#پادکست بیانات امام جمعه پردیس در خصوص حجاب و اقتصاد با توجه به دیدار اخیر مقام معظم رهبری با مسئولین #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

#ویژه 🔻مبهوت شدن داوران برنامه #محفل از کودک کم‌توان ذهنی که حافظ کل قرآن شد با وجود معلولیت ذهنی #قرآن رو کامل حفظ کرده. هیچکس نمیدونه چطوری قرآن رو حفظ کرده! اصلا کسی بهش قرآن یاد نداده #ماه_رمضان #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

📽 رئیس قوه‌قضائیه: در مورد عفاف و‌ حجاب، واقعا وضع خوبی نداریم 🔹سال ۱۴۰۱ گفتم در مورد #عفاف و #حجاب با همین قوانین می‌توان کار انجام داد و ۷۰ تا ۷۵درصد مشکل حل می‌شود. 🔹سال ۱۴۰۲ گفتند لایحه بدهید. لایحه ۹ماده‌ای دادیم که در دولت ۱۵ماده شد و در مجلس ۷۱ماده و همین الان هم این لایحه در رفت وآمد است. 🔹۹ فروردین سال گذشته قوانین مربوط به حجاب ناظر بر تکالیف صنوف، اتحادیه‌ها، #اماکن و… را احصا و ابلاغ کردم و گفتم ما لایحه دادیم ممکن است ۳ماه طول بکشد، گفتم فعلا به‌همین عمل کنید تا لایحه به نتیجه برسد... 👈 پ.ن : جناب آقای #اژه‌ای ؛ مسئولیت تمامی مواردی که فرمودید چه در مورد اجرای قانون به قول شما "با همین قوانین"، چه پیگیری "رفت و آمد لایحه‌ی جدید در دولت و مجلس"، چه اجرای قوانین "ابلاغی‌ به صنوف و اتحادیه‌ها و..."، دقیقا با کدام قوه است غیر از #قوه‌‌_قضائیه ؟! 💡 آقای اژه‌ای عزیز، اگر ترک فعلی در اجرای قوانین شده برخورد بشود، لطفا یک یا علی بگید و دستور بدید قانون رو سریعتر اجرا کنند و از مسئولین مربوط "گزارش مستند" بگیرید 🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنی تَوْفیقَ الشَّهادَةِ فی سَبیلِک🌹 #کشف_حجاب #لایحه_حجاب #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

#افطارهای‌_مهدوی 🌱ما و ... این همه ! دست خالی . 🌱و یک شهر پر از آرزوی ، ربنا و انتظاری که  پشت پلکهای این شهر  افطار می شود  بی تو ... 🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم. اللهم عجل لولیک الفرج #امام_زمان #ماه_رمضان #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

ماجرای دخترِ اغتشاشگر و شهید گمنام... #امام_رضا #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

#یادت_باشد #قسمت‌هفتادپنجم 🌿﷽🌿 🌻دی ماه سال 92 حمید بیست روزی خانه نبود،برای ماموریت رفته بود خارج قزوین. نزدیک امتحاناتم بود،دل تنگی و دوری از حمید نمی گذاشت روی درس وکتابم تمرکز کنم. ده روز اول خانه پدرم بودم،غروب روز یازدهم راهی خانه خودمان شدم. هم می خواستم سری به خانه و زندگی مان بزنم هم این که فکر می کردم شاید دیدن خانه مشترکمان کمی از دل تنگی هایم کم کند. 🍎 وارد خانه که شدم همه چیز سرجاش بود، البته به همراهه کلی گردو و خاک که روی همه وسایل نشسته بود. می دانستم حمید که برگردد کمک می کند تا دستی به سر و روی خانه بکشم،خانه بدون حمید خیلی سوت و کور بود. داشتم به گلدان روی اوپن آب می دادم که با دیدن یک مارمولک کنار دیوار آشپزخانه نصفه جان شدم. ❤️سریع پریدم روی مبل نمی دانستم چکار کنم مارمولک دو تا چشم داشت دو تا هم قرض گرفته بود به من نگاه می کرد. از جایش تکان نمی خورد،می خواستم حاج خانم کشاورز را صدا کنم. بعد پیش خودم گفتم الکی این پیرزن را هم اذیت نکنم،باید یک جوری شر این مارمولک بدپلیه را از خانه وزندگی مان دور می کردم. ❤️ترسم را قورت دادم،از مبل پایین آمدم و لنگه دمپایی را برداشتم،با هزار بدبختی مارمولک را کشتم. بعد از آن کلی گریه کردم،شاید گریه ام بیشتر به خاطر تنهایی بود،این مسائل برایم آزار دهنده بود. سختی دوری از حمید و ماموریت های زیادی که می رفت یک طرف،تحمل این طور چیز ها هم به آن اضافه شده بود،با خودم گفتم: من در این زندگی مرد می شوم! 💐این بیست روز با همه سختی هایش گذشت،اول صبح یک لیست از وسایل مورد نیاز خانه را نوشتم و بعد از خرید همه را به سختی به خانه رساندم. برای ناهار هم فسنجان درست کردم،معمولا بعد از هر ماموریت با پختن غذای مورد علاقه اش به استقبالش می رفتم. به خاطر این که دندان هایش را ارتونسی کرده بود معده حساسی داشت. 🌺خیلی از غذای ها به خصوص غذا های تند را نمی توانست بخورد،با اینکه من غذا های تند را دوست داشتم اما به خاطر حمید خودم را عادت داده بودم که غذای تند درست نکنم. اولین چیزی که بعد از ماموریت یا هر بار افسر نگهبانی داخل خانه می آمد دستش بود که یک شاخه گل داشت. همیشه هم گل طبیعی می خرید،آن قدر تعداد گل هایی که خریده بود زیاد شده بود که به حمید گفتم: 🌹عزیزم شما که خودت گلی،بابت این همه محبتت ممنون،ولی سعی کن به جای گل طبیعی گل مصنوعی بگیری که بتونیم نگه داریم،چون ما اینجا مستاجریم زیاد جای بزرگی نداریم که من بتونم این همه گل رو خشک کنم. 🌸بعد از شستن دست و صورتش وقتی سفره غذا را دید اولین کاری که کرد مثل همیشه از سفره عکس انداخت و زیان تشکرش بلند شد. با همان لباس ها سر سفره نشست 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis

🔴 وقتی مسئول یک مکان عمومی میگه وقتی ما هستیم، دیگه نیازی نیست شما امر به معروف و نهی از منکر کنید، چه جوابی بهش بدیم🤔؟ ➖بله شما هستین ولی تذکراتتون کافی نیست برای همین واجبه بنده هم بگم #دکتر_تقوی #شبهه #بنات_المهدی_پردیس https://eitaa.com/amerinepardis