🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 2:
🔸بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔸مادرم میگفت: «در بهار سال ۱۳۲۵، هنگامی که گلهای سرخ و سفید محمّدی، در باغچهی حیاطمان پَرههای نازک و لطیف خود را از غنچهها بیرون میآوردند، پسرم؛ شیرخدا (۱)! به دنیا آمدی. تو که اوّلین فرزند ما هستی، با بهدنیاآمدنت زندگی ما برکت پیدا کرد. قبلاً خیلی فقیر بودیم؛ حتّی من و پدرت خیلی شبها گرسنه میخوابیدیم؛ ولی ـ الحمد لله. ـ الان دستمان به دهانمان میرسد؛ تازگیها یک لحاف کرسی هم خریدهایم.»
🔸بیچارهمادرم دلش را به یک لحاف کرسی خوش کرده بود و حق هم داشت؛ چون چیز دیگری نداشتیم که با آن خوش باشد.
🔸او سالیان دراز با فقر و نداریِ پدرم ساخته؛ حتّی یک لباس یا یک جفت جوراب هم از او نخواسته بود!
🔸همیشه پدرم میگفت: «خدیجه زن خوب و بردباری است. با این که در خانهی پدرش همهچیز دیده بود، ولی در خانهی ما با فقر و نداری ساخت؛ حتّی یک مرتبه هم به پدر و برادرانش گله نکرد.»
1) نام اصلی نویسنده «اسدالله» میباشد [که معنایش «شیر خدا» است].
🖇 ادامهی زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 12.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ
❓پرسش: دستورى که در قرآن کریم آمده و تنها حضرت علی ـ عليه السّلام. ـ توفيق انجامدادن آن را داشته است، كدام است؟
🔍 پاسخ: بعضی به محضر حضرت رسول اكرم ـ صلّى الله عليه و اله و سلّم. ـ مىرفتند و با اهداف نادرست، با آن حضرت درِگوشى سخن مىگفتند تا این که اين آيهی مبارکه نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اِذا ناجَيتُمُ الرَّسولَ فَقَدِّموا بَينَ يَدَى نَجواكُم صَدَقًةً ذلِکَ خَيرٌ لَكُم و اَطهَرُ فَاِن لَمتَجدوا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامی که با فرستاده[ی خدا] گفتگوى محرمانه مىكنيد، پيش از گفتگوى محرمانهتان، صدقهاى تقديم بداريد. اين [كار] براى شما بهتر و پاكيزهتر است. و اگر چيزى نيافتيد، [بدانيد كه] خدا آمرزندهی مهرْبان است.» (1) و دستور داد كه براى نجواكردن با حضرت، ابتدا صدقه بدهيد؛ ولى هيچ كس حاضر نشد چنين كند؛ مگر حضرت اميرالمؤمنين ـ سلام الله تعالی علیه. ـ كه صدقه داد و با مولايش نجوا كرد.
1) مجادله (58)، 12.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 کارهایی را که میخواهی فرزندت یا دیگری به آنها مقیّد شود، همیشه پیش او با لَذّت و شادی انجام بده تا او هم بهمرور بر سر شوق آید و انجام دهد و تقیّد پیدا کند.
#تربیت_فرزند، #هدایت
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 3:
🔸آن وقت [= در زمان کودکی من]، تمامی اختیارات ما، در دست پدربزرگم، باباحسن، بود. یک کارخانهی سفالیسازی داشتیم. پدرم و عموهایم به کمک باباحسن کار میکردند و ما هم کمکشان میکردیم.
🔸زندگی بخورنمیری را می گذراندیم. باباحسن خیلی فقر و فلاکت دیده بود. وقتی شرح حال فقر و نداریاش را به ما میگفت، اشک از چشمانش سرازیر میشد؛ دلمان به حالِ گذشتهی او میسوخت.
🔸او میگفت چند شبانهروز به جای غِذا، سبزی بیابان خورده و آنقدر نمانده بود که از گرسنگی هلاک شود؛ حتّی میگفت: «یک بار حضرت خضر ـ علیه السّلام. ـ به دادم رسید؛ والّا، میمردم.»
