#دزد_بهلول
آورده انـد که شبی دزدی به خـانه بهلـول رفت و هستـی او را به سـرقت بـرد نـاگاه دیـدنـد بهلول عصای خـود را برداشت و رفت در اول قبرستان شهر نشست
از او پرسیـدند اینجا چرا نشسته ای؟ گفت خانه ام را دزد زده است . دنبال او میگردم و منتظرم تا بیاید چـون میدانم که آخرش #دزد خـانه مرا اینجا می آورند
نشسته ام جلو او را بگیرم و اثاث خانه خـود را از او مطالبه کنم گفتند آخر او چیزی همراه خود به قبرستان نـمی آورد که تـو از او بگیری پرسید پس اموالی که دزدیده چه میکند؟
گفتند زنده ها تمامی آنها را از او میگیرند بهلول گفت آه مردم شهری که دزد ها را لخت می کنند من چگونه درمیان آنها بیایم و زندگی نمایم. در این اثنا #جنازه ای را به طرف قبرستان آوردند بهلول برخواست و باعصا جلو آمده و گفت دزد خود را پیدا کردم
به او گفتند آهسته ، این جنازه حاج آقای متولی است که مـی آورند گفـت مـی دانـم دزد روز مـن همیـن شخـص اسـت و همیـن جـا می نشینم تـا اینکه دزد شبـم را نیـز بیـاورنـد زیـرا #قبرستان بهترین دروازه های دزد بگیر است
پرسیـدند چه طور این شـخص ثروتمند دزد روز تو است بـرای اینکه زکات مـال مـا فـقرا اسـت و ایـن شخص چـون زکات مال خود را نداده است پــس یـک عـمـر در روز روشـن مـال مـا فـقـرا را دزدیده است
هدایت شده از تبلیغات پر بازده هادی
🔅فقیه بزرگ جهان تشیع مرحوم #ملا_مهدی_نراقی که ازشدت پاکی وتقوا، وپرهیزگاری #چشم_برزخی پیداکرده بود، می فرماید:
🔅روزعیدی به #قبرستان برای زیارت اموات رفتم، بر سر قبر مرده ای ایستادم و گفتم: #عیدی_من_کو؟
🔅شب آن روز چهره ای باصفا و نورانی را در عالم خواب مشاهده کردم. به من گفت: فردا کنار قبر من بیا تا تو را عیدی دهم.
🔅صبح از پی آن خواب رفتم، چون به سر ان قبر رسیدم
👈ادامه داستان عجیب #سنجاق👌
👇😳👇😳👇😳
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
هدایت شده از تبلیغات پر بازده هادی
💛خواب عجیب #استاد_اخلاق شهید مطهری #ایت_الله_میرزا_علی_شیرازی که با گریه تعریف کرد
💛در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است و ملاحظه می کردم که بدن مرا به #قبرستان برای دفن حمل می کنند
😭مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگاه دیدم که #سگ_سفیدی وارد قبرم شد......
💛تمام داستان در کانال زیر#سنجاق 👌
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
هدایت شده از تبلیغات پر بازده هادی
🔅فقیه بزرگ جهان تشیع مرحوم #ملا_مهدی_نراقی که ازشدت پاکی وتقوا، وپرهیزگاری #چشم_برزخی پیداکرده بود، می فرماید:
🔅روزعیدی به #قبرستان برای زیارت اموات رفتم، بر سر قبر مرده ای ایستادم و گفتم: #عیدی_من_کو؟
🔅شب آن روز چهره ای باصفا و نورانی را در عالم خواب مشاهده کردم. به من گفت: فردا کنار قبر من بیا تا تو را عیدی دهم.
🔅صبح از پی آن خواب رفتم، چون به سر ان قبر رسیدم
👈ادامه داستان عجیب #سنجاق👌
👇😳👇😳👇😳
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
#کریم_سیاه_و_سیدالشهدا
آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه یک کفن برای خودش خریده بود. در حرم #امیرمؤمنان علیه السّلام همۀ قرآن را بر آن نوشته ، سپس در حرم امام حسین علیه السلام زیارت عاشورا را با تربت بر اطراف آن نوشته بودند.
ایشان برای صله ارحام عازم یزد شد و در این سفر ،کفن را با خودش به یزد برد. در شب اول ورودشان به یزد ، در منزل یکی از دختران خود استراحت می کنند. حضرت #سیدالشهداء علیه السلام به خواب ایشان آمده و فرمود
یکی از دوستان ما فوت کرده و در یزد منتظر کفن است. ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود. ایشان بیدار می شود و می خوابد. دوبار دیگر این رؤیا تکرار می شود! ایشان لباس پوشیده به #قبرستان یزد می رود و می بیند شخصی فوت کرده ، او را غسل داده ، روی سنگ نهاده ، منتظر کفن هستند...
تا ایشان با کفن در دست میرسد ، می گویند: کفن را آوردند. مرحوم یزدی از آنها می پرسد: شما کی هستید؟! می گویند: همان آقایی که به شما #امر فرموده کفن بیاورید ، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم.
مرحوم یزدی می پرسد: این شخص کیست؟ می گویند: او شخصی به نام #کریم_سیاه است ، یک فرد معمولی! ولی عاشق امام حسین بود. در هر کجا مجلسی به نام امام حسین برگزار می شد ، او بدون هیچ تکلّفی حاضر می شد.