eitaa logo
نشان از بی نشان ها
521 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
جان به هر حال قرار است که #قربان بشود... پس چه خوب است که قربانی #جانان بشود... انتقاد و پیشنهادات خود رو با ما در میان بگذارید👇👇👇 @BeneshaN63 @beneshanyazahra
مشاهده در ایتا
دانلود
محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش ڪرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا (س) انقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترڪش خــورده بـود ... به پهلوی چپ و بازوی راستش ... #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #سالـروز_شهـادت ✅ @beneshanHa
عشق و ارادت #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده به حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ نشان از بی نشان ها @beneshanHa
می گفت : من دوست دارم هر کاری می توانم برای مردم انجام بدم حتی بعد از #شهادت ! چون حضرت امـام گفت : مردم ولی نعمت ما هستند … #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #فرمانده_گردان_یازهـرا #لشکر۱۴_امام_حسین ✅ @beneshanHa
💢◇◆_•°_💎_•°_◆◇💢 ✴️نصفه شب با صدای گریه هاش از خواب بیدار شدم بهش گفتم : آخه پسره مومن مگه تو چه گناهی کردی که اینطوری ناله میزنی گفت : مگه باید مــَعصیتی باشه !؟ مگه امام سجاد (علیه السلام) گناهی داشتن ؟ همین که به راحتی از نعمتای خدا استفاده میکنیم و شکرش ُ به جا نمیاریم ، خودش مـَعـصیته ...😭 #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده دوستان نماز شب خوان التماس دعا✋ ✅ @beneshanHa 🌹یازهرا🌹 💢◇◆_•°_💎_•°_◆◇💢
🔸از #مشهد که برگشت حال و روزش تغییر کرد نشاط عجیبی💗 داشت، از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرد👋 و از همه #حلالیت طلبید. 🔹قرار بود فردا با دوستانش عازم #جبهه شود، همان روز رفتیم به #گلستان_شهدا، سر قبر شهید سیدرحمان هاشمی🌷 دیگر گریه نمی‌کرد. 🔸دو تن دیگر از دوستانش👥 در کنار رحمان آرمیده بودند، به مزار آن‌ها خیره شد؛ گویی چیزهایی می‌دید که ما از آن‌ها بی خبر بودیم. رفت سراغ #مسئول گلستان شهدا🌷 از او خواست در کنار سید رحمان کسی را #دفن_نکند. 🔹ایشان هم گفت: من نمی‌توانم قبر را نگه دارم❌ شاید فردا یک #شهید آوردند و گفتند می‌خواهیم اینجا دفن کنیم. محمد نگاهی به صورت پیرمرد انداخت و گفت: شما فقط یک ماه📆 اینجا را برای من نگهدار. همان‌طور هم شد و محمد در کنار سید رحمان #دفن_شد راوی: برادر شهید(علی) #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🌹ارادت به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍️داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم: برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟ تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد. نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب ✅ @beneshanha 🌹 یازهرا🌹
💠مردم هر وقت کارتون جایی گیر کرد امام زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد یا یکی رو می‌فرسته که کارتون رو راه بندازه ..👌 🌹 @beneshanha 🌹یازهراۜ 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم... هر وقت ڪارتون جایۍ گیر ڪرد امام‌زمانتون رو صدا ڪنید یا خودش میاد یا یڪی رو مےفرسته تا ڪارتون رو راه بیاندازه @beneshanha