زندگینامه
#شهید_مجید_قربانخانی
🌼🍃بسیجی شهید مجید قربانخانی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۹ ه.ش. می باشد.
«#شهید مدافع حرم مرتضی کریمی با مجید دوست بود. گویا در بسیج با هم آشنا شده بودند. یک بار مرتضی از مجید می خواهد به هیئت آنها برود. اسباب تحولات مجید از همین جا آغاز شد.
🍃 البتّه ناگفته پیداست که منشأ اثر این تحولات ریشه در باورهایی داشت که سرشت شهید قربانخانی با آنها آمیخته شده بود.
🌼🍃نفس سلیم مجید مثل آتش زیر خاکستری بود که در انتظار یک تلنگر نشسته بود تا صفای وجودش را بروز دهد.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
✨#تحول شهید مجید قربانخانی✨
🌹🍃شهید قربانخانی از اعضای اصلی هیئت جوانان سیدالشهدا(علیه السلام) یافتآباد بودو ازکودکی ارادت خاصّی به اهلبیت و حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت، ☘امّا دعوت #شهید_کریمی به هیئت و شنیدن درباره ی مدافعان حرم و مظلومیت اهل بیت در سوریه ، اسباب دگرگونی او را فراهم می سازد .
🌼🍃دوستان شهید اذعان داشتند: آن شب مجید، در هیأت آن قدر گریه می کند که از هوش می رود، وقتی به هوش می آید می گوید: *من باشم و کسی نگاه چپ به حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) بیندازد.*
🍃 از آن لحظه به بعد اخلاق مجید تغییر می کند. ساکت و آرام می شود. تمام تلاش خود را برای رفتن به سوریه می کند.
همراهی یک دوست خوب، به او در نشان دادن مسیر کمک کرد.
🌹🍃 شهید مرتضی کریمی در تمام این مراحل با شهید مجید قربانخانی بود.
🥀اتفاقاً با هم در یک منطقه و عملیات در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۴ ه.ش. شهید شدند.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🦋تغییر خصوصیات اخلاقی شهید قربانخانی پس از سفر به کربلا💕
💕خواهر شهید می گوید: وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفته بود: از امام حسین علیه السلام خواستم آدمم کنه ...
🩸سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند.
🌼🍃خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم.
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❣اهتمام شهید مجید قربانخانی برای کمک به نیازمندان🕊
🌹🍃پدر شهید میگوید:«مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت. غیر از ماشین نیسان، یک زانتیا هم برای سواری خودش داشت. اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را میدید، هرچه داشت به او میبخشید. فکر هم نمییکرد که شاید یک ساعت بعد خودش به آن پول نیاز پیدا کند.
🌹🍃 گاهی طی یک روز کلی با نیسانش کار میکرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من میگرفت! ته توی کارش را که درمی آوردی میفهمیدی کل درآمد روز قبلش را بخشیده است. واقعاً دل بزرگی داشت، تکه کلامش این بود که «خدا بزرگ است میرساند.».
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❣گفته ی شهید مجید قربانخانی شب قبل از عملیات
✨🍃فرمانده یگان فاتحین تهران می گوید: شب قبل از آغاز عملیات متوجّه شدم مجید با یکی دیگر از دوستانش در حال کندن یک کانال است.
💫 بلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود.
❣ گفتم «چرا خالکوبی ات مشخص است . چند بار گفتم بپوشان». پاسخ داد 🤲«این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود».
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
🥀🩸نحوه ی شهادت شهید مجید قربانخانی
🥀مجید قربانخانی در ۲۱ دیماه سال ۹۴ به همراه همرزمانش همچون
🩸 #شهید_مصطفی_چگینی
🩸#شهید_مرتضی_کریمی
🩸 #شهید_محمد_آژند
🍂در خان طومان حلب سوریه به شهادت رسیده و مفقود الاثر شد.
🍂ایشان پس از گذشت سه سال از شهادتش به وطن بازگشت. هویت شهید مجید قربانخانی در سال ۹۸ توسط گروه های تفحص شهدا کشف و توسط آزمایش "دی ان ای" شناسایی شد.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
🔰وصیت نامه شهید مجید قربانخانی
💌بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام عرض می کنم خدمت تمام مردم ایران، سلام می کنم به رهبر کبیر انقلاب و سلام عرض می کنم به خانواده ی عزیزم، امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش می کنم بعد از مرگم خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم.
