هدایت شده از هنرکده صبا🔸️روباندوزی
توی بیمارستان، رهـا هنوز #بیهوش بود.
آیــه بالای سرش دعا میخوند و با تلفن رها به صدرا زنگ میزد...خــامـوش بـود!
آیه بـه #پلیس هر چی دیده بود
گفته بـود و همه منتظر #صدرا
بودن...
ولی صدرا پیداش نبود چون نمیدونست باید طرف کی رو بگیره؟
آیه یا رها؟!
زنش یا نامزدش؟!!!!....
https://eitaa.com/joinchat/3040935979C079269de37
#رمان_جدید_ایتا😍👆 #عاشقانهودلنشین❤️