🔸آدم صاف و سادهای بود و علاقهی شدیدی به مسائل دین مقدّس اسلام داشت. ده روز محرّم را در حسینیّه سینه میزد. او آرزو میکرد که پولدار شود، یک مسجد بسازد و در آنجا مجلس روضه بگیرد.
🔸در هر حال، وقتی من خودم را فهمیدم، ما، در دهمان خیلی فقیر بودیم و زندگی روزمرّهی خودمان را به سختی میگذراندیم.
🖇 گذشته و ادامهی زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 13.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: سر مبارک #امام_حسين ـ عليه السّلام. ـ در چند منزلگاه، قرآن تلاوت فرمود و آياتى كه قرائت فرمود، كدامند؟
🔍 پاسخ: در كتاب شريف «منتهیالآمال»، ج 1، ص 491 آمده است: از زيد بن ارقم روايت شده كه گاهى كه آن سر مقدّس را عبور مىدادند، من در غرفهی خويش جاى داشتم و آن سر را بر نيزه كرده بودند. چون برابر من رسيد، شنيدم كه اين آيه را تلاوت میفرمود: «اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحابَ الكَهفِ و الرَّقيمِ كانوا مِن اياتِنا عَجَبًا» (1). سوگند به خداى كه موى بر اندام من برخاست و ندا دردادم كه يا ابن رسول اللّه! امرِ سر مقدّس تو، واللّه از قصّهی كهف و رقيم، اَعجَب و عجیبتر است.
▫️در همان كتاب، ج 1، ص 497 و 498 آمده است: چون سرهاى شهدا را با اُسرا به شهر حران وارد كردند و مردم براى تماشا از شهر بيرون آمدند، «يحيى»نامى از يهودان مشاهده كرد كه سر مقدّس، لب او حرَكت میکند. نزديک آمد. شنيد كه اين آيت مبارک تلاوت میفرماید: «و سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ» (2). از اين مطلب تعجّب كرد. داستان [شهدا و اسراى حسينى را] پرسيد. براى وى نقل كردند. ترحّمش گرفت. عِمامهی خود را به خوانين علويّات (3) قسمت كرد و جامهی خزى داشت. با هزار درهم خدمت سَيّد سجّاد (ع) داد. موكّلينِ اسرا او را منع كردند. او شمشير كشيد و پنج تن از ايشان بكشت تا او را كشتند بعد از آن كه اسلام آورد و تصديق حقيقتِ مذهب اسلام نَمود و قبر او در دروازهی حران است و معروف به «قبر يحيى شهيد» است و دعا نزد قبر او مستجاب است.
▫️پاسخ كاملتر به تحقیق بیشتر نيازمند است و در اینباره، دستکم دو کتاب چاپ شده است.
1. كهف (18)، 9: مگر پنداشتى اصحاب كهف و رَقيم [= خفتگان غار لوحهدار]، از آيات ما شگِفت بوده است؟
2. شعرا (26)، 227: و كسانى كه ستم کردهاند، به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.
3. يعنى: بانوان حسينى.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نوشتار کوتاهی از حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
🔷 #انواع_دلخوشی
▫️بسم الله الرّحمان الرّحیم
▫️خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ میفرماید: «کُلُّ حِزبٍ بِما لَدَیهِم فَرِحونَ؛ هر گروهی به آنچه پیش آنان است، دلخوشند.» (مؤمنون: ۲۳، ۵۳ و روم: ۳۰، ۳۲)
▫️پس، هر کسی در دنیا به چیزی یا چیزهایی، دلخوش است.
▫️اهل دنیا به دنیایشان خوش هستند؛ مثلاً: خانه، وسیلهی نقلیّه، گوشی، مدرک تحصیلی، زیبایی، تیپ و پوششهای خاص، و خوردنیها و خوراکیهای مورد پسندشان.
▫️اهل آخرت به اعمال و صفات اخرویشان؛ مانند نمازخواندن، روزهگرفتن، حضور در مساجد، خوبیکردن به دیگران، مهرْبانبودن، مهربانیورزیدن، قِرائت قرآن کریم و گناهنکردن.
