eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
722 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohsen Farahmand - Doaye Ahd.mp3
9.64M
🗓روز ششم 💚 🟢هرکس چهل صبحگاه دعای عهد را بخواند، از یـــــــــاوران قائم ما باشید و اگــــــر پیش از ظهور آن حـضـرت از دنــیا برود، خدا او را از قــبـر بیرون آورد که در خدمت حضرت باشد و حق تعالی بر هر کــــلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید. و هزار گناه از او محو ساخت. 🌸به نیت شهید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۲۷۸ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچه کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌱دوست داشتنِ آدمھاۍ بزرگ انسـان را بزرگ مـےکند و دوست داشتن آدمھاےِ نورانـے بـھ انسان نورانیت مـےدهد! اثر وضعـےِ محبوب آنقدر زیاد است ڪھ آدم باید مراقب باشد مبـٰادا بـھ افراد بـےارزش علاقـھ پیدا کند چـھ دوستـے بھتر از شُھدا؟ رفیقت ڪھ شُهدایۍ باشد تو هم شھید خواهـے شد'! ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_شصت_و_چهارم امیر حسین سه ماه و نیمه بود که از سوریه برگشت🤩 م
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 بعد از تشیع دوستانش می آمد می گفت : «فلانی شهید شده بچه‌ ی سه ماهه اش رو گذاشتند روی تابوتش .. تو نزار روی تابوت ، بذار روی سینه م! » حتی گاهی نمایش تشییع جنازه خودش را هم بازی می کردیم. وسط هال دراز به دراز می خوابید که مثلا شهید شده و می خندید😂 بعد هم می گفت : « محکم باش!» و سفارش می کرد چه کارهایی انجام دهم . گوش به حرف هایش نمی دادم و الکی گریه زاری می کردم ، تا دیگر از این شیرین کاری ها نکند😐 رسول خلیلی و حاج اسماعیل حیدری را خیلی دوست داشت .. وقتی شهید شده بودند ، تا چند وقت عکس و تیزر و بنرو اینها را برایشان طراحی می کرد . برای بچه های محل کارش که شهید شده بودند ، نماهنگهای قشنگی می ساخت . تا نصفه شب می نشست پای این کارها 😔 عکس های خودش را هم ، همان هایی که دوست داشت بعد در تشییع جنازه و یادواره هایش استفاده شود ، روی یک فایل در کامپیوترش جدا کرده بود .💔 یکی سرش پایین است با شال سبزو عینک ، یکی هم نیمرخ . اذیتش می کردم می گفتم : « پوستر خودت رو هم طراحی کن دیگه!» در کنار همه کارهای هنری اش ، خوش خط هم بود ..😍 ثلث و نستعلیق و شکسته را قشنگ می نوشت . . این خوش خطی در دوران دانشجویی و در اردوها بیشتر نمود پیدا می کرد : پارچه جلوی اتوبوس ، روی درهای ورودی و دیوارهای مسجد و حسینیه ها مینوشت:« میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم ، منم گدای فاطمه » وقتی از شهادت صحبت می کرد ، هرچند شوخی و مسخره بازی بود ، ولی گاهی اشکم را در می آمد گاهی برای اینکه لجم را در آورد ، صدایم می زد : « همسر شهید محمد خانی!😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 من هم حسابی می افتادم روی دنده لج که از خر شیطان پیاده شود . . همه چیز را تعطیل می کردم ❌ مثلا وقتی میرفتیم بیرون ، به خاطر این حرفش می نشستم سرجایم و تکان نمی خوردم 😂 حسابی از خجالتش در آمدم تا دیگر از زبانش افتاد که بگوید : « همسر شهید محمد خانی ! » روزی از طرف محل کارش خانواده ها را دعوت کردند برای جشن . ناسازگاری ام گل کرد که « این چه جشنی بود ؟ این همه نشستیم که همسران شهید بیان روی صحنه و یه پتو از شما هدیه بگیرن ؟ این شد شوهر برای این زن ؟ اون الان محتاج پتوی شما بود ؟ آهنگ سلام آخر خواجه امیری رو گذاشتن و اشک مردم در اومد که چی ؟ همه چی عادی شد ؟ »😒 باید میرفتیم روی جایگاه وهديه می گرفتیم که من نرفتم . فردایش داده بودند به خودش آورد خانه . گفت : « چرا نرفتی بگیری ؟ » آتش گرفتم.. با غیظ گفتم : « ملت رو مثل نونوایی صف کرده بودن که برن یکی یکی کارت هدیه بگیرن! برم جلوبگم من همسر فلانی ام و جلوی اسمت رو امضا کنم ؟ محتاج چندرغاز پولشون نبودم! » 😏 گمان کردم قانع شد که دیگر من را نبرد سرکارش ... حتی گفت : « اگه شهید هم شدم ، نرو! » 😅 همیشه عجله داشت برای رفتن . اما نمیدانم چرا این دفعه ، این قدر با اطمینان رفتار می کرد . .🚶‍♂ رفتیم پلیس ۱۰+ تا پاسپورت امیرحسین را بگیریم ، بعدهم کافی شاپ .. می گفتم : « تو چرا این قدر بی خیالی ؟ مگه بعدازظهر پرواز نداری ؟ » بیرون که آمدیم ، رفت برایم کیک بزرگی خرید . گفتم : « برای چی ؟ » گفت : تولدته! » اما تولدم نبود 😐 ولی بعد رفتیم خانه مادرم دور هم خوردیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖
💔 عملیات انار بچه‌ها در منطقه معمولاً سراغ خوراکی‌هایی که خوردنش دنگ و فنگ داشت و بایستی پوست می‌ کَندی و کثیف کاری هم می شد ، نمی‌رفتند. سال ۱۳۶۵ و قبل از عملیات ڪربلای چهار بود ، در پادگان شوشتر از پشت‌ِجبهه کلی انار رسیده بود؛ ولی به همان دلیل که عرض ڪردم، ڪسی طرفشان نمی رفت. آماده ڪردن این همه انار ، خودش احتیاج به یک عملیات داشت. از طرفی دیدیم حیـف‌ اسـت این هـمه میـوه کـه مردم با عشق‌وانگیزه برای ما فرستاده بودند خراب‌شود بنابراین باتعدادی از بچه‌ها که«شهید عبدالرحمن عبادی» هم جزوشان بود، نشستیم و با حوصله، طی عملیاتی وقت‌ گیر، چند جعبه انار را پاک و دان کردیم و فرستادیم برای بچه‌هایی که خسته و کوفته از عملیات برگشته بودند. از آن عملیاتِ به یادماندنی همین عکس به یادگار مانده است. انتشار به مناسبت شب راوی: محسن کریمی رزمنده شهر قزوین 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀بهار مومن از شب یلدا آغاز میشود ‌ 🌹پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : ‌ ♦️زمستان بهار مؤمن است، از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. ‌ 📚 وسائل الشیعه،ج7،ص302
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یلدای امسال، یلدایی فاطمی‌ست. تقارن این جشن باستانی با ولادت بانویی که بهانه‌ی خلقت افلاک است؛ این بزم تماشائی را بر همگان ویژه‌تر جلوه می دهد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕗 وقتش رسیده صبح طلوعت فرا رسد پایان بده بر این شب یلدا شتاب کن با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  ❄️اسم شب یلدا که میاد ، همه یه لبخندی می زنیم که معنیش اینه که با این اسم کلی خاطره داریم ... 👨‍🦳یاد خونه گرم پدربزرگ ، دور هم جمع شدن ها ، گل گفتن و گل شنیدن ها ، انارای دون کرده که توی کاسه بلور بهمون چشمک می زنن و هندونه های قرمز و شیرین که بدحوری آدم رو وسوسه می کنن... و بعدش یکی که نفسش پاکه برامون یه تفعلی به 📖حافظ می زنه و بعد هم هر کی هم صحبتش رو پیدا میکنه و صحبت ها گل میندازه... خودمونیم ، تا حالا نشستی یه گوشه و فکر کنی به شب یلدا _ خب اگه فکر کردی و جوابشو پیدا کردی ، که هیچ ، اگه نه، خب؛ باز هیچ ! _ .... ❄️شب یلدا شبیه که _ همون طور که می دونین ، طولانی ترین شب ساله _ هر کسی دوست داره طولانی ترین شب سال رو با کسانی باشه که دوسشون داره .... برو بچه های عاشق . . . ! راستش ما فکر کردیم اگه بشه و انشاءالله شما دست یاری بدید و طولانی ترین شبمون رو با بگذرونیم محشره... این طوری دلمونو از تنهایی در میاریم و این بار کنار خود عشق ، غزل حافظ می‏خونیم... می خوایم به شهدا بگیم : دلمون می خواد تویه شادی و غم ، باهاتون شریک باشیم ... دلمون می خواد رفقاتمون رو بهتون ثابت کنیم ... آدم که شب یلدا خونه غریبه نمی ره ، تو هم اگه مثل ما آشناتر از شهدا سراغ نداری ، بیا یه نفسی تازه کنیم ، شاید صحبت گل انداخت و به تو هم یه راز مگو گفتن ... رفیق ... ! بفرما انار بهشتی ...! شب یلدا به یاد شهدا، شهدای دفاع مقدس.. شهدای مدافع حرم هدیه یک سوره حمد و ۳ سوره توحید به روح مطهر شهدا... انار برایت شکسته ام که غمم را ه به این بهانه برای تو دانه دانه بگویم https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی فانی - دعای فرج.mp3
