eitaa logo
بهترین مادر
48.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
167 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/UD6t.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
ریاضیات را مثل سرگرمی بدانید. مهارتهای ریاضی ابتدایی که بچه ها در طی سالهای اولیه کودکی خود می آموزند ، پایه و اساس کل حرفه علمی آنها است. بچه ها مفاهیم ریاضی ساده و کاربرد آن را با فعالیت های سرگرم کننده فرا می گیرند.نکته: شما می توانید با درگیر کردن کودک خود در برش دادن اشکال مختلف میان وعده ها ، هندسه را جالب کنید. به این ترتیب آنها می توانند اشکال مختلف را به راحتی تشخیص دهند.آنها را به فروشگاه مواد غذایی ببرید. قیمت شیرینی های مختلف را مقایسه کنید. 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
: قصه خرس تنبل بهار اومده و برفا آب شدند و برگای درختان از دوباره در اومدند و همه ی حیوانات جنگل بیدار شدند و با هم بازی می کنند. اما خرس کوچولو هنوز خوابه و نمی دونه که بهار اومده. گوش بدید صدای خرخرش میاد. حالا فصل تابستونه. هوا گرم شده و حیوونای جنگل مشغول بازی و شادی اند. اما بازم خرس کوچولو نیست. اون کجاست؟ خرس کوچولو هنوز خوابه. اون نمی دونه که تابستون شده. حالا پاییزه. برگ درخت ها زرد و قرمز و نارنجی شده. همه ی حیوونا دارن خودشون رو برای زمستون آماده می کنن. اما خرس کوچولو کجاست؟ خرس کوچولو هنوز خوابه. اون نمی دونه که پاییزم اومده. حالا زمستون شده! هیچ حیوونی تو جنگل دیده نمی شه. اونا همه به خونه های گرمشون رفتند و خوابیدند. اما خرس کوچولو کجاست؟ خرس کوچولو از خواب بیدار می شه و می گه: وای که چه خواب خوبی بود. چقدر خوابیدم! الان زمستونه! من که خیلی تنهام! و باز دوباره خوابید. دوبار بهار اومد و همه ی حیوونا شاد و سرحال بودند. اونا با هم یک جشن بزرگ گرفتند. اما خرس کوچولو کجاست؟ همه با صدای بلند خرس کوچولو رو صدا کردند. خرس کوچولو! بالاخره خرس کوچولو از خواب بیدار می شه و فصل بهار رو می بینه. 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پوکویو این داستان : « دوربین دزد » 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
با درخت پیر قهر نکنید - @mer30tv.mp3
4.36M
با درخت پیر قهر نکنید 😴🥱😴🥱😴🥱🥱😴😴🥱 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب های زمستانی شما عزیزان را به آغوش گرم خدا می‌سپارم شبتون پــراز یــاد خــــدا 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
صبح است و هوا هــوای لطف است و صفا! صبح است و نوا نـوای مهر است و وفا! صبح است و دلا هرآنچه می خواهی هست؛ بر سفرۀ گستردۀ الطافِ خدا 🌸سلام🌸 🌱🌸صبح تون بخیر🌸🌱 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
⭐️🌼 انگار بهاره 🌼⭐️ سلام آقا جون بهار دلها اسمتون اومد انگار بهاره وقتی بیایی بارون ایمان بر قلب و دلها بر جان می باره نام خدا و قرآن و اسلام زنده به دستت می شن دوباره ✨آقای خوبم 🌼منتظرم من 🌼وقتی بیایی 💐انگار بهاره 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
32.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این یه سلام ویژه است از طرف سرباز های مشهد الرضاییت... "سرود قلب عالم" 📌 اجرای سرود تازه منتشر شده قلب عالم با حضور ۱۳۱۳ نفر در حرم مطهر رضوی ☘️ تقدیم به حضرت صاحب العصر والزمان(عج) 🔴 در پویش مردمی قرار دوازدهم 📺 بیننده این کلیپ زیبا باشید🌸 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