▫️اهلُالله به هیچ چیزی، جز آفرینندهی مهربانشان (شناختن او، مَحبّت به او، یاد او، خشنودی او و محبّت او به آنان) دلخوش نیستند؛ اگرچه از نعمتهای حلال دنیا و اعمال و صفات اخروی هم ممکن است لَذّت ببرند.
▫️چرا زاهد اَندَر هوای بهشت است؟ / چرا در هوای «بهشتآفرین» نیست؟
▫️راستی! ما به چه چیزهایی دلخوش هستیم؟
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #پسرم! با زبانی #دعا کن که با آن، گناه نکرده باشی.
🔍 حاجآقا بنیسی: یعنی: از دیگران بخواه که برایت دعا کنند؛ چون آنان با زبان تو گناه نکردهاند.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹امید بىعملان و هواى باغ بهشت
🌹خیال خام تهیدست و سیْر بازار است
📝 از: #مجذوب_تبریزى.
#آرزو
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_حدیثی (به گزینش و قلم حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی) دربارهی #ایثار:
☀️ 1. تا مى توانى، ایثار کن.
☀️ ۲. با مؤمنان به ایثار رفتار کن و با دیگران به #انصاف.
☀️ 3. با #صدقهدادن چیزهاى مورد علاقهات ایثار کن.
☀️ ۴. حتّى در هنگام نیاز و تنگدستى ایثار کن.
☀️ ۵. جانت را براى حفظ امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف. ـ ایثار کن.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
1.png
16.8K
🔴 #معرفی_آثارِ 📚 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
📗 نام کتاب: آدم و حوّا
📁 موضوع کلیدی: داستانهای قرآن کریم.
📂 موضوع تفصیلی: داستانهای آفرینش حضرت آدم و حوّا (علیهما السّلام)، سکونتشان در بهشت، و… .
🖨 چاپ: قم، نشر بنیس، ۱۳۶۵ ش.، رقعی، ۸۸ ص.، جلد نرم و جلد سخت.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #در_محضر_عالم
❓پرسش حاجآقا بِنیسی: برترین آفریده چیست یا کیست؟
🔍 پاسخ حضرت آیتالله سیّد محسن خرّازی ـ دامت برکاته الوافرة. ـ : پیامبر ما ـ صلّى الله علیه و اله. ـ ؛ هم به ادلّهی قرآنى و نقلى و هم به ادلّهی عقلى فلاسفه و عرفا؛ مانند نُخستین آفریده بودن حضرت که معلول نخست، همهی ویژگىهاى [پسندیدهی] معلولهاى بعدی را دارد.
#حضرت_محمد (صلّی الله علیه و اله)
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸#زن بوَد زيبا، چو باشد باحجاب
🔸از #حجاب زن، گنه در احتجاب
🔹«زن گل آمد، نى امير كارزار»
🔹اینچنین فرمود اميرم، بوتراب
🔸زن عبادت گر كند در خانهاش
🔸میدهندش كاتبانْ افزون ثواب
🔹زن كند در كنج خانه گر دعا
🔹پيش حق باشد دعايش مستجاب
🔸زن اگر در جامعه محجوب شد
🔸پيش گيرد جامعه راه صَواب
🔹زن اگر شد باحيا و باحجاب
🔹ارزشش افزون شود از احتساب
🔸زن اگر عارف شود بر حقّ خويش
🔸از گناهان مینماید اجتناب
🔹زن اگر آلوده شد در اجتماع
🔹واى از آشفتگىّ و اضطراب!
🔸زن اگر همدم به #نامحرم شود
🔸هر زمان در زندگى بيند عذاب
🔹زن اگر پروا ندارد از محيط
🔹در خطر افتد حياتش، چون حباب
🔸زن اگر با مرد بيگانه نشست
🔸دين و ايمانش شود قطعاً خراب
🔹زن اگر با غير مَحرم شد رفيق
🔹دين خود را میکِشد در منجلاب
🔸زن اگر بر غير همسر دل ببست
🔸در دل او آتش افتد، چون كباب
🔹زن اگر بر همسرش دلبر شود
🔹هر زمانى میشود او كامياب
🔸زن زمانى خوب باشد كز #حيا
🔸پاک باشد در اياب و در ذَهاب
🔹زن بوَد محبوب شوهر، گر ز مِهر
🔹بر سخنهایش دهد نيكو جواب
🔸زن وَ شوهر، هر دو، گر نيكو شوند
🔸میشود فرزندشان عالیجَناب
🔹زن اگر مادر شود، زيبا بوَد
🔹زير پايش جنّت حق را بياب
🔸من، «بِنيسى»، بهر اصلاح زنان
🔸غير اشعارم نوشتم شش كتاب
📖 باغستان بنیسی (مجموعهاشعار چاپنشدهی ایشان).
