شخصی برای اولین بار یک #کلم دید.
اولین برگش را کند،
زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و ...
با خودش گفت : حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادو پیچش کردن ...!
اما وقتی به تهش رسید و برگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعهای از این برگهاست ...
❤️ داستان #زندگی هم مثل همین کلم هست!
ما روزهای زندگی رو تند تند ورق میزنیم و فکر میکنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم
...و چقدر دیر میفهمیم که بیشتر غصههایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود...!
زندگی، همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم ...
به ما بپیوندین❤
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
ﺑﺒﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪای ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽکند، ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺍﻥ ﺩﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻟﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺭﻫﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ناگهان ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﻤﺴﺎﺣﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭست
ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ، ﻣﺮﺩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﺗﻪ ﺗﻤﺸﮑﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﮑﺚ ﻣﯽ کند.
با خودش میگوید ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻡ ﯾﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ؟
سپس او ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺗﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﺗﻤﺸﮏ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺧﻮﺩ می گوﯾﺪ : ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺯ ﻟﺬﺕ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥش ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺒﺮ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺒﺮ ﯾﮏ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺗﻮﺳﺖ ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﯾﮏ ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ﮔﺮﺳﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ، ﺩﺍنهﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﺎﺏ، ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐردن یعنی ﻫﻤﻨﻮﺍ ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ. ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺗﻮ، سمفوﻧﯽ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺭﯾﺰﺩ.
#ﻻﺋﻮﺗﺴﻪ
✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃داستان مرد زائر با خادم قبر ابو حنيفه🍃
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه
🔸مى گويند: يك نفر مُعَيْدى (عَرَب بيابانى) عازم كاظمين بود تا امامين موسى بن جعفر و محمد الجواد عليهما السلام را زيارت نمايد
🔸 و چون قبلًا به زيارت نيامده بود چون به أعْظَمِيَّه رسيد، چنان پنداشت كه: قبر أبوحنيفه همان كاظمين عليهما السلام مى باشد و آن مزار مزار جوادَين است.
🔸 معَيدى داخل شد و شروع كرد به زيارت و با خود گفت: امشب من نزد أئمّه مى مانم و شب را تا به صبح به بيتوته و بيدارى بسر مى برم.
🔸 هنگامى كه شب فرا رسيد، شخص مسؤول بستن درها مرد كورى بود، برخاست و شروع كرد به ندا دادن كه: كسى ديگر نيست؟! من مى خواهم درها را ببندم؛
🔸 و عصاى خود را به سمت راست و چپ به گردش در مى آورد تا مبادا كسى باقى مانده باشد، و معيدى كه مى خواست شب را در آنجا بماند از دست او به آرامى مى گريخت تا وى نفهمد. وقتى كه مرد كور يقين حاصل كرد كه احدى ديگر باقى نمانده است، در را بست و سرش را بست و رفت كه بخوابد.
🔸 على حَسَب الظَّاهر اين مرد أعْمى هر شب به صورت نمايش، صحنه اى را اجرا مى نمود. لهذا نيمه شب از خواب برخاست و به جانب در رفت و دقّ الباب را كوفت؛
🔸 و خودش گفت: كيست؟! و خودش جواب داد: من ابو بكر هستم. أعْمى گفت: بفرمائيد! و پس از باز كردن در گفت: سيّدنا أبو بكر، أهلًا و سَهْلًا به صِدِّيق! أهلًا به همراه و همنشين رسول خدا در غار! اهلًا به پدر زن پيغمبر! أهْلًا بالخليفة الاوَّل! بفرمائيد استراحت كنيد! و در اين حال در را بست.
🔸 و پس از مقدار مختصرى نيز براى مرتبه دوم در را كوفت و خودش گفت: كيست؟! و در پاسخ خودش گفت: من عمر مى باشم!
🔸 أعْمى در را گشود و گفت: بفرمائيد. سيّدنا عُمَر، أهلًا و سَهلًا به فاروق! أهلًا به پدر زن پيغمبر! أهلًا بالخليفة الثّانى! بفرمائيد استراحت كنيد! الآن سيّدنا ابو بكر در اينجاست.
🔸 و أيضاً پس از مقدار مختصرى براى مرتبه سوم در را زد و خودش گفت: كيست؟! و در جواب گفت: من عثمان هستم! أعْمى در را باز نمود و گفت: بفرمائيد! سيّدنا عثمان، أهلًا و سَهلًا به ذو النُّورين! أهلًا به صِهْر رسول الله! أهلًا بالخليفة الثّالث! بفرمائيد استراحت نمائيد! اينك سيّدنا ابوبكر و سيّدنا عمر در اينجا هستند!
