eitaa logo
نشان از بی نشان ها
668 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
جان به هر حال قرار است که #قربان بشود... پس چه خوب است که قربانی #جانان بشود... انتقاد و پیشنهادات خود رو با ما در میان بگذارید👇👇👇 @BeneshaN63 @beneshanyazahra
مشاهده در ایتا
دانلود
نشان از بی نشان ها
دلـداده‌ی اربـاب بـود درِ تابـوت را بـاز ڪردنـد ایـن آخـرین فرصـت بـود ... #بخوانید 👇👇 ✅ @benesh
د‌لـداده‌ ی اربـاب بـود درِ تابـوت را بـاز ڪردند ایـن آخـرین فرصـت بـود ... بـدن را برداشتنـد تا بگـذارند داخـل قبـر؛ بدنـم بی‌حـس شـده ‌بـود ، زانـو زدم ڪنار قبـر دو سـه تا ڪار دیگر مانـده‌ بـود . بایـد وصیـت‌های محمـدحسیـن را مـو بہ مـو انجـام می‌دادم. پیـراهـن مشڪی اش را از تـوی ڪیـف درآوردم. همـان که محـرم ها می ‌پوشیـد. یڪ چفیـه مشـکی هم بـود ، صـدایـم می‌لرزیـد . بہ آن آقـا گـفتـم ڪہ ایـن لبـاس و ایـن چـفیـه را قشنـگ بڪشد روی بدنـش ، خـدا خیـرش بـدهد توی آن قیـامت ؛ پیراهـن را با وسـواس ڪشیـد روی تنـش و چـفیـه را انـداخـت دور گردنـش ... جـز زیبـایی چیـزی نبـود بـرای دیـدن و خـواستـن ! بہ آن آقـا گفتـم:« می‌خواسـت بـراش سینـه بزنـم ؛ شـما می‌تونید؟ یا بیـاید بالا ، خـودم بـرم بـراش سینـه بـزنم » بغضـش ترڪید. دسـت و پایـش را گـم کـرد . نمی‌توانست حـرف بـزند چـند دفعـه زد رو سینـه محـمـدحسـیـن. بهـش گفتـم:« نوحـه هـم بخونیـد.» برگـشت نگاهـم کـرد. صورتـش خیـس خیـس بـود. نمی‌دانم اشـک بـود یـاآب باران. پرسیـد:« چی بخونـم؟» گفتـم :« هرچـی به زبونتـون اومد. » گفـت:«خودت بگـو » نفسـم بالا نمی‌آمد .... انگار یڪی چنـگ انداختـه‌ بود و گلـویم را فـشار می‌داد ، خیلی زور زدم تا نفـس عمیـق بکـشم گفتــم : از حـرم تـا قـتلگـاه زینـب صـدا می‌زد حسـیـن دسـت و پـا می‌زد حسـیـن ؛ زینـب صـدا می‌زد حسـیـن ... سینـه می‌زد برای محمـدحسیـن شانـه هایـش تکـان می‌خورد ... برگـشت با اشـاره بہ مـن فهمـاند همـه را انجـام دادم ؛ خـیالـم راحـت شـد ... پیـشِ پـای اربـاب تـازه سینـه زده‌ بـود ... 📚 عمار حلب [ خاطرات ] 📇 انتشارات روایت فتح ✅ با خوبان همنشین شویم تاخوب شویم 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748 🌹یازهرا🌹
در خصوص گریه صبح و شام برای امام حسین (ع) صحبت می کرد. دغدغه اش شده بود. وقتی آب می خورد یاد امام حسین(ع) می افتاد. واقعا از سلامش احساس می کردم از روی عادت نمی گوید. یاد میکرد ... #شهیدمحمدحسین_محمدخانی #عمار_حلب ✅ @beneshanHa
🌹شهید مدافع حرم #محمد_حسین_محمد_خانی 💐کارت عروسی متفاوت شهید: 👈به درخواست شهید جمله ای از آقا با فتوشاپ کردن دستخط خودآقا نوشته شد: 💞"بسم الله الرحمن الرحیم همسری شما جوانان عزیزم را که پیوند دلها وجسمها وسرنوشتهاست،صمیمانه به همه شما فرزندان عزیزم تبریک میگویم #سید_علی_خامنه_ای 🌺مراسم عروسی بسیار ساده: 👈که متبرک شده بود با قرآن وجانماز هدیه حضرت آقا (که از دفتر آقا فرستاده بودند در جواب نامه همسرشهید که وقتی آقا سال ۸۶ به یزد رفته بودند نوشته بود) 👈با مهریه ۱۴ سکه و عقد در امامزاده 👈همراه با خواندن زیارت عاشورا همسرشهیدتعریف میکند: همیشه در فضای مراسم عقد،کف زدن وکِل کشیدن و اینها دیده بودم،رفقای محمدحسین #زیارت_عاشورا خواندند و مراسم وصل به هیئت و روضه شد. "دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم    خیلی حسین زحمت مارا کشیده است" 👈موقع تشییع هم مداح به درخواست شهید روضه علی اصغر خواند. 👈موقعی که شهید را در قبر گذاشتند با لباس وچفیه مشکیِ محرمش، دفن کردند. اونجا هم وصل به روضه امام حسین شد: از حرم تا قتگه زینب صدا میزد حسین دست وپا میزد حسین زینب صدا میزد حسین 📚کتاب" قصه دلبری" روایتگر زندگی عاشقانه شهیدمحمدخانی معروف به #عمار_حلب #صلوات_نثار_روحش ✅ @beneshanHa 🌹یازهرا🌹