3.94M
💠 📝 دعای فرج 🎤 علی 🌛قرائت‌ هرشب ‌به ‌نیت‌ ظهور...🤲 🗓روز_ششم هرزمان دعای فرج را زمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ 🤲دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادت کسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم " 🕊به نیت برادر شهید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 هشتمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۱ آذر۱۴۰۳ 💐 « هفتمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهید والامقام 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فدائيان حضرت زهرا (س) ... با ولایت زنده ایم                                       تا زنده ایم رزمنده ایم ... زندگی نامه 🌹🍃در روستای ولی آباد از توابع زنجان در سال 1344 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و پس از دوران طفولیت در مدرسه کوچک روستا مشغول به تحصیل شد وی تحصیلاتش را تا چهارم ابتدایی در روستا ادامه داد و در سال 1355 همراه خانواده به شهر زنجان عزیمت نمود و مشغول ادامه تحصیل شد . 🍃در همین ایام انقلاب اسلامی کشورمان به رهبری امام امت شروع شد و رشد پیدا کرد حسین علاقه ای خاصی به امام و انقلاب داشت به همین دلیل بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب تلاش و کوشش فراوان می نمود و در تظاهرات و سخن رانی ها شرکت می کرد و همواره بعضی از دوستانش برعلیه رژیم ظالم شاه روی دیوارها ی شهر شعار می نوشت 🍃 و خلاصه در این راه تلاش فراوان می کرد تا این که در بهمن ماه 1357 با تلاش وحدت و ایمان مردم و رهبری قاطعانه امام انقلاب به ثمر رسید و پیروزی اولیه حاصل شد . 🌹🍃حسین از پیروان راستین امام امت بود و تصمیم براین داشت که از انقلاب و دست آوردهای آن با تمام وجود پاسداری نماید و زمانه نشان داد که چه تصمیم صادقانه ای داشته است ، چون بعد از فرمان امام جهت تشکیل بسیج مستضعفان از اولین کسانی بود که به ندای امام لبیک گفت و به عضویت بسیج در آمد در ابتدا که بسیج آن چنان انسجامی نداشت و سلاح کافی نیز در اختیار نبود این بسیجی عاشق همراه دوستانش در شب ها با چوب دستی مشغول حفاظت و پاسداری از شهر و تامین امنیت آن شد او لحظه ای آرام نمی گرفت تا این که جنگ تحمیلی شروع شد و انقلاب مورد حمله نوکر جیره خوار استکبار جهانی قرار گرفت . حسین در ادامه راهی که جهت دفاع از انقلاب و اسلام در پیش گرفته بود خود را موظف می دانست که در جبهه های نبرد شرکت کند و دست تجاوزگر را بشکندبه همین دلیل جهت شرکت در جبهه های نبرد نام نویسی کرد و پس از دیدن آموزش های لازم عازم جبهه های نبرد شد اولین ماموریت شهید در جبهه های دشت عباسی بود بعد از این که از این ماموریت بازگشت دوباره از سپاه ماموریت گرفت  و عازم جبهه های نبرد شد پس از شرکت در عملیات طریق القدس به زنجان باز گشت . 🌹🍃حسین پس از مدتی به جبهه های غرب ماموریت یافت و عازم بانه شد این ماموریت شهید یازده ماه به طول کشید آن طوری که دوستانش تعریف می کنند 🍃 او اکثر جبهه های بانه را کاملاً می شناخت چون در این مدت آن جا را شناسایی کرده بود بعد از ماموریت شهید یک بار دیگر برای بانه ماموریت یافت و سرانجام در این ماموریت که در سمت معاونت گردان حمزه سید الشهدا (ع) بانه مشغول خدمت بود 🥀در یک درگیری در تاریخ 30/9/1364 پس از وارد کردن ضربات مهلک بر پیکر دشمن انقلاب، به آرزوی دیرینه خود رسید و به درجه رفیع شهادت نائل گشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لحظاتی با خاطره  از شهید حسین علی محمدی 🌾من در حدود 2 سال پیش در یکی از پایگاههای