eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
724 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 35 💢 برای آخرین بار 🌷 🔸 این بار هم موقع تولد بچه ها علی نبود ... زنگ زد، احوالم رو پرسید ... گفت؛ فشار توی جبهه سنگینه و مقدور نیست برگرده ... ✅ وقتی بهش گفتم سه قلو پسره ... فقط سلامتی شون رو پرسید ... - الحمدلله که سالمن ... - فقط همین ... بی ذوق ... همه کلی واسشون ذوق کردن...🙁 - همین که سالمن کافیه ... سرباز امام زمان رو باید سالم تحویل شون داد ... مهم سلامت و عاقبت به خیری بچه هاست ... دختر و پسرش مهم نیست ... 🔷همین جملات رو هم به زحمت می شنیدم ذوق کردن یا نکردنش برام مهم نبود الکی حرف میزدم که ازش حرف بکشم... خیلی دلم براش تنگ شده بود ...😢💞 ✅ حتی به شنیدن صداش هم راضی بودم ... زمانی که داشتم از سه قلوها مراقبت می کردم ... تازه به حکمت خدا پی بردم ... شاید کمک کار زیاد داشتم ... ✔️ اما واقعا دختر عصای دست مادره ... این حرف تا اون موقع فقط برام ضرب المثل بود ... سه قلو پسر ... بدتر از همه عین خواهرهاشون وروجک!!!🙄 🔸 هنوز درست چهار دست و پا نمی کردن که نفسم رو بریده بودن ... 🔺 توی این فاصله، علی، یکی دو بار برگشت ... خیلی کمک کار من بود ... اما واضح، دیگه پابند زمین نبود ... 🌷 ✅ هر بار که بچه ها رو بغل می کرد، بند دلم پاره می شد ... ناخودآگاه یه جوری نگاهش می کردم ...😢 انگار آخرین باره دارم می بینمش ... نه فقط من، دوست هاش هم همین طور شده بودن ... ✅ برای دیدنش به هر بهانه ای میومدن در خونه ... هی می رفتن و برمی گشتن و صورتش رو می بوسیدن ... 🌹 موقع رفتن چشم هاشون پر اشک می شد ... دوباره برمی گشتن بغلش می کردن .. 🔸 همه ... حتی پدرم فهمیده بود ... این آخرین دیدارهاست ... تا اینکه ... واقعا برای آخرین بار ... رفت ...🌷 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 36 ⭕️ اشباحِ سیاه 🔹 حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ... بدون اینکه بفهمم ساعت ها فقط به در و دیوار نگاه می کردم ... قاطی کرده بودم ... 😞 💢 پدرم هم روی آتیشِ دلم نفت ریخت ... 🔴 بر عکس همیشه، یهو بی خبر اومد دمِ در ... بهانه اش دیدنِ بچه ها بود ... امّا چشمش توی خونه می چرخید ... تا نزدیکِ شام هم خونه ما موند ... * آخر صداش در اومد ... - این شوهرِ بی مبالاتِ تو ... هیچ وقت خونه نیست ...😒 🔸 به زحمت بغضم رو کنترل کردم ... - برگشته جبهه ... 🔺حالتش عوض شد ... سریع بلند شد کتش رو پوشید که بره... 🌷 دنبالش تا پایِ در رفتم اصرار کنم برای شام بمونه ... 🔵 چهره اش خیلی توی هم بود ... یه لحظه توی طاقِ در ایستاد ... - اگر تلفنی باهاش حرف زدی ... بگو بابام گفت ... حلالم کن بچه سید ... خیلی بهت بد کردم ...😓 🔸دیگه رسماً داشتم دیوونه می شدم ... شدم اسپندِ روی آتیش ... شب از شدّتِ فشارِ عصبی خوابم نمی برد ... ⭕️ اون خوابِ عجیب هم کارِ خودش رو کرد ... خواب دیدم موجوداتِ سیاهِ شبح مانند، ریخته بودن سرِ علی ... هر کدوم یه تیکه از بدنش رو می کَند و می بُرد... 🌅 از خواب که بلند شدم، صبح اوّلِ وقت ... سه قلوها و دخترها رو برداشتم و رفتم درِ خونه مون ... 🔷 بابام هنوز خونه بود ... مادرم از حالِ بهم ریخته من بدجور نگران شد ... بچه ها رو گذاشتم اونجا ... حالم طبیعی نبود ... چرخیدم سمت پدرم... - باید برم ... امانتی های سید ... همه شون بچه سید .... ♻️ و سریع و بی خداحافظی چرخیدم سمتِ در ... 