#مادری، #همسرداری، #وظایف_زن
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 اگر دلت شکست، نهتنها غمگین نباش، بلکه خوشحال باش؛ چون خداوند مهرْبان ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ پیش دلهای شکسته است.
#دلشکستگی
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! حرف ناروا و ناسزا، بر زبانت نیاور.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#زبان، #سخن_گفتن، #فحش
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #پسرم! با تا می توانی، #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کن.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹آن که را هستى همیشه در طلب
🌹در تو پنهان است، از خود مىطلب
📝 از: #فیض_کاشانى.
#خودشناسی، #خودیابی
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 هیچ کسی را آزار نده و ناراحت نکن تا شبیه عقرب نباشی و اگر کسی تو را آزرد، تو او را آزرده نکن تا مانند رتیل نباشی.
#آزاردادن، #تلافی
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! صبور و شکیبا باش تا خوشبخت و کامروا باشی.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#خوشبختی، #صبر
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نوشتار کوتاهی از حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
▫️بسم الله الرّحمان الرّحیم
🔷 #ملاکهای_ایمانداشتن
1️⃣ محبّت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله تعالی علیه).
▫️دوستداشتن آن حضرت، استثنایی است؛ زیرا نشانهی ایمان، آن است؛ نه حتّی دوستداشتن امام حسن و امام حسین (سلام الله تعالی علیهما)! (ر.ک: دانشنامهی امیرالمؤمنین علیه السّلام بر پایهی قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۱۲، ص ۲۳۶ ـ ۲۴۰.)
2️⃣ خوف و رجای هماندازه (امیدِ مساویِ ترس داشتن).
▫️در نیمهای از دل مؤمن، امید به رحمت خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ است و در نیمهی دیگر، ترس از عذاب او.
▫️حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ فرمودهاند: «پدرم میفرمود: ”هیچ بندهی مؤمنی نیست مگر این که در دلش دو نور است: نور ترس و نور امید که اگر هر یک از آنها را وزن کنی، بر دیگری افزونی نمییابد.“؛ کانَ اَبی یَقولُ: اِنَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍ مُؤمِنٍ اِلّا و فی قَلبِهِ نورانِ: نورُ خیفهٍ و نورُ رَجاءٍ، لَو وُزِنَ هذا لم یَزِد عَلی هذا، و لَو وُزِنَ هذا لم یَزِد عَلی هذا.» (الکافی، ج ۳، ص ۱۷۴، ح ۱/۱۵۹۹ و ص ۱۸۲، ح ۱۳/۱۶۱۱).
#ایمان، #خوف، #رجا
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 4:
🔸دو تا عمّه داشتم: خدیجه و سکینه. عمّهخدیجه قبل از این که من به دنیا بیایم، ازدواج کرده بود. شوهرش سیّد بزرگواری بود به نام میرحبیبآقا و زندگی نسبتاًخوبی داشتند؛ ولی عمّهسکینه هنوز در خانهی باباحسن بود تا این که آن روز پسر برادر باباحسن به خواستگاری عمّهسکینه آمد.
🔸صحنهی خواستگاری، خوب یادم نیست؛ ولی روزهای عروسی چرا. من آن وقت، چهار سال داشتم که عمّهسکینه تمام اسباببازیهایش را به من داد و گفت: «شیرخدا! این ها، همهاش، مال تو؛ من دیگر آنها را لازم ندارم.» اسباببازی که چه عرض کنم!: یک مقدار سفال شکستهی برّاق به رنگ سبز و لاجوردی، یک فنجان نعلبکی سفالی و یک کیف پارچهای که گویا خودش دوخته و درست کرده بود. خلاصه: هر چه داشت، همه را به من داد؛ گفت: «همهاش مال تو؛ اینها دیگر به درد من نمیخورَد.»
