۱۶ سال بیشتر نداشت که مادر شد
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود...
احمد قد کشید و بزرگ شد
و حالا از مادر اجازه رزم مےخواست...
این شیرزن لبنانی با جنگ بیگانه نبود
لبنان سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید...
اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد...
پسر رفت و مادر به چشم خود مےدید که
پسرش، دوستش، هم بازی اش، پاره تنش
دارد مےرود
اما سر بلند کرد و گفت:
جوان رشیدم فدای عمه سادات
پسرم فدای مهدی عج
عجب صبری دارند این مادران شهدا...
عجب دل بزرگی دارند ...
راست گفته اند هیچ تیری، بر پیکر شهید اصابت نمی کند مگر آنکه اول... از قلب مادرش گذشته باشد
همیشه "قلب مادرشهید"، زودتر شهید می شود !♥️
سلام بدر الدین
مادر شهید احمد محمد مشلب
#زنان_انسان_ساز
#عند_ربهم_یرزقون
شادی روح شهید مشلب ۱۰۰ شاخه گل صلوات و یک ایه الکرسی