🌹#هر_روز_با_شهدا🌹
#برشی_از_خاطرات 📜
کت و شلوار بسیار زیبایی داشت. در مراسمات جشن اهل بیت میپوشید. اوایل سال ۸۸ بود. یکبار گفتم: این کت و شلوار رو چند خریدی؟ پرسید: چطور؟ گفتم اگه جایی سراغ داری که قیمت مناسب می فروشه به ما معرفی کن، رو به من کرد و گفت: سایز من به تو میخوره، فردا برات میارم! همان شب کت و شلوار خودش را داد خشکشویی فردا اورد و تحویل من داد. هر چه اصرار کردم بی فایده بود. می گفت: این یک هدیه ناقابل است برای شما! فقط از شما میخواهم برام دعا کنی شهید بشم!
#هدیه_به_روح_شهدا_صلوات
#شهید_علیرضا_مصطفوی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#برشی_از_خاطرات 📜
سه روز تا شروع عملیات مانده بود. شب جمعه برای دعای کمیل به مقر نیروها در هتل آمدیم. رفتار او خیلی عجیب شده. وقتی سید دعای کمیل را می خواند شاهرخ از شدت گریه شانه هایش می لرزید ! با دیدن هت ناخوداگاه گریه ام گرفت. سرش پائین و دستانش به سمت آسمان بود. مرتب هی گفت: الهی العفو. صبح فردا، یکی از خبرنگاران تلویزیون به میان نیروها آمد و با همه بچه ها مصاحبه کرد. خبرنگار از او پرسید: چه آرزوئی داری؟ گفت: پیروزی نهایی برای رزمندگان اسلام و شهادت برای خودم
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹#هر_روز_با_شهدا🌹
#برشی_از_خاطرات 📜
مسئول واحد شهدای کانون فرهنگی رهپویان وصال بود. روی وصیت نامه شهدا کار میکرد، قرار بود برای شهید عبدالحمید حسینی کتاب بنویسید نصف از کارش را هم کرده بود همیشه میگفت: فکر نکنید این کارها را خودم میکنم این هارا خدا و امام زمان عج راه میاندازند. میگفت: باید شهدا را به همه نشان دهیم و این وظیفه بر گردن همه ما است.
#هدیه_به_روح_شهدا_صلوات
#شهید_محمد_مهدوی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