🌹 مادرم دنبالم دوید و چادرم رو کشید ... - چه کار می کنی هانیه؟ ... چت شده؟ ... ¤ نفس برای حرف زدن نداشتم ... 🌺 برای اولین بار توی کلّ عمرم... پدرم پشتم ایستاد ... اومد جلو و من رو از توی دستِ مادرم کشید بیرون ... - برو ... و من رفتم..... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🕗 همیشه عاشق گنبد طلا شدن خوب است و از دو دست تو حاجت روا شدن خوب است میان صحن تو از خود رها شدن خوب است فقط به محضر سلطان گدا شدن خوب است   با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حسین من.mp3
4.45M
حسین من بیا این دل شکسته را بخر حسین من مسافر جامانده را‌با‌خودببر 🎙 کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۱۴۸ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب #بدون_تو_هرگز 36 ⭕️ اشباحِ سیاه 🔹 حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ...
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 37 🌷"بیت المال" ❣اَحَدی حریفِ من نبود ... گفتم یا مرگ یا علی ... به هر قیمتی باید برم جلو ... دیگه عقلم کار نمی کرد ... 🔵 با مجوّزِ بیمارستانِ صحرایی خودم رو رسوندم اونجا ... اما اجازه ندادن جلوتر برم ... 📛 دو هفته از رسیدنم می گذشت ... هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن ... آتیش روی خط سنگین شده بود ... جاده هم زیرِ آتیش ... 🔥🔥 ⭕️ به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه ... توپخونه خودی هم حریف نمی شد... 🎴حدس زده بودن کارِ یه دیدبانه و داره گِرا میده ... چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن ...😢 📵 علی و بقیه زیر آتیشِ سنگینِ دشمن ... بدون پشتیبانی گیر کرده بودن... ارتباطِ بی سیم هم قطع شده بود ...😔 🦋 دو روز تحمّل کردم ... دیگه نمی تونستم ... اگر زنده پرتم می کردن وسطِ آتیش، تحمّلش برام راحت تر بود ... ذکرم شده بود ... علی علی ... خواب و خوراک نداشتم ... 🗝 طاقتم طاق شد ... رفتم کلیدِ آمبولانس رو برداشتم ...یکی از بچه های سپاه فهمید ... دوید دنبالم ... - خواهر ... خواهر ... 🚫 جواب ندادم ... 🔹 پرستار ... با توام پرستار ... 💢 دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه ... با عصبانیت داد زد ... - کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟...فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟🗣 ⛔️ رسماً قاطی کردم ... - آره ... دارن حلوا پخش می کنن ... حلوای شهدا رو ... به اون که نرسیدم ... می خوام برم حلوا خورونِ مجروح ها ... 🔷 فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ ... توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و ... جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست... 🌷 بغض گلوش رو گرفت ... به جاده نرسیده می زَنَنت ... این ماشین هم بیت الماله ... زیرِ این آتیش نمیشه رفت ... ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن ... 🔸- بیت المال اون بچه های تکه تکه شده ان ... من هم مَلک نیستم ... من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن ... -- و پام رو گذاشتم روی گاز ... 🚐 دیگه هیچی برام مهم نبود ... حتّی جونِ خودم ....... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 38 🌷 "وَ جَعَلْنٰا" 🔹 "وَ جَعَلْنٰا" خوندم ... پام تا ته روی پدالِ گاز بود ... ویراژ می دادم و می رفتم ... حق با اون بود ... جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته... بدن های سوخته و تکه تکه شده ...😔 ⭕️ آتیشِ دشمن وحشتناک بود ... چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ... 🚷 تازه منظورش رو می فهمیدم ... وقتی گفت ... دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گِرا می دادن... آتیش خیلی دقیق بود ...🔥🔥 باورم نمی شد ... توی اون شرایطِ وحشتناک رسیدم جلو ... تا چشم کار می کرد ... شهید بود و شهید ... بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن ...😭 🔺 با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم ... دیگه هیچی نمی فهمیدم ... صدای سوتِ خمپاره ها رو نمی شنیدم ... دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن ... 🔸چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم ... بین جنازه شهدا دنبال علی خودم میگشتم...😔 🌷غرق در خون تکه تکه و پاره پاره ...بعضی ها بی سر... بی پا... بی دست... بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده ... هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود ...😢 تعبیرِ خوابم رو به چشم می دیدم ... 🔷 بالاخره پیداش کردم ... به سینه افتاده بود روی خاک ...😭 چرخوندمش ... هنوز زنده بود ... به زحمت و بی رَمَق، پلک هاش حرکت میکرد... سینه اش سوراخ سوراخ و غرقِ خون ... از بینی و دهنش،خون می جوشید... با هر نفسش حبابِ خون می ترکید و سینه اش می پَرید . . . 😭 ❣ چشمش که بهم افتاد ... لبخندِ ملیحی صورتش رو پر کرد ... با اون شرایط ... هنوز می خندید... 🔶 زمان برای من متوقف شده بود ... سرش رو چرخوند... چشم هاش پر از اشک شد ... محوِ تصویری که من نمی دیدم ... لبخندِ عمیق و آرامی،پهنای صورتش رو پر کرد ... آرامشی که هرگز،توی اون چهره آرام ندیده بودم ... 🌷 پرش های سینه اش آرام تر می شد ... آرامِ آرام ... آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهرِ مادرش خوابیده بود ... 😭😭 ✍🏼 پ.ن: برای شادی ارواحِ مطهرِ شهدا علی الخصوص شهدای گمنام ... و شادی ارواحِ مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظارِ بازگشتِ پاره های وجودشان ... سوختند و چشم از دنیا بستند ... صلوات... ✅ ان شاء الله به حرمتِ صلوات "ادامه دهنده راه شهدا باشیم" .... نه سربارِ اسلام ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 39 ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... محکم علی رو توی بغل گرفته بودم ... صدای ناله های من بین سوتِ خمپاره ها گم می شد ... از جا بلند شدم ... بین جنازه شهدا ... علی رو روی زمین می کشیدم ... بدنم قدرت و توان نداشت ... 🌷 هر قدم که علی رو می کشیدم ... محکم روی زمین می افتادم ... تمام دست و پام زخم شده بود ... دوباره بلند می شدم و سمتِ ماشین می کشیدمش ... 🔸آخرین بار که افتادم ... چشمم به یه مجروح افتاد ... علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش ... 💢 بینِ اون همه جنازه شهید، هنوز یه عدّه باقی مونده بودن ... هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن ... تا حرکت شون می دادم... ناله درد، فضا رو پر می کرد ... 🔵 دیگه جا نبود ... مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم ... با این امید که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیرِ هم، خفه نشن ... نفس کشیدن با جراحت و خونریزی ... اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه ...😔 آمبولانس دیگه جا نداشت ... ❤️ چند لحظه کوتاه ایستادم و محوِ علی شدم ... کشیدمش بیرون ... پیشونیش رو بوسیدم ... - بر می گردم علی جان ... برمی گردم دنبالت ..... 🔹و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕗 همیشه عاشق گنبد طلا شدن خوب است و از دو دست تو حاجت روا شدن خوب است میان صحن تو از خود رها شدن خوب است فقط به محضر سلطان گدا شدن خوب است   با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌷 🌷 💌 دعوتنامه ای از طرف شهدا 💌 به مهمانی شهدا خوش آمدید 💎 توسل به۴۰شهید برای 💎  اینجا محلی است برای تمام کسانی که میخواهند را ببینند  💎 اینجا را احساس خواهید کرد ❣ هرروزمعرفی یکی از همراه با 👇👇👇👇👇 📣 نحوه فعالیت کانال 🍃🌸روال کار به نحو ی است که لیستی از ۴۰شهید تهیه می‌شود و 🌷 هر روز یکی از شهدای گرانقدر معرفی شده و صلوات و یک زیارت عاشورا به ۱۴معصوم علیهم السلام و شهید آن روز هدیه میکنیم. 🌷هرروز یک صفحه از قرآن کریم هدیه به شهدا 🌷 دعای فرج برای فرج وظهور آقا امام زمان (عج) وگره گشایی 🌷داستانهای شهدایی 🌷هرشب صلوات خاصه امام رضا علیه السلام بنا بر سفارش بزرگان قطعا دوستی و ارتباط معنوی با شهدا ،نتایج عالی برای همه ی ما خواهد داشت.🌸🍃 📣📣📣 توجه توجه 👇👇👇 💢 شروع چله جدید ( دوره چله ی زیارت عاشورا چله ی دعای فرج ) از فردا تاریخ۱۴۰۳/۵/۲۰ روز شنبه مصادف با سالروز شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام می‌باشد، 👈نیت کنید و با دوستان شهدایی همراه شوید 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 پنجمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ 🌹 «اولین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهدا اگر نبودند، آزادی ای که الان داشتیم تبدیل به اسارت میشد. اسارتی که شاید هیچوقت نمی توانستیم میله های زندان آن را در هم شکنیم و از آن خارج شویم. اما شهدا جان دادند تا این میله ها شکسته شوند و دیگر نباشند. دسته ای دیگر از شهدا هم هستند که گمنام اند. این شهدا گرچه نامی از آنها در صفحات تاریخ وجود ندارد، اما پایه و اساس میله ها را همین شهدا بوده اند که سست و ضعیف کردند. 💫💫💫💫💫💫💫 شهید گمنام، گرچه نامی ندارد اما همه او را به مردانگی اش و شجاعتش می شناسند. او گرچه معلوم نیست چطور به شهادت رسیده اما این مهم است که به این مقام نائل شده و مردم ما خوب بلدند قدر این مقام را بدانند. اگر به پای حرف های خانواده هایشان بنشینی و از نحوه شهادتشان بپر سی، هیچ چیز جز اشک ندارند که تحویل تو بدهند. آخر معلوم نبوده که چطور و چگونه عزیزشان به شهادت رسیده. آنها روزی فرزند، همسر، برادرشان را راهی جبهه کردند و بعد از آن روز دیگر رویش را ندیدند و هیچ نشانی از او یافت نکردند. چه غریبانه است شهادت این شهیدان و چه ارزشمند است مقامی که به آن نائل شده اند. ✨✨✨✨✨✨✨ 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫💫💫💫💫💫 🍃اگر شهیدان به خصوص شهدای گمنام نبودند، اکنون ما بودیم که گمنام بودیم و نامی از ما وجود نداشت. دشمنان در میان ما رخنه کرده بودند 🌱 و اگر این شهدا نبودند، اکنون شاید خود ما به کلی از تاریخ محو و نابود میشدیم. آنها حاضر شدند تا از خود بگذرند تا ما بمانیم و آرامشی که اکنون داریم را داشته باشیم. ✨✨✨✨✨✨✨ بخش عظیمی از آزادی کشورمان را مدیون شهدا هستیم که گمنام مانده اند و نامی از آنها یافت نشده. این شهدا حاضر شدند تا نام گمنام بر تابوت آنها درج شود اما آب خوش از گلوی دشمن رد نشود. اگر