❣صحبتی با آیت الله خامنه ای
☘صحبتم با حضرت امام خامنه ای، آقا جان گر صد بار دگر متولّد شوم، برای اسلام و مسلمین جان می دهم.☘
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
soleimani.mp3
8.4M
#فایل_صوتی👆
🚩#روز_سی_و_چهارم
#چله_زیارت_عاشورا
هدیه به چهارده معصوم(ع)
و شهید والامقام مدافع حرم #مجید_قربانخانی
🎙با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی
🔰امام باقرع میفرمایند:
اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت
شوق وعلاقه میمردند ....
«وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند»
🔹شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟!
امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
🔸زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه بهفريادتان برسد.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
May 11
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫#هر_روز_با_قرآن
✨✨✨✨✨✨
#تلاوت_روزانه_قرآن
💫صفحه_ 40
#استاد_دباغ
#قرآن_کریم
🌷هر روز یک صفحه از #قرآن
هدیه به شهدا🌷
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت هفتاد و سه
📝نمـــاز اوّل وقت♡
🌷 برادرم در حوزۀ علمیّۀ شهرستان کاشان درس می خواند. او هر بار مسافت بسیار طولانی را برای آمدن به روستا طی می کرد. از دیدار خانواده اصلاً غافل نمی شد هر چند که مشغلۀ درسیش زیاد می شد ولی حیف که کوتاه مدّت مرخّصی می آمد و زود بر می گشت. قدیم در روستا وسیلۀ ارتباطی مانند تلفن وجود نداشت و فقط از طریق نامه از احوال یکدیگر با خبر می شدیم
🍃یک روز اوّل صبح، بنده با جمعی از کارگران مشغول بازسازی منزلم بودم و دیوارِ سمت کوچۀ منزلم را کاه گل می کردیم و پا برهنه تا زانو در گل رفته بودم و تندتند لگد می کردم تا مقدّمۀ کار بنّا را آماده کنم، با آمدن صدای مینی بوس طبق عادت همیشگی سر چرخاندم و خیره به جاده شدم تا شاید بین مسافران برادرم را ببینم،
🌷ناگهان محمّد را دیدم که پیاده شد و با نخستین نگاهش مستقیم به طرفم آمد، با اشتیاق پا برهنه به سویش شتافتم و او را پس از چندین ماه در آغوش کشیدم و گفتم: خوش آمدی پس از احوال پرسی،
محمّد متواضعانه کیفش را روی پله های جلوِ منزل گذاشت و آستین هایش را بالا زد. هر چه کردم منزل نیامد و به اصرار چکمه ای پوشید و تا ظهر کمکم کرد
🍃مسجد روستا نزدیک منزل مان بود و هنوز نیم ساعتی تا پایان کار مانده بود که صدای اذان در روستا طنین انداز شد و محمّد بی درنگ از ادامۀ کار دست کشید و برای وضو گرفتن به طرف چشمۀ روستا .رفت وشتابان برگشت زمانی که محمّد از کنارمان برای رفتن به مسجد عبور می کرد، گفت: برادران بفرمایید#نماز_اوّل_وقت. آهسته او را کنار کشیدم و گفتم: حواست هست چه می گویی؟! هنوز وقتِ کاری کارگران باقی مانده است.
🌷محمّد گفت: نترس داداش جان! شاید این دنیا برایت یک ساعت ضرر داشته باشد ولی بیاید روزی که بگویی...
ای کاش این فرصت های ارزشمند را کوچک نمی شمردم و چنین موقعیّتی را از دست نمی دادم فاصلۀ سنّی بنده با محمّد بسیار زیاد بود، به او#غبطه می خوردم و احساس شرمندگی می کردم.
🍃 به توصیۀ محمّد بلافاصله همۀ کارگران را برای نماز اوّل وقت مرخّص کردم و خودم نیز همراهشان به مسجد رفتم و حالا نماز اوّل وقت را چشیدم و از ثوابی که خداوند به واسطۀ برادرم نصیبم گرداند لذّت بردم...
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹هر_روز_با_شهدا🌹
#شهیدسیداحمدقدمگاهی
🔻وصیت نامه شهید :
📝شما ای برادران عزیزم و امیدهای من! از شما تقاضا دارم که با قرآن، ارتباط بیشتری پیدا کنید تا باخداوند بهترآشنا شوید و بهتر به گفته ی آن عمل کنید.
✨🌹#شهید رود سرخی است که تا ابدیت جاری است.
📿شهدا را یاد کنیم حتی با ذکر یک صلوات
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