🔸آن روز خیلی خوشحال بودم؛ زیرا هم اسباببازی داشتم و هم عروسی عمّهسکینه بود. زنهای دهمان به خانهی ما جمع شده بودند و مقدّمات عروسی را فراهم میکردند.
🔸چند روزی گذشت. عمّهسکینه را لباس زیبایی پوشانیده، روی یک صندلی چوبی نشانیدند. بعد از این که همهی زنها و دخترهای دهمان، به دیدن او آمدند و هورا کشیده و «مبارک باد» گفته و او را به خانهی شوهرش، آقارجب، بردند؛ ولی ای کاش این ازدواج، سر نمیگرفت!؛ چون بعد از دو سال، سبب کشتهشدن دو نفر گردید و آخِرسر هم به طلاق انجامید. چون قضیّه، مربوط به زندگی من نیست، آن را نقل نمیکنم.
🖇 گذشته و ادامهی زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 13 و 14.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: آيا «اباصالح» يكى از کنیههاى حضرت مهدى ـ عليه السّلام. ـ است؟
🔍 پاسخ: بنده اين مطلب را در هيچ روايتى پيدا نكردم(1)، جز اين كه در نسخهاى از كتاب «الأمان من اخطار الأسفار و الأزمان»(2)، (گويا به نقل از حضرت امام محمّد باقر سلام الله تعالی علیه ) چنين آمده است: «شايسته است انسان سرگردانِ در راه و گرفتار به بلا... بگويد: يا فارِسَ الحِجازِ! اَدرِكنى اَدرِكنى. يا اَبا صالِحٍ الْمهْدِىُّ! اَدرِكنى اَدرِكنى. يا اَبَا الحَسَنِ! اَدرِكنى اَدرِكنى.»؛ آنگاه حضرت مهدی ـ علیه السّلام. ـ دستور میدهد كه تو از آن بلا رهايى يابى و به راه درست رهنمون گردى.(2)» شايد مقصود از «اباصالح المهدى» در اينجا، آن حضرت باشد.
1) عالم بزرگوار، مرحوم میرزا حسین طبرسی نوری ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در كتاب «النّجم الثّاقب يا مهدى موعود» (چاپ انتشارات علميّهی اسلاميّه، ص 31 و نيز ص 421 و 422)، به نقل از كتاب «ذخيرةالألباب»، «اباصالح» را از كنيههاى حضرت آورده و در اينباره توضيحاتى داده است؛ ولى دليل معتبرى براى آن بيان نكرده است.
2) نوشتهی سيّد علىّ بن موسى بن طاووس، چاپ نُخست، قم، مؤسَّسهی آلالبيت ـ عليهم السّلام. ـ لإحياء التّراث، صفر 1409، ص 122.
3) و ينبغى أن يقول هذه الكلمات المتحيّرُ فى الطّرقات و المبتلى ببلاء و لا قبل له به: «يا فارس... .»، فيأمر ـ عليه السّلام. ـ بخلاصک من ذلک البلاء، يهديک الى سواء السَّبيل.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_حدیثی (به گزینش و قلم حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی) دربارهی #کارمندی و #کارگری، بخش 1:
☀️ ۱. اجیر (= کارگر یا کارمند) کسى نشو؛ چون اجیرشدن، مانعِ روزى است؛ چراکه دسترنج اجیر از آنِ کارفرماى او است و اجیر، خوار است.
☀️ ۲. به جاى اجیرشدن، از خدا روزى بطلب و تجارت کن.
☀️ ۳. اگر کارى را در برابر مزدى پذیرفتى، به دیگرى واگذار نکن؛ مگر این که خودت نیز مقدارى از آن را انجام دهى.
☀️ ۴. کسى را اجیر نکن و با این کار، او را خوار نکن.
☀️ ۵. [اگر خواستی کسی را اجیر کنی،] شخصى را به کار بگیر که هم نیرومند باشد و هم امانتدار (درستکار).
