#فرزندپروری
❌والدینی که بیش از حد در خدمت فرزندان خود هستند
یا کمبود حضور خود در خانه را با پول💰 جبران میکنند
فرزندانی 🔻کم تحمل 🔻 لوس 🔻و خشن
بار میآورند.
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
#آموزشی
🔸در لحظات مختلف و بدون هیچ دلیل خاصی، به کودک ابراز علاقه کن و مرتب یادآوری کن که دوستش داری.
🔸حتی وقتی خطایی میکنه!
🔸بگو که دوستت دارم ولی از کار اشتباهت، ناراحتم و چرایی کار اشتباهش رو توضیح بده.
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
هدایت شده از سرودی ها
38.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽|انتشار برای اولین بار
نماهنگ سنگ کاغذ قیچی
🌈باصدای مجتبی کرمی
🌺باهمراهی گروه سرود فطرس قم
🌼سرپرست: ابوالفضل محمدی
🌱شاعر: مجتبی کرمی|حسین سقازاده
🌸تنظیم: حسن دینا
🧡تصویر: سید امیرحسین موسوی
💠پوستر: اویس آرت
❤️تهیه شده در سرودی ها
🌷#غدیر #سرود
🔰ا @fotros_sorood
💢ا @soroodiha
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی با مقوا یا کارتن 🤩
اهداف این بازی
✓جایگذاری
✓تشخیص رنگ
✓تقویت هوش
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
پادشاه و سنجاب - @mer30tv.mp3
3.63M
#قصه_شب
پادشاه و سنجاب🤴🐿
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
🔸️خندهی دیوانه
🌸آسمان آبی بود
🌱ظهر یک روز بلند
🌸پیرمردی آمد
🌱کوله بارش لبخند
🌸روی و مویش خاکی
🌱کت و کفشش پاره
🌸وسط کوچه نشست
🌱مثل یک آواره
🌸دور او جمع شدند
🌱همه از کودک و پیر
🌸گرد او حلقه زدند
🌱او در آن حلقه اسیر
🌸یکی از حلقهی ما
🌱تکه سنگی برداشت
🌸ناگهان بر سر او
🌱لالهی سرخی کاشت ..
🌸پیرمرد آه نکرد
🌱از ته دل خندید
🌸در دل من اما
🌱گلی از غم روید
🌸کار زشتی کردیم
🌱کار زشتی کردند
🌸ما به او سنگ زدیم
🌱او به ما زد لبخند
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
18.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون زیبای حباب ها
این داستان :
« آمپول زن وحشتناک »
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
‼️بگذارید کودکتان چیزهای مختلف را بررسی و کشف کند...
🔹استفاده از ذهن و تواناییهای کودک مهم است.
🔸هم چنین زمانی که نیاز دارند به آنها فضایی بدهید. این به کودک شما اجازه میدهد تا افکار خود را جمع و جور کند، به حرکت بعدی فکر کند و یک برنامه بسازد.
▫️کودک مستقل در برخی از مواقع باید در محیطی باشد که بتواند به تنهایی در آن حضور داشته باشد تا کارها را به تنهایی انجام دهد.
#تربیت_فرزند
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
داستان کودکانه مورچه و کبوتر:🐦🐜
در یک روز گرم تابستان، مورچه ای در جستجوی آب در حال قدم زدن بود.
پس از مدتی قدم زدن، رودخانه ای را دید و از دیدن آن خوشحال شد.
او برای نوشیدن آب از روی صخره ای بالا رفت، اما لیز خورد و در رودخانه افتاد.
او در حال غرق شدن بود اما کبوتری که روی درختی نزدیک نشسته بود به او کمک کرد.
کبوتر با دیدن مورچه در دردسر، به سرعت یک برگ را در آب انداخت.
مورچه به سمت برگ حرکت کرد و از آن بالا رفت.
سپس کبوتر برگ را با احتیاط بیرون کشید و روی زمین گذاشت.
به این ترتیب مورچه نجات یافت و او برای همیشه مدیون کبوتر بود.
مورچه و کبوتر بهترین دوستان شدند و روزها به خوشی گذشت.
با این حال، یک روز، یک شکارچی به جنگل رسید. کبوتر زیبا را دید که روی درخت نشسته و تفنگش را به سمت کبوتر نشانه گرفت.
مورچه ای که کبوتر را نجات داد این را دید و پاشنه شکارچی را گاز گرفت.
از شدت درد فریاد زد و اسلحه را رها کرد. کبوتر از صدای شکارچی نگران شد و متوجه شد که چه اتفاقی ممکن است برای او بیفتد،او پرواز کرد!
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