صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🍃زائر اربعین حسین
داغ پشت داغ، پشت داغ.
دیدی آخرش داغی که از آن میترسیدم به دلم نشست.
با خودم میگفتم نترس، بر سرت آنچه از آن میترسی نخواهد آمد
ولی آمد به سرم از آنچه میترسیدم.
اصلاً در خیالم نمیگنجید اربعین بیاید
و به جای آن که در مسیر نجف تا کربلا
موکب به موکب، عشق بازی کنم و قدم بر دارم
در کوچه پس کوچههای فراق
بر سرم بکوبم و آه حسرت بکشم.
داغ پشت داغ، پشت داغ.
لحظهها هر کدامشان آتشفشانی شدهاند برای خودشان.
صبح یک جور، ظهر یک جور،
عصر یک طور دیگری و شب به شیوۀ خودش
داغ میگذارند روی دلم.
آقا! میشود بگویی چگونه میشود داغ فراق اربعین را تاب آورد؟
عادت کرده بودیم به این که اربعین
در جادۀ عشق نجف تا کربلا آوارۀ حسین باشیم.
با لباسهای خاکآلوده و پیشانیهای پر از عرق
و پاهای تاول زده و کولههای سنگینمان انس گرفته بودیم.
باشد، مینشینیم در خانه و زیارت میخوانیم
ولی چه خوب است که تو میدانی
داغی که از فراق اربعین بر دلمان نشسته
تنها با خنکای عشق تو سرد میشود.
آقا!
این شبها که دارم در فراق اربعین میسوزم
میشود برای التیام داغ دلم
پاسخ سؤالم را بدهی و بگویی که آیا با من دوست میشوی؟
یقین دارم پاسخ تو اگر «آری»
دلم از همۀ غصّهها عاری میشود؛ حتّی غصّۀ فراق اربعین.
با من دوست میشوی؟
منتظرم، تا اربعین نیامده، پاسخم را بده.
شبت بخیر زائر اربعین حسین!
#اربعین
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
#سلام_اربابم♥️✋
صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم
ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر
به امیدی که جوابی زشمامی آید
گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر
#صباحڪم_حسینے ✨
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
زیباترین ندای عاشورا ۳۱.m4a
15.72M
#زیباترین_ندای_عاشورا ۳۱
#حسن_ظن به خدا
🇮🇷بسم رب الشهداءوالصدیقین🇮🇷
دو مورد از حسن ظن ها رو عرض کردیم
۱. حسن ظن به خود
۲. حسن ظن به دیگران
سومین مورد 👈 حسن ظن نسبت به خدا هستش
بذارید این مورد رو در غالب داستان روایی عرض کنم
چون هم داستانش قشنگ و شیرینه😍
و هم این که برا من و شماها درس و عبرت هستش
شقیق بلخی از عرفای قرن دوم هجری هستش میگه در سال ۱۴۹ هجری وقتی مکه مشرف شدم
تو منزلگاه قادسیه که رسیدم چشمم به یه جووونی افتاد که
خوشگل و چهره زیبایی داش و تو یه گوشه ای نشسته بود😍👌
و یه لباسی پوشیده بود که من با خودم گفتم احتمالا این جوون از صوفیان باشه
و می خواد سربار مردم بشه😖
قسم به خدا که نمیزارم چنین اتفاقی بیفته
وقتی نزدیک این جوون رفتم گویا متوجه شد و فرمود
👈 ای شقیق! اجتنبوا کثیرا من الظن، ان بعض الظن اثمـ
از گمان و ظن بپرهیزید چرا که بعضی از این ظن ها گناه هستن😖
میگه با خودم گفتم عجب حادثه عجیبی افتاد
جوان از نیت من خبر داد و اسم منو گفت🤨
حتما ایشون عبدصالح خداهستش
تو همین فکر بودم که جوون رو گم کردم و گفتم دنبالش میرم و پیداش می کنم و
ازش حلالیت می طلبم😢
میگه تو یه منزلگاه دیگه پیداش کردم درحالی که مشغول نماز بود
رفتم جلووو
نمازش که تموم شد رو کرد به من و فرمود
👈 ای شقیق! انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی✅
باز با خودم گفتم ایشون از ابدال هست که نیت منو دوباره خوند و .....