🔸 و پس از فاصله اى دراز و مدتى طويل برخاست و در را كوفت و خودش گفت: كيست؟! و در پاسخ با صدائى ضعيف و مرتعش جواب داد: من على هستم! أعمى گفت: برو! هيچ كس اينجا نيست!
🔸 معَيدى فهميد كه: آمدنش بدينجا اشتباه بوده است. فوراً برخاست و با عصاى سنگينى كه بر آن تكيه مى داد و خود را از حمله سگها حفظ مى كرد، بر آن مرد كور مى نواخت تا جائى كه دستش مى رسيد؛
🔸 به قدرى وى را با عصا كتك زد تا به سرحدّ مرگ رسانيد. و هى بدو مى گفت: واى بر تو! آنها را راه دادى كه داخل شوند و فقط مرا راه ندادى و نگذاشتى كه داخل گردم!
🔸 معيدى چون ديد كه: مرد أعْمى بيهوش شده و خون از بدنش جارى است، او را رها كرد و بيرون آمد كه ديد از دور مناره هاى جَوَادَيْن عليهما السّلام روشن است. وى از جسر عبور كرد و رفت براى زيارت.
🔸 روز بعد با خود گفت: بروم ببينم وضع حال خادم قبر ابو حنيفه چطور است؟! ديد تمام بدن مرد أعْمى را با ضماد بسته اند و استخوانهايش را جبيره زده اند و مردم هم فوج فوج مى آيند تا با زبان او معجزه امام على عليه السّلام را بشنوند.
🔸 مرد أعمى براى مردم قسمهاى أكيد ياد مى كرد و مى گفت: وَ اللهِ العظيمِ سيّدنا عَلِىّ كَرَّم الله وَجْهه خودش نزد من آمد، و خودش بود كه مرا اين طور كتك زد.
🔸 من سزاوار اين چوبها بودم، من آدم خوبى نيستم. (و اين جملات را تكرار مى كرد) اى مردم بدانيد: آن قدر من به او متوسّل شدم و التماس نمودم تا آنكه دست از من برداشت!
📚 «امام شناسی» ج ۱۶-۱۷ ص ۴۱۱
✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
☘ تـرک گنــاهان کبیره ☘
سعي کنيد گناهان کبيره را بشناسيد . بهترين کتاب ، کتاب گناهان کبيره شهيد دستغيب است . خدا در قرآن مي فرمايد : اگر از کبائر پرهيز بکنيد ما از گناهان صغيره ي شما مي گذريم . ممکن است که اين تلقي پيش بيايد که آيه باعث تجري بر گناه مي شود ، ولي اين طور نيست . اين برداشت اشتباهي از آيه است . مقصود آيه اين است که اگر کسي اين قدر خدا ترس و باتقوا هست که از گناهان کبيره دوري بکند ، خدا کم کم در وجودش آثار گناهان صغيره را از بين مي برد . مثلا اگر کسي مواد مخدر و غذاهاي مضر را ترک بکند ، مزاجش سالم مي شود و اگر مزاجش سالم شد ، مي تواند بعضي از غذاي ناسالم را دفع بکند . اگر کسي از گناهان کبيره اجتناب بکند روح سالم مي شود و آن وقت آثار گناه صغيره خيلي نمي تواند در زندگي فرد ضرر بزند . اگر کسي گناه صغيره را کوچک بشمارد و به آن بي اعتنا بکند اين به بدترين گناهان تبديل مي شد . اميرالمومنين مي فرمايد : بدترين گناه اين است که شخص انجام بدهد و بگويد اين چيزي نيست . حالا اگر اين فرد توبه نکند و گناه براي او عادت بشود و بر گناه اصرار بورزد ، اين خودش گناه کبيره است . گناه صغيره يکي از تورهاي شيطان است که اگر کسي آنرا انجام داد به سمت گناه کبيره هم مي رود. اين همان دانه پاشيدن شيطان است . يکي ديگر از موارد تکفير کهولت سن است . همان طور که خدا مي فرمايد به پيرها احترام کنيد ، خودش هم به پيرها احترام مي کند . کهولت سن باعث مي شود که خدا از بعضي گناهان آنها بگذرد . کسي که پير مي شود در مقابل خدا خاضع مي شود و گردن کشي ندارد و اين خودش تسليم در برابر خداست . کهولت سن يک نعمت است . وقتي ما طفل هستيم هيچ قدرتي نداريم ولي بعد که جوان شديم مغرور مي شويم .
