان و سی‌متری آیت‌الله کوهستانی می رساند: به دلیل اجرای طرح فنی با هدف تقویت و افزایش قابلیت اطمینان شبکه توزیع برق شهرستان بهشهر و بهبود روند ارائه خدمات به مشترکین محترم، روز سه‌شنبه مورخه ۱۴۰۳/۰۸/۲۹، برق مشترکین در محدوده صبح از ساعت ۰۹:۰۰ تا ۱۳:۰۰ با یک مرحله قطعی احتمالی و موقت برق مواجه خواهند شد. ✅ ضمن قدردانی از همراهی مشترکان محترم ساکن در این محدوده، خواهشمندیم با صبر و بردباری، نیروهای عملیاتی این شرکت را در ارائه خدمات هرچه شایسته‌تر به خود، یاری کنید. 🤝🏻 *روابط عمومی امور توزیع نیروی برق بهشهر* @BehshahrCity
اجرای جدول به طول ۱۵۰ متر در روستای بهشهر @BehshahrCity
تعویض و تقویت ترانس برق در روستای با همکاری اداره برق زاغمرز @BehshahrCity
کانال در دوم مهرماه ۱۳۹۴ در تلگرام ایجاد و سپس در ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ در ایتا ایجاد شد و در این کانال، فقط اخبار و مطالب مرتبط با شهرستان بهشهر منتشر می‌شود. لطفاً دوستان خود را به کانال بهشهر؛ اشرف البلاد دعوت کنید. منتظر حضور همه همشهریان عزیز هستیم.🌷 لطفاً اخبار و مطالب مرتبط با بهشهر را برای ما ارسال بفرمایید. ارتباط با ادمین: @smbehshahri 📲 آی‌دی کانال: 🆔 @BehshahrCity لینک کانال: 🌐 https://eitaa.com/behshahrcity https://eitaa.com/joinchat/426639363C6413704c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاریجانی: ظرف ۲۴ ساعت می‌توانیم به بازدارندگی نظامی هسته‌ای برسیم. ✅ داداش بگو داریم، خوبشو هم داریم.💪🚀 وسط جنگ که حلوا خیرات نمیکنن @BehshahrCity
«هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن‌‌ کریم» آیات«٨تا١٢» سوره «تحریم» ثواب تلاوت صفحه «۵۶١» قرآن کریم، هدیه به ارواح همه علما ‌و شهدا و درگذشتگان 🌷به‌ برکت‌ صلوات‌ بر محمد و آل‌ محمد🌷 @BehshahrCity
۲۹ آبان‌ماه قرآن کریم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ...» سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۲ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏ اى از گمانها گناه است و تجسس مكنيد و غیبت یکدیگر را ننمایید. @BehshahrCity
۲ شهید والامقام ۲۹ آبان‌ماه شهرستان بهشهر را گرامی می‌داریم. 🌷شهید عبدالصادق اکبریان 🌷شهید علی بلوچی برای مشاهده اطلاعات بیشتر از شهدا، نام مبارک شهید را لمس بفرمایید. @BehshahrCity
( این ۵ نفر را خوب به خاطر بسپارید) به قلم: جواد صحرایی رستمی جنگ تمام شد و 5 نفرشان برگشتند سر خانه و زندگی ولی با زخم‌هایی که با خود از جنگ، سوغات آورده بودند. در این بین حسین مایلی و فرامرز فرحی و میررحمان لطیفی علاوه بر زخم جنگ، حالا داغ برادر هم به دل داشتند. رمضان حقگو و اسماعیل حسامی هم حالا می بایست خاطرات تلخ و شیرین، کنار فرمانده اسودی، صحرایی و دیگر همرزمان را مرور می‌کردند. شب میزبانی از جوانهای رزمنده رستمکلایی که حالا گَردِ سپیدِ میانسالی روی موها و صورتشان نشسته بود، به خاطره گویی گذشت. با بذله گویی که از فرامرز سراغ داشتم، بغض یواشکی اش موقع خاطره گفتن، من را یاد ترانه محمد اصفهانی انداخت: پشت این چهره خندون / اون همیشه غصه داره فرامرز گریه اش را پنهان کرد تا ضیافت آن شب ما، رنگ غم نگیرد. فرامرز از تلاشش برای نجات دو اسیر عراقی گفت که دو رزمنده اصفهانی بنا داشتند دخل جفتشان را به خاطر جنایت‌هاشان دربیارند اما پادرمیانی فرامرز، زندگی دوباره ای را به آن دو عراقی که از ترس، داشتند زهره ترک می شدند، بخشید. حسین هم از دلتنگی برای دیدن نامزدش گفت و از فرمانده صمد که شرط مرخصی و رفتن به رستمکلا را گذاشته بود، بیدارشدن حسین راس ساعت ۴ صبح. حسین از شوق وصال "سکینه" که فقط چندماهی از عقدشان گذشته بود، دو ساعت زودتر از ۴ بیدار شد تا بهانه دست فرمانده ندهد. رمضان، اسماعیل و میررحمان هم هر از گاه، وسط چرخاندن سیخ های کباب، سر می رسیدند و از این سو و آن سوی جنگ می‌گفتند. رمضان در حجم دود کباب که چشم، چشم را نمی دید، از فرمانده صمد گفت و از بساط سیگار کشیدنهایش که بیشتر وقتها، دور از چشم فرمانده پهن بود. رمضان گفت: (یک روز از بخت بدم، سایه صمد را با آن قد بلندش، نزدیک خودم احساس کردم. در پلک به هم زدنی، سیگار روشن را توی جیب لباسم فرو کردم. سرخی سیگار، لباس و پوست تنم را سوزاند.) سیگار، تن رمضان را سوزاند، اما نگذاشت خط و خش به حرمت و اقتدار فرمانده صمد بیفتد. ▪️جنگ تمام شد و چند درصد جانبازی، سهم آنها از جنگ شد؛ عوض همه جوانی که پای خاک و مردم رفته بود. ▪️جنگ تمام شد و پُشته پُشته انتظار از آنها که قد یک وجب هم نباید پایشان را از راه و مرام جبهه بیرون بگذارند و اگر گذاشتند، تاوان آن، انگشت ملامتی است که به سویشان نشانه می رود. ■جنگ تمام شد و پیری که زود جای جوانی شان نشست. ▪️و جنگ تمام شد و خوره ی فراموشی که افتاد به جان حافظه ی آدمهای جنگ برگشته و جنگ نرفته که جنگ را فقط از قاب تلویزیون دیدند و شنیدند؛ فراموشی روزهایی که این پنج نفر و پنج نفرهای دیگر این مرز و بوم، از عافیت، خوشی زندگی و لذت یک عاشقانه ی آرام گذشتند تا ما ... .