📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت سی و نهم
📝عاشق شهادت♡
🔰تقریباً ده روزی از خرداد ماه ۱۳۶۱ میگذشت که شنیدم شهید برزگر تازه از جبهه به روستا برگشته و یک دستش هم مجروح شده است.
همان روز به دیدار ایشان رفتم و با هم به گفت وگو نشستیم، به او گفتم: آقای برزگر شما که یک روحانی هستی چرا به جبهه می روی؟ مگر وظیفۀ شما تبلیغ دین نیست خب با زبان به راهنمایی جوانها بپرداز
🌷ناگاه شهید ابرو در هم کشید و بلافاصله گفت: کار ما این نیست که تنها با زبان دیگران را موعظه کنیم و در پشت جبهه فقط شعار بدهیم و جوانهای مردم را زیر گلوله های دشمن بکشانیم گفتم خب خدا را شکر، شما که تکلیفت را انجام داده ای و حتی مجروح هم شده ای، چرا نگران هستی؟
🔸️گفت از شما که مسئول پایگاه روستای رستم آبادی انتظار چنین پیشنهادی را ندارم تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد نباید امام خمینی(ره)را تنها بگذاریم و پشت ولایت فقیه را خالی کنیم، بلکه باید جوانان را با زبان تشویق به جهاد کنیم و سلاح برداریم و در کنار مردم باشیم.
از شما خواهشی دارم اگر به لطف خدا شهادت نصیبم شد پشتیبان اسلام باشید، رهبرمان را تنها نگذارید شهدا را فراموش نکنید و از یاد خانواده شهدا غافل نشوید.
🌷به نشان تسلیم در برابر حرف حق سکوت اختیار کردم چون شهید با اینکه سنش کمتر از بنده بود ولی همیشه مثل یک#عارف عمل میکرد و همین موعظه ها دلم را لرزاند و اثرگذار شد و باعث شد با جمعی از اهالی عازم جبهه شویم.
🔰«بنده، حسن ابهری و علی متقی» توفیقی شد تا بعد از شهید جزو نفرات اول باشیم که برای نخستین بار از روستای رستم آباد در دفاع مقدس شرکت می کنند.ما رفتیم و همان حس و حالی را که شهید برایمان توصیف میکرد با چشم دل تجربه کردیم
🌷 تازه فهمیدم چرا شهید#عاشق_شهادت است و دست از جهاد بر نمیدارد. اکنون سالها از ماجرامی گذرد ولی هنوز هم تحویل سال به دیدار خانواده شهدا میرویم...
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