🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت سی
✨وزیر سر جنباند.
_تعجب می کنم که چرا آمدنم را غنیمت نشمردی. می توانستی با گشاده رویی، دل از این دو پرنده بکنی و مرا شاد و خشنود روانه کنی. به نفعت بود.
🍁ابوراجح دستمال خونی را نشان داد.
_همین قصد را داشتم. اشتباهم این بود که کلمه حقی بر زبان آوردم. حالا هم که طوری نشده. در این میان، من یک سیلی خورده ام. اینکه نباید سبب کدورت خاطر شما بشود! قوها را بردارید و ببرید. دو _سه روزی دل تنگ می شوم. خودم را به این تسکین می دهم که قوهایم زندگی بهتری دارند و غرق در ناز و نعمت اند.
وزیر قبل از آنکه در پس پرده ناپدید شود، گفت: امروز به هم ریخته ام؛ قوها پیش خودت بماند تا ببینم تصمیم چه خواهد بود.
از آنچه در آن چند دقیقه پیش آمد، بهت زده بودم. ابوراجح دست و صورت خود را شست و آب کشید. او را به اتاقی که در راهرو بود، بردم تا استراحت کند. به بالش که تکیه داد، گفت: کار من دیگر تمام است. اگر خیلی خوش شانس باشم به سیاه چال می افتم. فکر نکنم این وزیر بی کفایت، دست از سرم بردارد. مرد کینه توزی است.
پنجره اتاق به حیاط خلوت باز بود. سجاده ابوراجح کنار پنجره پهن بود. کتاب هایش توی طاقچه، کنار هم چیده شده بود. مسرور ظرف انگور را آورد، جلو ابوراجح گذاشت و رفت. ابوراجح به شوخی گفت: صحنه قشنگی نبود. نمی خواستم پس از مدت ها که به دیدنم آمدی، شاهد آن باشی، اما فایده اش این بود که برای چند دقیقه، عشق و عاشقی را از یادت برد.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
💍💝https://eitaa.com/behshtshohada💍💝
🕗 #وقت_سلام
به صحنش رسیدم، که باران🌦 گرفت
دل مردهام لحظهای جان گرفت
غریبانه غرق زیارت شدم
لبم بوی آیات قران گرفت
با یک سلام زائر آقا شوید✋
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً*
*مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
علی فانی - دعای فرج.mp3
3.91M
🕘#قرارِعاشقۍ❤️
🎤 علی #فانی
🗓روز_سوم
🔮『هر زمان جوانۍ دعاےفرجمهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان #امامزمان(عج) دستهاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان بلند میکنند و براے آن جوان دعا میفرمایند؛چہ خوش سعادتند ڪسانیڪہ حداقل روزے یڪبار #دعایفرج را زمزمہ مۍڪنند:)』
بهنیّٺ #شهید_محمدرضا_صفری مےخوانیم 🌱
📿چله ی #دعای_فرج
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝
ششمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊
🔰امروز سه شنبه ۳ مهر۱۴۰۳
🌹 «چهارمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا
🌷شهیدان والامقام #یزدانخواه
🔷مزار: گلزار شهدا،فر یدونکنار
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🕊زیارتنامهی شهدا🕊🌹
🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
💐#شادی_روح_شهدا_صلوات💐
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
"كارگر شهید «#نوروزعلی_یزدانخواه»
✨قرعه کشی بین پدر و پسر کارگر برای حضور در عملیات کربلای 4✨
🌷🍃شهید «نوروزعلی یزدانخواه» در دوم بهمن 1309 در فریدونکنار به دنیا آمد و در چهارم دی 1365 در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید.
❤️بانوی فداكار «شهربانو ثمنی» همسر كارگر شهید «نوروزعلی یزدانخواه» و مادر 🌷شهیدان قربانعلی
🌷 رحیم (كارگر شهید)
🌷 طوبی
🌷و خدیجه
🥀شهادت 5 تن از اعضای خانواده اش را این گونه روایت میكند:
👩👧👧دخترانم «طوبی» و «خدیجه» در سال 1357، دو ماه قبل از پیروزی انقلاب در شهر فریدونكنار شهید شدند. 👩👧دختر عزیزم «طوبی» كلاس چهارم بود و «خدیجه» 3 سال بیشتر نداشت.
✊ در آن روزهای پرشور من هر ازگاهی در تظاهراتها شركت میكردم. اما آن روز نرفتم و «طوبی» به عادت همیشه «خدیجه» را به كول گرفت و به تظاهرات رفت. در میان راه «قربانعلی» پسرم از آن دو خواست به خانه برگردند.
👈 همان لحظه مأموران حمله كردند. بچههایم به منزل شهید ساداتی پناه بردند.
😔 اما یكی از گلولهها به سینه «طوبی» كه پشت در پنهان شده بود، اصابت كرد و خدیجه نیز كه در دوش طوبی بود به شهادت رسید.
😞بعد از انقلاب قاتل او را شناختیم اما همسرم از او گذشت و او را بخشید.
👩👦فرزند دیگرم «قربانعلی» اوایل سال 1361 از میان ما پركشید. او عاشقانه و غریبانه در حین انجام مأموریت و مبارزه با منافقین آسمانی شد.
🕊۲ سال بعد از انقلاب، من مادر ۳ شهید بودم، اما دوست داشتم همسر و دیگر فرزندم در میدان جنگی رسمی تر از این حرفها به شهادت برسند.
🕊 واقعا به آن ۳ شهید راضی نبودم. من غبطه میخوردم، بلکه حتی حسادت میکردم به مادران شهدایی که بچههای شان در خط مقدم جبهه به شهادت رسیده بودند.
🥀هنوز اربعین شهادت قربانعلی نرسیده بود که یک شب، همسرم به من گفت: «اگر من هم بخواهم با رحیم عازم جبهه شوم، رضایت میدهی؟» 🌷جواب دادم: «مراسم چهلم قربانعلی با من، تنهایی از پس همه کارها برمیآیم، تو و رحیم با خیال راحت بروید منطقه» و رفتند.
🌞روز عملیات کربلای 4 سردار حاج بصیر میان پدر و پسر قرعه انداخت تا یك نفر از آنان در عملیات شركت كند اما همسرم قرعه را قبول نكرد. آنها هر دو در عملیات شركت كردند.
https://eitaa.com/behshtshohada
🥀"وقتی همسرم شهید شد رحیم نزد حاج بصیر رفت و گفت: «حاجی، من فرزند شهید شدم.»
🍃 حاج بصیر به رحیم گفت: پیكر بیجان پدر را به عقب انتقال دهد. اما رحیم پیكر پدر را بوسید، به آن عطر زد، بعد سلاحش را برداشت و به راه افتاد.
🌷حدوداً 50 متر از پیكر پدر فاصله نگرفته بود كه روح بیقرارش به پدر پیوست. پیكر رحیم متلاشی شده بود و از تسبیح اش او را شناسایی كردند.
🌺«شهربانو ثمنی» در ادامه روایت میکند: تازه حضرت آقا، رهبر شده بودند. ما رفتیم خدمت شان، همراه تعدادی دیگر از مادران شهدا. مادر شهید شیرودی هم بود. خیلیها بودند.
📌 من همان جا میکروفن را گرفتم و به ایشان گفتم: «برای انقلاب و ولایت فقیه، هنوز یک دو پسر دیگر هم دارم، تازه خودم هم هستم». این را که گفتم، مادر شیرودی با یک لهجه غلیظ مازنی و خیلی بلند گفت: «من هم هستم تا چشم دشمن شما کور شود». بعد، دیگر مادران شهدا هم همین جمله را تکرار کردند.»
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