رفتم دنبالش و تو منزلگاه دیگه باز پیدا کردم که در حال اب کشیدن از چاهی بود
ناگهان اون ظرف اب افتاد داخل چاه و بعد با خدا مناجات کرد👌
و اب چاه اومد بالا و از اون اب استفاده کرد و منم رفتم جلو و عرض کردم
میشه از اون اب و غذا هم یکم بما بدید؟؟؟
فرمود ای شقیق! همواره نعمت خدا به طور آشکار و نهان بما میرسه
لذا به خدا 👈 حسن ظن داشته باش
حالا ما نسبت به خدا چجوریم؟؟؟؟
میگیم آقاجان برو زن بگیر😐
میگه وضعیت اقتصادی رو نمی بینی چجوریه😕
میگیم بچه دار شو
میگه خرجشو کی بده😏
ینی تو انقدر به خدا حسن ظن نداری؟؟؟؟؟
بابا به خدا حسن ظن داشته باش بعد ببین چقدر قشنگ خدا
همه چیز رو برات درست کنه✅👌
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🍃آقای زائران اربعین
بزرگان ما افتخار میکنند که در مسیر زوار اربعین بایستند و به آنها خدمت کنند. آقا! کسی بیشتر از تو قدر اربعین را میداند؟ یقیناً نه، و آیا کسی بیشتر از تو ارزش خدمت به زائران حسین را میداند؟ بیتردید نه.
ای کاش میدانستم که در کدام موکب هستی و کدام یک از زائران حسین، از فیض تو بهره میبرند! در موکب آن پیرزن هستی که تنها سرمایۀ زندگیاش را که یک گاو بیشتر نبود، ذبح کرد تا غذای زائران حسین شود یا در موکب آن بچههایی که جز آب چیزی برای خدمت نداشتند؟ در موکب مرد عیالواری که جز برپاکردن یک سایبان آهی در بساط ندارد یا در موکب کسی که بازوان توانمندنش را برای بیرون راندن خستگی از تن زائران به کار گرفته؟
شاید هم خودت موکبی زدهای و همراه ملازمانت زائران حسین را غرق در فیض خدمتت میکنی! هر جا که هستی با ما هم باش!
شبت بخیر آقای زائران اربعین!
#شب_بخیر
#اربعین
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
بسم الله الرحمن الرحیم
سهم#روز_ دویست_چهارده
#صحیفه_سجادیه
#دعا_چهل_نه_در_رفع_نیرنگ_دشمنان و برگرداندن اذیت و آزار آنان
══ ೋღ🌀ღೋ══
﴿1﴾ إِلَهِي هَدَيْتَنِي فَلَهَوْتُ ، وَ وَعَظْتَ فَقَسَوْتُ ، وَ أَبْلَيْتَ الْجَمِيلَ فَعَصَيْتُ ، ثُمَّ عَرَفْتُ مَا أَصْدَرْتَ إِذْ عَرَّفْتَنِيهِ ، فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ ، فَعُدْتُ فَسَتَرْتَ ، فَلَكَ إِلَهِي الْحَمْدُ .
(1) خدای من! راهنماییام کردی، ولی به کارهای پوچ و بیهوده پرداختم و پندم دادی، اما سنگدل شدم و نعمت زیبا عطایم کردی، به نافرمانی گراییدم. چون هدایت و نعمت و عطایت را به من شناساندی و من به توفیقت آنها را شناختم و به زشتی گناهانی که در کنار این همه مواهب انجام دادم، آگاه شدم؛ از حضرتت درخواست آمرزش کردم و تو مرا آمرزیدی و عذرم را پذیرفتی؛ باز به گناه برگشتم و تو گناهم را پوشاندی و رسوایم نکردی. خدای من! تو را سپاس.