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🌹یاد آن ایّام، خوش بادا که یاری داشتیم
🌹در هوای سرد پاییزی، بهاری داشتیم
اگر اهل ذوق هستید، خوشحال میشوم که در این دو کانال ما عضو شوید: @benisiha_ir و @h_p_ashoora.
دستکم به یک سرزدن میارزند؛ پس لطفاً سر بزنید و اگر خوشتان آمد، همیشه با ما بمانید.
2.png
26K
🔴 #معرفی_آثارِ 📚 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
📗 نام کتاب: آلالههاى بنیسى یا سرودهاى مذهبى به سبک جدید.
📁 موضوع کلیدی: مدایح و مراثى.
📂 موضوع تفصیلی: مجموعهای از اشعار ایشان دربارهی مدح و مرثیهی اهل بیت. سلام الله تعالی علیهم.
🖨 چاپ: قم، انتشارات علّامه بنیسى، ۱۳۷۵ ش.، جیبى، ۱۶۰ ص.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸بشنو از #دل، حرف دلْ زيبا بوَد
🔸دل، سخنگوى حق يكتا بوَد
🔹دل به تو گويد كه گنج حق بوَد
🔹دل به تو گويد كه حق، مطلق بوَد
🔸دل به تو گويد: «وِرا با من ببين!»
🔸دل به تو گويد: «بدى را زو مبين!»
🔹دل به تو گويد كه آرامِ حق است
🔹دل به تو گويد كه يزدان، مطلق است
🔸دل به تو گويد كجا باشد خدا
🔸دل به تو گويد كجا بينى وِرا
🔹دل به تو گويد كه بر حق، ملحقم
🔹دل به تو گويد كه مِرآت حقم
🔸دل به تو گويد: «محلّ شفقتم»
🔸دل به تو گويد: «مكان رحمتم»
🔹دل به تو گويد كه من هستم سليم
🔹دل به تو گويد: «خدا باشد كريم»
🔸دل به تو گويد كه حق، مشتاق چيست
🔸دل به تو گويد كه او از آنِ كيست
🔹دل به تو گويد كه نور از نور او است
🔹دل به تو گويد كه دل، منظور او است
🔸دل به تو گويد كه آرامش كجا است
🔸دل به تو گويد كجا كارَت بهجا است
🔹دل به تو گويد: «مكن تو غشّ و غَل!»
🔹دل به تو گويد: «بكن خالصْ عمل»
🔸دل به تو گويد: «بده بر من وِفاق!»
🔸دل به تو گويد: «ببَر از من #نفاق!»
🔹دل به تو گويد: «مرا سنگين مكن!»
🔹دل به تو گويد: «مرا رنگين مكن!»
🔸دل به تو گويد كه هان! پاكم بدار!
🔸دل به تو گويد: «چو خود، خاكم بدار!»
🔹دل به تو گويد: «مكن هرگز #گناه!»
🔹دل به تو گويد: «مكن خود را تباه!»
🔸دل به تو گويد كه خلوتخانه است
🔸دل به تو گويد: «مَحبّتخانه است»
🔹دل به تو گويد كه او دست خدا است
🔹دل به تو گويد ز حق، او كى جدا است؟
🔸دل به تو گويد «بِنيسى»!: «گوش دار
🔸لحظههاى لطف را اى هوشيار!
🔹حرف حق از هر كه باشد، گوش كن
🔹چون عسل، آن را دمادم نوش كن»
📖 باغستان بنیسی (مجموعهاشعار چاپنشدهی ایشان).
#اخلاص، #پاکی، #تواضع، #خدا
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 در زمانهای آسایش و خوشی، به یاد زمانهای گرفتاری و ناخوشی هم باش تا دلبستهی آسایش و خوشی نشوی و برای سختی و ناخوشی، آماده گردی.
#دلبستگی، #فکر
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #در_کفرستان،#کعبه_را_دیدم!
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹ابراهیم خواص نقل کرده است: «به مکّه میرفتم. راهم از روم بود. شنیدم که دختر امپراتور روم دیوانه شده و پدرش او را در خانهای زندانی کرده است و پزشکان نتوانستهاند او را درمان کنند.