🌼هرکی به فکر خویشه روزی بود و روزگاری بود در مزرعه سرسبزی موش شیطان و بلایی زندگی می کرد در این مزرعه به غیر از موشی یک مرغ و یک گوسفند و یک گاو و یک مار بزرگ که شدیدا با موشی دشمن بود به همراه زن و مرد مزرعه دار زندگی می کردند. یک روز صبح موشی که خیلی گرسنه بود، از لانه اش بیرون آمد و به دنبال غذا می گشت که مرد مزرعه دار که برای خرید به شهر رفته بود همراه با بسته ای سر رسید و همسرش را صدا کرد و بسته را به او داد. موشی خوشحال شد و با خود گفت: حتما برای او غذا خریده از باقیمانده آن ما هم بهره ای می بریم منتظر ماند تا زن مزرعه دا ر بسته را باز کرد. ناگهان چشمش به تله موشی که در دستان او بود افتاد و فریاد زد" ای خدای من" مار بدجنس کم بود، تله موش هم به آن اضافه شد از فردا یک لحظه هم نمی توانم بیرون بیایم. خدا به خیر کند و به سراغ خانم مر غه رفت و گفت:مرد مزرعه دار تله موش خریده بیایید فکری بکنیم، "خانم مرغه گفت": تله موش به من کارندارد من مرغم و از تخم مرغ من استفاده می کنند. بعد موشی به سراغ گوسفند رفت و از او کمک خواست گوسفند در جواب او گفت: آنها فقط از شیر من استفاده می کنند و تله موش به من کاری ندارد . بعد از آن به سراغدگاو رفت او هم در جواب گفت: از من برای شخم زدن استفاده می کنند و تله موش با من کار ندارد موشی هم ناراحت به خانه اش رفت. هوا کم کم تاریک شد و همه به خواب رفتند نزدیک نصف شب صدای تله موش بلند شد مرد مزرعه دار همراه زنش بیرون آمدندو به سراغ تله موش رفتند و با تعجب دیدند که مار در داخل تله گیر افتاد ه است. زن مزرعه دار بی خبراز خطر، نزدیک مار ایستاده بود مارهم که خیلی عصبانی بود پای زن را نیش زد زن هم فریادی زد و به زمین افتاد مرد مزرعه دار که تازه فهمیده بود چه شده است، با بیلی که در دست داشت به سر مار زد و او را کشت، و زن را که بیهوش شده بود به اتاق برد و توسط یکی از همسایه ها طبیب را با خبرکرد. طبیب با دیدن زن به او دارویی داد و گفت : باید استراحت کند مار سمی بوده است باید او را به بیمارستان ببرید یا حسابی از او پرستاری کنید و او را تقویت کنید. فردای آن روز همسایه ها برای عیادت زن آمدند یکی از همسایه ها گفت: سوپ مرغ برای او خوب است مردهم به سرعت به سراغ خانم مرغه رفت و او را کشت و پرهایش را کند و از او سوپ و خوراک مفصلی درست کرد و به همسرش داد. ولی حال او بد و بد و بدتر شد، بعد چند روز یکی دیگر از همسایه ها گفت: او باید گوشت بخورد خیلی ضعیف شده است، مرد به سراغ گوسفند رفت و او را کشت و چند روز برای همسرش کباب و غذاهای مفصل درست کرد و به او داد ولی زهر مار اثر کرد و بعد از چند ماه زن بیچاره مرد. همه فامیل برای تسلیت به مرد مزرعه دار دور او جمع شدند، مرد هم برای پذیرایی از آنها مجبور شد گاو را هم بکشد و برای آنها غذا درست کند. در تمام این مدّت موشی نظاره گر اتفاقاتی بود که در مزرعه می افتاد و با تعجب همه آنها را دنبال می کرد و با خود می گفت: من به آنها گفتم ولی توجه نکردند و فقط به فکر خود بودند. 🍃از این داستان نتیجه میگیریم که خودخواهی عاقبت بدی دارد ‌ 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
یکی از موثرترین روش هایی که می تواند موجب کاهش مشاجره ها و کشمکش های خواهر و برادرها با یکدیگر شود؛ شریک کردن آنها در وسایل، اسباب بازی ها و کتاب های داستانی شان است. 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