فضربه بالسیف فاتّقی الغلامَ بیدِه
فاظنّها الی الجلدِ فاذا هیَ معلّقه.
فنادی الغلام؛ یا عمّاه...
و آن دست کوچکی که همیشه
در دست عمو بود،
عاقبت تو را به عمو دوخت؛ برای همیشه...
یک گلِ حسنی بوی حسین ‹ع› گرفت؛
و قصهی عبّاس تکرار شد..
این بار در آغوشِ عمو،
غنچهایی که نشکفته پرپر شد...
#یادگار_برادر🥀''
#عبدالله_بنالحسن‹ع›