یه چی بگم
اصلا این خبرها نیس❌
هر چه خبر خوب از زندگی هست همینجاست😍
مگه میشه یه نفری یه جامعه ای دین رو حذف کنه
و زندگی خوبی داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟
نعوذبالله قرآن داره دروغ میگه؟؟؟
می فرماید 👈 و من اعرض عن ذکری
کسی که از خدا روی برگردونه، ینی دین خدا رو ببوسه و بذاره کنار
میدونی اولین اتفاق که براش میفته چیه؟؟؟
قرآن می فرماید
👈 فان له معیشه ضنکا
من خدا کاری می کنم که از زندگی سیر بشه، در این حد زندگی رو بر او تنگ میکنم
زندگی رو براش خراب می کنم😖
ما فک میکنیم کسی که دست از خدا کشید و جامعه ای بی دین شد
به چه زندگی میرسه!!!! اصلا اینطوری نیس
با این کار زندگی اش رو نابود کرده🚫
این از اون حرف هایی است که باید در سال های اول زندگی تو مدرسه
برا من و شما جا میفتاد😐
باید بچه ها بدونن که در بی خدایی خبری نیس
گشتند نبود، نگرد نیست✅
بچه های ما فکر می کنن مرغ همسایه غاز هستش
عجب! اونا که اون طرف دنیا نشسته اند چه رنگی دارن؟!!!
از اون طرف فک می کنن این بدبختی در زندگی بخاطر دین هستش😏
اینو کجای دلمون بذاریم😖
درواقع هر چه هست از بد عمل کردن ما به دین هستش
زندگی خوب می خوایی جایی جز در دین نیست✅
اصلا دین چیزی جز یک برنامه برای یک زندگی خوب است😍❤️
همه عالم باید حسرت زندگی ما رو بخورن
باید بگن تو از کجا به این زندگی خوب رسیدی؟؟؟
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 رهایی مقدّس
🔹میل به رهایی و آزادی، یک میل مقدس است
🔹فلسفۀ دین، رسیدن به اوج رهایی و آزادی است
🔹میل به رهایی را تقویت کن تا به خدا برسی!
👈🏻 این کلیپ از جلسۀ اول مبحث "#آخرین_گام_رهایی" تهیه شده است.
#تصویری
4_5893446092258807517.mp3
17.75M
بوی جدایی حسینجان،
تو خاک این سرزمینه..🖤
#جواد_مقدم
شب سوم محرم ۱۴۰۲ روستای سراجه.m4a
40.68M
#سخنرانی
مقایسه جاده رانندگی با جاده زندگی
۴ حالت متصور میشه
۱. جاده سربالایی، در زندگی انجام واجبات
۲. جاده سراشیبی، خطر ترمز بریدن، در زندگی حرکت سمت گناه
۳. سرعت گیرها، در زندگی مصیبت ها
۴. جاده صاف، خطر خواب الوذگی، در زندگی وقتی در ناز ونعمت هستی غفلت دامن گیرت نشه
🍃نگاه خدا
چشم هایت را بده به من. با چشم های تو می خواهم یک شب مجلس روضه را به نظاره بنشینم. می خواهم ببینم اهل آسمان در برابر آه هایی که از سینهٔ سینه زنان حسین بر می آید، چه برکاتی را روی زمین فرود می آورند. با چشم های تو می شود دید که نزد آسمانیان اشک روضه حسین چه قدر می ارزد. بگذار ببینم فرشته ها چگونه بال های خویش را با اشک روضه متبرک می کنند. وقتی بهشت بودن مجلس روضه را ببینم، به بهشت بودنش ایمان می آورم. خسته ام از جهنم هایی که دور و برم ساخته ام. کاش با یقین به بهشت بودن روضه حسین، جهنم ها را فراموش می کردم!
خوش به حالت با چشم هایی که داری!
شبت بخیر نگاه خدا.
