eitaa logo
به سمت خدا
49.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
54 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/UB8X.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
امام سجاد(ع) : و اما حق مادرت برتو،این است که بدانی او تو رادر جایی حمل کرده است که هیچ کس،دیگری را حمل نمی‌کندو ازمیوه دلش به تو داد که أحدی به دیگری نمی‌دهد... میزان الحکمه،ج14،ص 7095 ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
🔴چرا انقدر آرامی؟ از شیخ رجبعلی خیاط پرسیدند چرا اینقدر آرامی! گفت بعد از سالها مطالعه و تجربه؛ زندگی خود را بر اساس پنج اصل بنا کردم‼️ ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜حجت الاسلام والمسلمین عالی: 🔴 داستانی عجیب از وسوسه شیطان‼️ ☑️ یه مقدار مقاومت داشته باشی از این مرحله رد میشی... ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
گنجِ ادب(1).mp3
1.33M
⚜ حجت الاسلام والمسلمین پناهیان: 💥 گنجِ ادب چرا بعضی بچه ها: • به مادرشون احترام نمیذارن؟ • به پدرشون احترام نمیذارن؟ مشکل به کجا برمیگرده؟ ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜آیت الله جوادی آملی: 💎ملتی که اهل اقتصاد نباشد، فقیر باشد، مشکل مالی داشته باشد نه اهل نماز است، نه اهل روزه است،نه اهل سایر فرائض   ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜حجت الاسلام والمسلمین راجی: 🌹سرنوشت شنیدنی دو جوانی که قصد عمامه‌پرانی داشتند. بسیار آموزنده و شنیدنیست..👌👌👌🌹 ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
🔻من باید نمانم اگر بناست قبر زینب(س) به دست نااهلان بیفتد ✍️حاج قاسم سلیمانی: بدنم به رعشه می‌اُفتد. من در حفاظت از دختر [حضرت] علی(ع) و [حضرت] فاطمه(س) مسئولیت دارم. من سرپرست دفاع از این بیت هستم. چگونه ممکن است بتوانم از [حضرت] زینب(س) و رقیه‌اش غفلت کنم؟ جواب پیامبر(ص) و [حضرت] علی(ع) و [حضرت] فاطمه(س) را چه بدهم؟ من باید نمانم اگر بناست قبر [حضرت] زینب(س) به دست نااهلان بیفتد. شهید حاج قاسم سلیمانی🍃 ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
انسان شناسی ۱۷۱.mp3
11.41M
⚜حجت الاسلام والمسلمین شجاعی: ♨️حاکمیت در عالَم، فقط به دو دسته تقسیم می‌شود و دیگر هیچ: ۱ـ حاکمیت الله ۲ـ حاکمیت شیطان 💥بسیاری از من و شما و شما .. که فکر می‌کنیم ربّ‌مان الله است؛ کاملاً در اشتباهیم! و با این منوال حتماً در حزب شیطان محشور خواهیم شد. ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ حجت الاسلام والمسلمین شجاعی : یه عزیزی از من پرسید؛ من می‌خوام برای امام زمان علیه‌السلام کار کنم، ✖️ چکار کنم که امامم دوست داشته باشه! گفتم : قماربازی ❌ ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
فرمول آرامش در زندگی🌺 🔷نبی رحمت"ص" بنده اگر همّ و غمش آخرت باشد ، خداوند زندگى اش را براى او سامان مى بخشد و بى نيازی و آرامش را در دلش قرار مى دهد ؛ و اگر همّ و غمش دنيا باشد ، خداوند زندگى اش را براى او پريشان و پُرمشغله مى سازد و فقر را پيش چشم او قرار مى دهد . در نتيجه ، شب و روزش را جز با نيازمندى سپرى نمى كند و هميشه احساس فقر مى نمايد. 📚كنز العمّال : ج 3 ص 190 ح 6105 🔷مولا علی"ع" آنکه تلاشش برای آخرت باشد، خداوند همّ و غم دنیای او را برطرف می‌کند. 📚کافی ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
✍ غصه از دست‌دادن نعمتی را نخور، خدا بهترش را می‌دهد ماری كوچولو دختری پنج‌ساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود. یک روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد. مادر گفت: اگر دختر خوبی باشی و قول بدهی اتاقت را هر روز مرتب كنی، آن را برایت می‏خرم. ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید. ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب می‏كرد و به مادر كمک می‏كرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا می‏رفت، آن را با خودش می‏برد. ماری پدری دوست‌داشتنی داشت كه هر شب برایش قصه می‏گفت تا او بخوابد. شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید: ماری، آیا بابا را دوست داری؟ ماری گفت: معلومه كه دوست دارم. بابا گفت: پس گردنبند مرواریدت را به من بده! ماری با دلخوری گفت: ‏ نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما می‏دهم، باشد؟ بابا لبخندی زد و گفت: آه، نه عزیزم! بعد بابا گونه ‌اش را بوسید و شب به‌خیر گفت. چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست. ولی او بهانه‌ای آورد و دوست نداشت آن‌ها را از دست بدهد. عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد. بابا در حالی كه با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد. وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد: خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی! بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد. خدا گاهی نعمت‌هایش را می‌گیرد و در عوض خیلی بهترش را می‌دهد. پس هیچ‌وقت غصه از دست‌دادن یک نعمت را نخور. ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا