هدایت شده از مرتضی رجائی
هنوز جوهر قرارداد #برجام خشک نشده بود، که #اوباما تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرد. در سیزده دی ۱۳۹۸، #آمریکا سردار پرافتخار ایران، حاج #قاسم_سلیمانی را به اتهام تروریست بودن به شهادت رساند. یک سال بعد، رژیم صهیونیستی، یک #دانشمند_هستهای ایرانی را در درون کشور ترور کرد و به شهادت رساند. چند ماه بعد از این حادثه، بخشی از تأسیسات سایت هستهای #نطنز به دست عامل نفوذی رژیم صهیونیستی منفجر شد. این مثالها گواه آن است که با وجود پایبندی مردم ایران به آرمان ها و خطوط قرمز خود، #مذاکره با سران استکبار، هیچ دستاوردی برای حل مشکلات کشور نخواهد داشت.
(نمونه یک بند یادداشت انتخاباتی در سبک #بندنویسی_اوجی و با استفاده از #مثال_آوری)
#انتخابات
#بی_تفاوت_نباشیم
🆔️ @m_rajaaei
هدایت شده از مرتضی رجائی
شاید باورتان نشود؛ ولی حتی اگر #رئیس_جمهور منتخب یک ملت انقلابی هم باشید، میتوانید با قراردادی مثل برجام، #عزت و #اقتدار_ملی کشورتان را به باد دهید. نخست حل همۀ مشکلات داخلی کشور، حتی آب آشامیدنی مردم را به #مذاکره و تصویب #برجام پیوند دهید. بعد به وزیر امور خارجهتان بگویید در خیابانهای ژنو دنبال سرِ جان کری بدود تا عکسهایش در دنیا منتشر شود. آنگاه وقتی برجام تصویب شد، بلافاصله و قبل از انجام کوچکترین تعهدی از سوی طرفهای مقابل، قلب #رأکتور_اتمی خودتان را با سیمان پر کنید. در گام بعد، همۀ منتقدان خودتان و قراردادتان را بیسواد و بیشناسنامه معرفی کنید. آخرین کار هم این است که حتی پس از ترور سردار پرافتخار ملی تان به دست #آمریکا، باز هم از مذاکره حرف بزنید. اگر هنوز مطئمن نیستید که #غرور_ملی مردم کشورتان له شده است، می توانید جلوی #نفوذ جاسوسان #رژیم_صهیونیستی را نگیرید تا یک دانشمند برجسته هستهای را در داخل ایران #ترور کنند. حالا می توانید مطمئن باشید که کار تمام است.
(نمونه یک بند یادداشت انتخاباتی در سبک #بندنویسی_مستقیم و با استفاده از #توصیف)
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
🆔️ @m_rajaaei
هدایت شده از مرتضی رجائی
با اینکه حالا و در پایان دولت دوازدهم، حتی بسیاری از غربگراها هم فهمیدهاند که مشکلات کشور با #مذاکره حل نمیشود، #روحانی و دولت او همچنان بر مذاکره و احیای جنازۀ #برجام پافشاری میکند. زمانی یک مرد مغرور و پُرافاده سوار اتوبوس شد. از همان لحظۀ اول شروع کرد به این و آن خرده گرفتن که «تو چرا حمام نمیروی تا در فضاهای عمومی بوی بد ندهی، تو چرا این همه بار با خودت به داخل اتوبوس آوردهای» و از این دست حرفها. کمکم همه صدایشان بلند شد که «کاش زودتر پیاده شوی تا از شر تو راحت شویم». بالأخره اتوبوس به ایستگاه مقصد مرد رسید. مرد در هنگام پیاده شدن، پایش گیر کرد و با صورت روی زمین افتاد. در همان حال نگاهی به داخل اتوبوس انداخت و وقتی پوزخندهای مردم را دید، تصمیم گرفت برای این که جلوی آنها کم نیاورد، همان طور سینهخیز به راهش ادامه دهد. اینطور شد که مرد مغرور تا خانه خودش سینهخیز رفت.
(نمونه یک بند یادداشت انتخاباتی در سبک #بندنویسی_مستقیم با استفاده از #مثال_آوری)
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#اثرگذار_باشیم
🆔️ @m_rajaaei