🔹دربارهی حالش پرسیدم. گفتند که آه سرد میکشد، گاهی میخندد، گاهی میگرید و همیشه به آسمان نگاه میکند. فهمیدم که بیماریاش بدنی نیست.
🔹به کاخ امپراتور رفتم و خود را پزشک معرّفی کردم. امپراتور پرسید: “برای درمان دخترم آمدهای؟” گفتم: آری. گفت: “به بالای کاخ نگاه کن و سرهای بریده را ببین. این، جزای پزشکانی است که نتوانند دخترم را درمان کنند!” گفتم: میبینم و ترسی ندارم! اجازهی ورود بدهید.
🔹او که شَهامتم را دید، اجازه داد. هنوز وارد اتاق دخترش نشده بودم که صدا آمد: “به مؤمنان بگو که چشمهای خود را ببندند.”! حالم دگرگون شد. دختر دوباره سخنش را تکرار کرد.
🔹پس از این که وارد شدم، به او گفتم: ای کنیز خدا! این چه حالی است که در تو میبینم؟ گفت: “در میان نعمتها با خدمتکاران و همراهانم نشسته بودم که ناگهان دردی به دلم وارد شد و غمی جانم را فراگرفت؛ آشفته و از خود، بیخود شدم. وقتی که از آن حال درآمدم، دیدم که در زنجیر هستم! به تقدیر الاهی راضی شدم و فهمیدم که خدا بدی دوستانش را نمیخواهد. حیران او شدم و پردههای تاریک کفر را از جلو چشم دل کنار زدم. هنگامی که کفر رفت، اسلام آمد و به دنبال تاریکی، نور را آشکارا دیدم و مسلمان شدم.”
🔹دلم به او سوخت که در خانهی کفر بماند؛ گفتم: میخواهی تو را از این جا نجات بدهم و پیش مسلمانها ببرم؟ گفت: “هنر، این است که در خانهی کفر، مسلمان باشی. مگر آنجا چه هست که اینجا نیست؟” گفتم: کعبه. پرسید: “آنجا را زیارت کردهای؟” گفتم: ۷۰ بار!
🔹گفت: “بالا را نگاه کن.” هنگامی که نگاه کردم، کعبه را دیدم! گفت: “ای پیر سیر و سلوک! کسی که با پا برود، کعبه را زیارت میکند و کسی که با دل برود، کعبه به زیارت او میرود!”
🔹گفتم: تو را به خدا چگونه به اسلام رسیدی و این مقام را به دست آوردی؟ گفت: “تقدیر خدا را پسندیدم و به آن راضی شدم.“
🔹گفتم: من چگونه از اینجا بروم تا در امان بمانم؟ گفت: “به کعبه رو کن؛ به مقصد میرسی!“ دیدم راهی آشکار شد که هیچ مانعی در آن نبود! از خانهی کفر درآمدم و به خانهی اسلام رسیدم.»
#تسلیم، #رضا، #کعبه_مقدّسه، #نگاه_به_نامحرم
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_حدیثی (به گزینش و قلم حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی) دربارهی #کارمندی و #کارگری، بخش 2:
☀️ ۶. مزد اجیرت (= کارگر و کارمندت) را پیش از بهکارگرفتن او، برایش مشخّص کن؛ وگرنه، اگر مزدش را سه برابر هم بپردازى، باز گُمان مىکند که مزدش را کم دادهاى؛ امّا اگر مزدش را معیّن کنى و سپس آن را بپردازى، براى این که آن را کامل داده اى، سپاسگزار خواهد بود و اگر ذرّهاى بیشتر بدهى، مىفهمد که بیشتر دادهاى.
☀️ ۷. پیش از این که عرق اجیرت خشک شود، مزدش را بپرداز.
☀️ ۸. مزد اجیرت را کامل بده.
☀️ ۹. بدان که حضرت رسول اکرم ـ صلّى الله علیه و اله و سلّم. ـ فرموده است: «من اجیر شما هستم.» و مزد آن حضرت دوستداشتن آشکار اهل بیت ایشان ـ سلام اللّه تعالی علیهم. ـ است.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir