_یک نکته ای در خانواده صبور مطرح شد خیلی دقیق و خیلی مهمه لطفا دل بدید بهش و اهل تفکر باشید در برابرش.. لطفا.. اینجا می فرستم براتون 🕊 (خدا شاهده از این بابت که نویسنده نوشته نه، فقط از بابت مهم و دقیق بودنش)

چقدر آن طفل پاک و زیبای روح را قربانی نفس کردیم طفلی که می توانست در سایه سار خیمه ای غریب بدود و بازی کند و موهایش را پیچ و تاب بدهد در نسیم ایمان و ولایت حالش شده چونان مردگان در عالم قبر.. _به این عکس خوب نگاه کنید شاید عامل به یک توبه حقیقی از گناه یا گناهانی باشد.. توبه ای از جنس نصوح

باغبان خوبی برایش نبودیم طفلی که می توانست امامش را ببینید و صدایش را بشنود کارش به جایی رسید که بعضی از ملائک برای فرار از بوی بدش از فرسنگ ها دورتر راهشان را کج کنند..

خدایا شما آنقدر ستار العیوبی که التماس دعا به ما می گویند.. غافل از آنکه آنقدر باطن مون زشت و کریح شده که اهل آسمان گریزان از صدای ما هستن حنجری _نفسی_که به گناه آلوده است اصواتش هم بوی آلودگی میده، شما بگو ذکر بخواند اصلا... _گاهی فکر کنیم اگر تو همین امور روز مره باطن بینی از کنار مون رد بشه چی میبینه؟

چطور می شود که برای شهید عریان کربلا زجه ها می زنیم اما برای نفسی که خودش می تواند امام زمانه را شهید کند نه؟ _ما در طول روز بارها و بارها تیری شکسته، خنجر تیزی، نیزه ای، اگر توان نباشد همچو آن پیرمرد پاره سنگی¹ از گناه؛ به آن صورت همچو ماهش می زنیم... و او هر روز بارها و بارها کشته اشک ها می شود•• *¹ به یاد آور روضه های مقتل را! #حاضرِغایب

بسم الله 🌱 قرار بود هر چند روز یکبار از اسطوره ها بگیم .. مدتی بود درگیر جهان مرد ایرانی بودم تا اینکه به این اثر فاخر و زیبا و مسما رسیدم زمان بگذارید و ببینید کاملا توصیه می کنم

#اسطوره روایت عاشقان و شیفته گانی است که طی طریق کرده اند و در عین خوشنامی گمنام اند. 📌نگران نباش شیعه آقا، طوری در تاریخ سفر می کنیم که حوصله ات سر نرورد، می گویی نه؟! بخوان. _اسطوره اول بنت الهدی۱ بنت الهدی۲ بنت الهدی۳ بنت الهدی۴ _اسطوره دوم همسایه پیامبر۱ همسایه پیامبر۲ _اسطوره سوم؟!

یا شیخ باز از برای چه چشمانت خیس است؟! باز چه کرده‌ای با این امانت الهی که قلب نامیده شده... نکند حبی به غیر آن محبوب ابدی به دلت نشسته؟! نکند دلبسته‌ای به خطا شیخ؟! استاد چه بگویم فقط می‌توانم از شرم سر به زیر انداخته و زبان به دهانم گیرم... من نمی‌دانم چه کرده‌ام با این امانت حقیقتا استادا باید به محضرتان عرض کنم که دل گرفتار هیچ حبی نیست ولیکن استادا امان از رنج... شیخ حجره‌نشین ما ز تو توقعمان بیش از این بود. مگر بارها برایت نگفته‌ایم که رنج مایه رشد است و رشد بدون رنج هیچ است... میدانم استادا؛ همه این‌ها را از بَرَم ... شده‌ای شیخ حجره‌نشین که رنج بکشی تا رشد کنی! باید ورزیده و آب‌دیده شوی تا بتوانی به آن مقصود برسی... استادا به ولایت آن فاتح خیبر قسم که خون دل‌ها خورده‌ام در این طریقت ... رسمش همین است شیخ؛ فَاستَقِم.. آن روزها که هنوز پا به این طریقت مقدس ننهاده بودی برایت گفته بودم رنج مایه رشد است اما رنج، زخم دارد برای ترمیم زخم‌هایت دوا میخواهی باید به فکر دوا باشی... چه کنم استاد؛ به به کدام ملجأ و پناه روی ببرم؟! انتخاب با توست شیخ حجره‌نشین ولیکن که بدان خطا پناه نبری که هرچه داشته‌ای را بر باد میدهی... اگر خاطرت باشد قدیم‌ترها برایت گفته بودم و بارها گوشزد کردم که صبحگاهان یا به هنگام شب؛ بنشین و با صاحب خویش اندک مراوده‌ای داشته باش تا اشک و نجوا برایت مهیا شود... آری شیخ! به دنبال ملجأ و پناه در آن دور دست‌ها نگرد؛ ملجأ همین صاحب توست شیخ حجره‌نشین . شیخ‌حجره‌نشین ۲۴ جمادی الثانی به هنگام ظلمات السموات .

شما رگ حیات مقاومت هستید! به کم راضی نشوید طلبه ها ..