این شهدا نبودند، شاید وضعیتی آرامی که الان داریم متفاوت بود و شاید آزادی ای که الان داریم را دیگر نداشتیم 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باران می‌بارد،انگار لالایی میگوید،یاس آرام می‌شود و میخوابد... صدای انتظار به گوش میرسد،بوی خاک می آید،غربت به آسانی لمس میشود🥀 یاس خود را در بیابانی برهوت میبیند،مادری را می‌بیند که چندین فانوس در دست دارد و هر کدام را در جایی معین می‌گذارد سپس لبخند می زند و با زمین سخن میگوید،از زیر آن شن ها صدا های مختلف می آید که تشکر می‌کنند و او را می ستایند.💗 هوا از عطر گل محمدی پر می‌شود هنگامی که مادر به یکی از صدا ها میگوید دیگر وقت رفتن است...صدا گریه کنان میگوید نه آخر من به شما عادت کردم من که مادری جز شما ندارم❤️‍🩹 مادر لبخند می‌زند و میگوید همه شما برای همیشه پسران من خواهید بود... مدتی بعد گروهی می‌آیند و آن صدا را میابند،آری آن صدا شهید گمنامی بود که پیدا شده اما چرا غربت بیشتر احساس می‌شود... شهید بی قراری می‌کند،در تابوتی پر از عشق ملت و روکشی از پرچم ایمان و ایران راهی دیارش میشود😇 اما این هیاهو دیگر چیست؟ وقتی به شهر می‌رسد،پدری که چند سال پیش جوانش را با عطر نرگس راهی جبهه کرد میگوید:(آری این پسر من است،پسر من،او وقتی از جبهه برمی‌گشت بوی گل نرگس میداد.) از آن طرف مادری که ورد زبانش پسرم،پاره تنم،است می آید و میگوید:(نه این پسر من است کلی نذر کردم که تا دوباره برگردد،دیشب به خوابم آمد و گفت که می آید او هیچ وقت به من دروغ نمی‌گوید...) چه می توان گفت با پدر داغدیده همراه شود یا مادر منتظر؟ آنقدر بحث بالا می‌گیرد که می‌گویند حق با این مادر منتظر است، همیشه حس مادری درست میگوید. یاس هم تایید می‌کند،آخر آن مادر نورانی حتما صدای نذر و نیاز های مادر شهید به درگاه خدا را شنیده و از او خواسته که پسر جوانش به خانه برگردد وگرنه چه دلیلی داشت که آن شب مادر نورانی گفت: باید برگردی! تشییع تمام می‌شود با شکوهی بسیار،یاس خوشحال است که شهید مادرش را یافته اما شهید هنوز بی قراری می‌کند مانند کودکی که دلش برای مادرش تنگ شده باشد،شاید میخواهد مادرش با او سخن بگوید🥲 مادر سخن ها از انتظارش میگوید،سنگ قبر را می‌بوسد و قربان صدقه اش می‌رود. یاس اما می‌بیند که شهید آرام اشک می‌ریزد و میگوید:از خدا میخواهم آرام جان واقعی ات را بیابی. شب که می‌شود از دور مادر نورانی با فانوسی به دست به مزارش نزدیک میشود،شهید میگوید:ای کاش می‌توانستم انتظارش را به سر آورم و آرام جانش باشم،همان گونه که شما هستی... یاس گیج می‌شود،آخر مادر نورانی هر شب به دیدار شهدای گمنام میرفت،اما... چندین روز بعد معلوم می‌شود که پسر جوان هنوز مانند مادرش گمنام است،آخر میدانید پسر آن مادر از اسارت عراقی ها برمیگردد🥀 شهید با احساسی ما بین اشک و لبخند به یاس میگوید میدانی خیلی خوشحالم خیلی،چون هنوز گمنام هستم و مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است😭 آسمان میغرد و بیشتر اشک میرزد انگار خواب یاس را دیده که اینگونه میگرید. یاس از خواب میپرد با صورتی خیس و عطر نرگسی که در هوا پیچیده.‌.. ⚘️⚘️⚘️ به یاد گلزار شهدای تکاب https://eitaa.com/behshtshohada
1_4162691993.mp3
6.25M
🚩زیارت عاشورا (همراه با روضه) 🌷ثواب آن هدیه به ارواح مطهر چهارده معصوم(ع) و «لبیک یاحسین جانم» صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ ↙️ https://eitaa.com/behshtshohada