﴿2﴾ تَقَحَّمْتُ أَوْدِيَةَ الْهَلَاكِ ، وَ حَلَلْتُ شِعَابَ تَلَفٍ ، تَعَرَّضْتُ فِيهَا لِسَطَوَاتِكَ وَ بِحُلُولِهَا عُقُوبَاتِكَ .
(2) خود را در وادیهای هلاکت انداختم و در درّههای تباهی و نابودی وارد شدم؛ با ورود به آن درّهها، خود را در معرض سختگیریهایت قرار دادم؛ و با فرود آمدن به آنها، خود را در معرض عذابهایت گذاشتم.
﴿3﴾ وَ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ ، وَ ذَرِيعَتِي أَنِّي لَمْ أُشْرِكْ بِكَ شَيْئاً ، وَ لَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلَهاً ، وَ قَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ بِنَفْسِي ، وَ إِلَيْكَ مَفَرُّ الْمُسيءِ ، وَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ لِحَظِّ نَفْسِهِ الْمُلْتَجِىِ .
(3) وسیلهام در پیشگاهت، توحید برای نجاتم؛ و دستگیرهام این است که چیزی را شریک تو قرار ندادم و همراه تو معبودی نگرفتم. با همۀ وجودم به سویت فرار کردم؛ گریزگاهِ بدکار؛ و پناهگاه آنکه سود و بهرۀ خود را تباه کرده و اکنون پناهنده شده؛ به درگاه توست.
﴿4﴾ فَكَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَيَّ سَيْفَ عَدَاوَتِهِ ، وَ شَحَذَ لِي ظُبَةَ مُدْيَتِهِ ، وَ أَرْهَفَ لِي شَبَا حَدِّهِ ، وَ دَافَ لِي قَوَاتِلَ سُمُومِهِ ، وَ سَدَّدَ نَحْوِي صَوَائِبَ سِهَامِهِ ، وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّي عَيْنُ حِرَاسَتِهِ ، وَ أَضْمَرَ أَنْ يَسُومَنِي الْمَكْرُوهَ ، وَ يُجَرِّعَنِي زُعَاقَ مَرَارَتِهِ .
(4) چه بسیار دشمنی که شمشیر دشمنیاش را علیه من از نیام بیرون کشیده و دم تیغش را بر ضد من تیز کرده و سرِ نیزهاش را به قصد حمله بر من نازک ساخته و زهرهای کشندهاش را به آشامیدنیام در آمیخته و تیرهای اصابت کنندهاش را به سوی من نشانه رفته و دیدۀ نگهبانی و مراقبتش نسبت به من نخفته، تصمیم گرفته که مرا هدف شکنجه و آزار و ناراحتی قرار دهد و جرعۀ تلخ و مرارتش را به کام من ریزد.
﴿5﴾ فَنَظَرْتَ يَا إِلَهِي إِلَى ضَعْفِي عَنِ احْتَِمالِ الْفَوَادِحِ ، وَ عَجْزِي عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنِي بِمُحَارَبَتِهِ ، وَ وَحْدَتِي فِي كَثِيرِ عَدَدِ مَنْ نَاوَانِي ، وَ أَرْصَدَ لِي بِالْبَلَاءِ فِيما لَمْ أُعْمِلْ فِيهِ فِكْرِي .
(5) ولی ای خدای من! تو ناتوانیام را از تحمّل بارهای گران و عجزم را از پیروزی در برابر کسی که آهنگ جنگ و مبارزۀ با من را دارد، دیدی؛ و تنهاییام را در برابر عدّۀ زیادی که با من به عداوت و دشمنی برخاسته و در حال بیخبری من، در کمین گرفتار کردنم نشستهاند؛ مشاهده فرمودی.
https://eitaa.com/joinchat/1943797771C8583cbf03b
❖═▩ஜ••💠💠💠💠••ஜ▩═❖