🔰امام باقرع میفرمایند: اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت شوق وعلاقه میمردند .... «وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند» 🔹شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟! امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن. 🔸زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به‌فريادتان برسد. #چله‌ی_زیارت‌عاشورا ↙️#بهشت_شهدا ️ https://eitaa.com/behshtshohada

﷽ در میلاد حضرت زین العابدین (علیه السلام) بیننده و شنونده‌ی این قطعه با صدای #حاج_مهدی_رسولی باشید « أُعْطِينَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ أَفْضَلِ الْقَائِمِينَ مِنْ آلِ یس أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى مُحَمَّدٌ هَذَا جَدِّي أَمْ جَدُّكَ يَا يَزِيدُ؟ أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى أَنَا ابْنُ صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ النَّبِيِّينَ وَ قَامِعِ الْمُلْحِدِينَ وَ يَعْسُوبِ الْمُسْلِمِينَ وَ نُورِ الْمُجَاهِدِينَ و...» قسمتی کوتاه از خطبه امام سجاد (علیه‌السّلام) در شهر شام 🔻 تهیه و انتشار: حسینیه مجازی جان‌نثاران و قرارگاه رسانه شهید آوینی #هیئت_ثارالله علیه‌السّلام https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

یا ابوالفضل 🫀 ✅️اگه حوصله داری لطفا چند ثانیه وقت بزار و از حضرت ابوالفضل علم دار بشنو ✅️پس با دقت بخون🙏 ✅️ابوالفضل عاشقی مشکلده قالماز🥹 ✅️این ویدئو کاملا دلی بود به مناسبت اعیاد شعبانیه اگه دلتون لرزید یا چشمتون تر شد التماس دعا🙏

📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز 💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر 🍂قسمت هجدهم 📝سحری♡ 🌷محمد چند سالی در حوزه علمیه فاروج درس میخواند و بنده هم در همان شهر زندگی میکردم. پسر متأهلم تازه از دنیا رفته بود محمد در آن روزهای سخت خیلی جویای احوالم میشد. 🔹️شب دوم ماه رمضان بود که سحر خواب ماندیم همسرم در روستای همجوار شهرمان کشاورزی میکرد صبح همان شب با ناراحتی به مزرعه رفت و از حالش معلوم میشد که دل پری دارد، 🌷ظهر خسته و گرسنه به منزل آمد و پس از نماز ساعتی خوابید بیدار شد و برای چندمین بار اعتراض کرد. همین هنگام زنگ منزل به صدا در آمد با چشمانی خواب آلوده در را باز کردم، ناگاه محمد را با همان لبخند همیشگی دیدم 🔹️از خوشحالی در آغوشش گرفتم و گفتم: چه خوب کردی آمدی. محمد قدری نگاهم کرد و گفت آبجی چی شده؟ چرا این قدر بی رمقی؟ خواب بودی؟ :گفتم هیچی نگو که سحر خواب ماندیم، از صبح، رضا غر میزند. 🌷محمد ایستاد دستم را گرفت و پرسید: یعنی امروز بدون سحری روزه گرفته ای؟ پاسخ دادم . بله ... محمد وارد منزل شد و پس از گفت و گو رو به همسرم کرد و گفت: آقا میرزا ان شاء الله هر سحر بیدارتان میکنم گفتم داداش جان فاصلهٔ منزل ما تا حوزه زیاد است. 🔹️همسرم گفت: راضی به زحمت نیستیم، یک شب و دو شب که نیست، بیست و هشت شب دیگر مانده، وقتت را میگیرد. محمّد با خنده گفت عیبی ندارد در عوض من به ثوابم میرسم شما هم از سحر غافل نمی مانید. آقا میرزا همسرت را سرزنش نکن، او که عمداً مرتکب چنین خطایی نشده. 🌷همسرم از خجالت سرش را پایین انداخت و گفت: برای خودم نبود از صبح تا حالا بچه ها بسیار بی تابند،دخترم؛ نسرین امسال روزه اولیست نگران حالش هستم خدا میداند نگران حالشان هستم، غر زدم تا خیالش برای شبهای آینده راحت نباشد. 🔹️محمد به قولش عمل کرد، بیست و هشت سحر ما را بیدار کرد و تا زمانی که در شهرمان درس میخواند و ماه رمضان میرسید هر سحر پشت پنجره می آمد و آهسته با انگشت اشاره به شیشه میزد و بیدارم میکرد و بی درنگ به حجره اش بر میگشت تا خودم را به ایوان می رساندم اورفته بود.... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 #هر_خانواده_معرف_یک_شهید #بهشت_شهدا #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