#محرم
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
enc_16593870103926778471812.mp3
4.8M
دیدی اومد مسافرِمن
شبونه برگشت بخاطرِ من
# یارقیه
#حسینجآنم 🖤
سه ساله دخترت افتاده از نفس، بابا!
دگر مرا ببر از کنج این قفس، بابا!
# یارقیه
#حسینجآنم 😢
بسم الله الرحمن الرحیم
#هیئت_اخلاقی
شبسوممحرم۱۴۴۵
-شبجگرگوشهارباب
[اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ]
@MEDIA_MADAHI.mp3
8.72M
-مرا دشمن به قصد کُشت میزد
به جسم کوچک من مُشت میزد
رسیدیم به شبِ سوم...
شب بیبی رقیه...
شب سه سالهی ارباب...😭💔
خدا رو شکر که باز رسوندنمون به این شب...🥺
الحمدالله که نفسمون تا این لحظات یاری کرد و قطع نشد...
Roghayeh-Karimi-02.mp3
7.26M
-تو روی نیزه و من روی ناقه
تو چشمات باز و من دستام بسته
چقد شکل همیم بابا نگاه کن
منم مثل تو دندونم ..💔
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد...😭
آخه راوی میگه وقتی سر رو آوردند، اول سئوال کرد این چیه؟
-هذا رأس أبیک الحسین. این سر باباته...
فرفعته من الطّشت حاضنه له
با این دستای کوچیک سر رو بلند کرد...😭💔
مواظبه سر از دستش نیوفته آخه دستای کوچولوش میلرزه...😭
چند روزه غذا نخورده
اینقدر به دست و بازوش تازیانه زدند...
مواظبه سر بابا از دستش رها نشه😭💔
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد...😭💔
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد...💔
بمیرم حسین...😭💔
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید
موهای شانه کردهاش در معجری باشد...😭💔
سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت
پیش عموی تشنهی آب آوری باشد
با آنهمه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد....😭💔
آخه دختر همش جاش آغوش گرم باباست...
تا حالا کسی ندیده سر بریده ی بابا رو روی پای دختر بذارند
یا حسین...😭💔
عمه هی نگاش میکرد؛گریه میکرد...
میگفت عمه چرا گریه میکنی؟
میگفت:آخه تو چقدر شبیهه مادر منی...
عین مادر،اخلاق مادر به این دختر رسیده...😭💔
ببرمت یه سر مدینه و برگردیم...
این دختر آیینه ی فاطمه است،
مادرشم اون روزهای آخر،دیگه چیزی ازش باقی نمونده بود،
همه چیزش رو برا علی خرج کرد...😭💔
تا نگاه رقیه خاتون به سر اباعبدالله الحسین افتاد...
اول یه دست به محاسنش کشید، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک...؟😭
آخ بمیرم برای گلوی بریدهات ارباب
زهرا وقتی نگاش به علی افتاد...
از پهلوش نگفت!
از بازوی ورم کرده نگفت!
رقیه هم از درداش نگفت
سر رو بغل کرد
الله اکبر...😭
شروع کرد با سر حرف زدن
یا أبتاه! مَن ذا الذی قطع وریدک؟
رگ های گردنت رو کی بریده؟ ...😭💔
ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّریف...
لب به لب های بابا گذاشت.
وبکت بُکاءاً شدیداً...
شروع کرد های های گریه کردن😭💔
حتّى غشی علیها بچه از حال رفت...
بمیرم برای دلت خانوم سه ساله...😭
فلمّا حرّکوها وقتی تکونش دادند...
فإذا بها قد فارقت روحها الدُنیا
دیدند بچه از دنیا رفته .آخ حسین…😭💔
بابا ! مرا با خود ببر ، میترسم آن بدمست
در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد
قرآن کجا و تشت زر و خیزران کجا
چوب جفا کجا و لب میهمان کجا
بزم شراب و رأس امام زمان کجا
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
بابا...😭💔