📌روایت چیست و با ما چه میکند؟
👤آزاده جهاناحمدی؛ منتقد ادبی
تعریف دقیق، جامع، مانع و شفافی از روایت در ادبیات فارسی نداریم. آنچه تحت عنوان تعریف روایت مطرح میشود، ترجمه از آثار غیرفارسی است که معادلیابی برای آن گاهی با دشواری همراه است...
گریزی نداریم جز اینکه بصراحت اعلام کنیم ما هنوز نتوانستهایم به نسبت مشخصی بین داستان و روایت برسیم. همان طور که نسبت روشنی میان روایت و خاطره و تجربه زیسته نداریم. گاهی رسمی و گاهی تلویحی به همه اینها میگویم روایت...
آنچه تجربه زیسته ما در لحظه و از هستی میتواند داشته باشد؛ احساسی کاملاً درونی، شخصی و شهودی که غیرقابل انتقال مینماید، اما قرار دادن آن در زنجیره روایی امور دیگر، به ما این امکان را میدهد تا با آنچه در لحظه تجربه کردهایم، فاصله بگیریم و آن را با واژههایی که به شکل بالقوه قابل دسترس برای دیگران هستند، تفسیر کنیم و در اختیار آنها قرار دهیم. درواقع برای فهم آنچه در لحظه به مثابه تجربه زیسته بر ما میگذرد و یا دادن قالب و فرمول به آنچه در لحظه احساس میکنیم، ما آن امر زیسته تجربی را در زنجیره روایی وارد میکنیم، همین عمل ساده روایت کردن، ما را از سیطره آن امر زیسته رها میکند و در بطن امر قابل فهم مستقر میسازد.
آنچه خاطره و تجربه زیسته را تبدیل به روایت میکند، نفوذ نوشتار است به لایههای عمیق زندگی، هستی و انسان و از این مسیر است که روابط انسان با ساحات گوناگون معنادار میشود. «مقوم روایت ایجاد تکانه در مخاطب برای گشودن نظرگاه جدید است». اما آنچه میبینیم روند عادی تجربیات نویسندگان است که تحتعنوان روایت در مسیر خط زمان نوشته و به عنوان روایت منتشر میشود...
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
اگر دوست دارید متن کامل مقاله را مطالعه کنید، به اینجا مراجعه کنید.
✍پ.ن: اگر بخواهیم بر پایه دیدگاه نویسنده نوشته بالا، مقوم روایت را "ایجاد تکانه در مخاطب برای گشودن نظرگاه جدید" بدانیم، وقتی میخواهیم چیزی را روایت کنیم باید دو نکته را فراموش نکنیم:
یکی اینکه ما به دنبال ایجاد یک نظرگاه و زاویه دید جدید در مخاطب هستیم،
دیگری اینکه برای این کار باید نوشته مان قابلیت ایجاد یک تکانه و تلنگر در مخاطب را داشته باشد.
پس طولانی نویسی و گیج و سردرگم کردن مخاطب خسته و پرمشغله امروزی از نوشته مان، با دغدغه بالا تناسبی ندارد و در روند خلق روایت اخلال ایجاد میکند.
#جهاد_روایت
#روایت_نویسی
#چیستی_روایت
https://eitaa.com/joinchat/2345402427C9c718687c3
هدایت شده از گفتارهای محمدرضا بابایی
روایت جهاد میخواهد!(1)
✍️ محمدرضا بابایی
من دوست ندارم قلم رو کانالیزه کنم، طبع باید خودش روان باشد برای نوشتن!
این را از نویسندگانی میشنوم که بسیار مستعد و دغدغهمند هستند، اما حاضر نیستند برای اسلام جمعی نویسندگی کنند!!!
مثل اینکه لشکری به منافع و مرزهای اسلامی حمله کرده باشد و ما بگوییم من در جنگ فردی خوب عمل میکنم! شما برید من خودم هر از گاهی یک تیر میاندازم.
از این پاسخ چه مقدار تعجب میکنید؟
عقلای عالم آیا اینچنین فرد را توبیخ نمیکنند؟
حال چه شده است که نویسندگان، خطباء، هنرمندان و سایر اقشار اثرگذار، جریان ساز و گفتمانساز در کشور بدنبال کار جزیرهای و فردی هستند؟
بله؛ بواسطه اندک تجربهای که دارم تنهایی و به قول امروزیها برند شخصی خیلی راحتتر ایجاد شده و اشاعه پیدا میکند ولی در کار جمعی با توجه به صبر، تحمل و تمرین گوهر وجودی انسان صیقل پیدا کرده و آدمی پخته میشود.
در هر نقطه از کشور اگر کوچکترین دغدغهای در نوشتن دارید به ما ملحق شوید.
برای ارتباط در خدمتم.
@Mohammad_reza_babaie
#جهاد_روایت
#پویش_تبیین
#پویش_نوشتن
این یک درخواست ملی از همه نویسندگان دغدغهمند است.