بانه ایشان فرمانده آن پایگاه بودند با ایشان آشنا شدم ✨در همان لحظات اول بر خورد رفتار و کردار وی چنان خوب و با صفا بود که مرا به سوی خود جذب کرد و با هم رفاقت صمیمانه را آغاز کردیم و در حدود یازده ماه با هم در بانه بودیم وقتی یازده ماه ایشان به پایان رسید ازبانه پایانی گرفت و به زنجان آمد و من هم یک ماه بعد ایشان به زنجان آمدم و دیدم که ایشان در قسمت حفاظت استانداری مشغول خدمت بود در یکی از روزها ایشان را در سپاه ملاقات کردم بعد از دیدار و احوال پرسی و کمی صحبت وی گفت که با این وضعی که زنجان دارد نمی توانم در این جا بمانم بعدهاا که با هم در شهر می گشتیم و بی تفاوت جبهه را نشان دادن آدم های فاسد و خلاف کار به من گفت دلیل این که نمی توانماینجا بمانم این هاست این ها آزادانه در شهر هر کاری را می کنند و کسی هم نیست جلوی این ها را بگیرد و من با دیدن این ها بسیار ناراحت می شوم ✨گفت که تصمیمی گرفته ام که تا عمر دارم در جبهه بمانم آنقدر باشم تا در راه خدا شهید شوم ❣ بالاخره ایشان بامن به بانه آمد و در منطقه به عنوان فرمانده گروهان در گردان حمزه سید الشهدا مشغول خدمت شد 🍃 ایشان در مدت بیست روز انقدر در آنجا فعالیت کرد و لیاقت نشان داد که مسئولین تشخیص دادند که ایشان لیاقت و مسئولیت پذیری بالاتری را دارند این بود که ایشان رابه عنوان معاون گردان معرفی کردند 🌾وچند روز بعد که در حدود 29روز از مامورت ایشان می گذشت کاروان کربلای یک به بانه آمد 🌾که در حدود هزار نفر سهم بانه بود که باید بین پایگاههای بانه تقسیم می شد و از طرفی در بانه  پایگاه هایی است که خیلی از بانه دور است و قرار بود که به ان پایگاه ها هم نیرو ببریم و چون زمستان بود و ووسیله نقلیه نمی توانست به آن پایگاه ها  برود 🌾 و ماموریت بسیجی های آن پایگاه ها تمام شده بود و تردد ضد انقلاب در ان محور زیاد شده بود و نا گفته نماند که ایشان در همان محور قبلاً فرمانده گروهان بود ما مجبور شدیم به هر قیمتی شده نیروها را به آنجا برویم 🌾 و با 45 نیروی با پای پیاده به سوی آن پایگاه حرکت کرده ساعت 8 صبح ازگروهان با هماهنگی و تجهیزات کامل حرکت کرده 40 تا 50 کیلومتر پیاده رفتیم ساعت 5:30 الی 6 بعد از ظهر واقع در روستای به نام شیبانجر رسیدیم 🌾 که بالای آن روستا پایگاه ژاندارمری مستقر بود و من برای هماهنگی خواستم به پایگاه ژاندارمری بروم مسئولیت نیرو را به حسین دادم و خودم به طرف پایگاه حرکت کردم که دیگر هوا داشت تاریک می شد  مقدار راه رفته بودم که برگشتم و به طور کلی از رفتن به پایگاه منصرف شدم 🌾و از طرفی نیز خودش برای شناسایی به روستا رفته بود و با خودش یک نفر را برده بود    و وقتی من به پیش نیرو آمدم سوال کردم حسین کو ؟ 🌾گفتند به روستا رفته و من بلافاصله نیرو را به صورت کمین در اطراف روستا سازماندهی کردم و حسین  نیز به محض اینکه وارد روستا شده بود 🌾 150نفر ضد انقلاب رو به رو شده بود و حاضر نشده بود برگردد و به دوستش گفته بود که من در اینجا ضد انقلاب را سر گرم می کنم 🌾 وتو برو به نیرو خبر بده که بعد از درگیری ایشان با ضد انقلاب که رگبار  به اسلحه اش را به دشمن باز کرده بود و بعد از هلاکت رساندن چند نفر از دشمنان اسلام خود نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🩸شهید حسین علی مهدوی خود را فدای 50نفر نیرو کرد به طوری که اگر ایشان درگیر نمی شد ما از وجود ضد انقلاب مطلع نمی شدیم و همگی قتل عام می شدیم و خود شهید حسین اگر می خواست در گوشه ای پنهان می شدو شاید هیچ آسیبی نمی دید ولی شهید حسین علی محمدی شجاعانه به مقابله با دشمن شتافت و چون کوهی استوار مقاومت کرد و نیرو ها به شنیدن صدای تیر اندازی از درگیری وی مطلع شدیم ودرگیری ما حدود 30الی 45دقیقه طول کشید 🥀و ایشان به آرزوی چند ساله خود رسد و در روز 29ماموریتش به شهادت رسید