📚از بیانات حجت الاسلام عالی
@besamtaramesh
قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ
وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
بگو: «دچار هر حادثهای شویم، قطعاً خدا بهنفعمان مقدّرش کرده است؛ چون او همهکارۀ ماست. بله، مؤمنان باید فقط به خدا توکل کنند.»
✨توبه ۵۱
یار با ماست
چه حاجت که زیادت طلبیم ،
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس ...
حافظ
@besamtaramesh
گریختن حضرت عیسی علیه السلام از احمق
روزی مردی، حضرت عیسی علیه السلام را دید که باعجله و شتابان به جانب کوهی میگریزد.
با تعجب به دنبال او دوید و گفت: برای چه فرار میکنی؟ از بهر رضای خدا لحظهای به ایست و بگو!
حضرت عیسی فرمود: از احمق میگریزم، برو و مانع من نشو.
مرد پرسید: مگر تو نیستی که کر و کور را شفا دادی و نفس مسیحاییات مرده را زنده کرد؟
و در مشتی گِل دمیدی و آن گِلها را تبدیل به پرنده کردی؟
پس تو هرچه خواهی میکنی که ای روح پاک!
حضرت مسیح گفت: به ذات پاک خداوند و به صفات پاکش سوگند میخورم:
که اسم اعظم خداوند را که اگر بر کوه بخوانم بی تاب میگردد...
اما نه یک بار که هزار بار از روی مهر و محبت بر دل احمق خواندم، ولی سودی نداشت!
مرد پرسید: حکمت چیست؟ چرا دعایت آن جا اثر کرد ولی این جا درمانی نکرد؟
گفت: رنج احمقی، قهر خداست ولی رنج کوری، ابتلاست...
ابتلا و بیماری رنجی است که باعث رحم دیگران میشود
اما احمقی رنجی است که باعث زخم و قهر دیگران میگردد و مانند داغِ خداوند است که بر جان هرکس بخورد، همچون قفلی که مهر و موم شده باشد هیچ دستی نمیتواند برای آن چارهای بیابد!
امام علی علیه السلام:
از احمق بر حذر باش؛ زيرا آدم احمق، خودش را اگر چه بدكار باشد نيكوكار مىداند
و ناتوانيش را زيركى و شرّ و بديش را خير و خوبى مىشمارد.
همچنین فرمود:
آدم احمق، با تحقير و خوارى هم درست نشود.
حکایتها و پندها
نهجالسعادة ۳/۲۲۵
@besamtaramesh
🌟🔰🌟🔰🌟🔰🌟
#داستان_نماز
#شکایت_از_فقر
🔵شخصي آمد به نزد پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) شكايت از فقر و نداري كرد
حضرت فرمود: مگر نماز نميخواني
عرض كرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا ميكنم،
حضرت فرمود: مگر روزه نميگيري
عرض كرد سه ماه روزه ميگيرم.
آن حضرت فرمود امر خدا را نهي و نهي خدا را امر ميكني يا به كدام معصيت گرفتاري
عرض كرد يا رسول الله حاشا و كلّا كه من خلاف فرمودهي خدا را بكنم
حضرت متفكرانه سر به جيب حيرت فرو برد ناگاه جبرئيل نازل شد
عرض كرد يا رسول الله حق تعالي ترا سلام ميرساند و ميفرمايد در همسايگي اين شخص باغيست و در آن باغ گنجشكي آشيانه دارد و در آشيانه او استخوان شخص بينمازي ميباشد به شومي آن استخوان از خانهي اين شخص بركت برداشته شده است و او را فقر گرفته است.
حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بينداز دور.
به فرمودهي آن حضرت عمل كرد بعد از آن توانگر شد.
مکیال المکارم
#داستانهای_آموزنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 #پیشنهاد_ویژه
🎥 چه کنم زودتر به وصال امام زمان (عج) برسم؟
#ظهور
#تقوا
💫اللّـهـمَّعَـجِّـلْلِـوَلِیِّـڪَالفَـرَج
iD ➠ @sahebzamane
iD ➠ @sahebzamane
هدایت شده از سخنرانی های عالی
karhaye emam zaman.ali.mp3
2.31M
🔖 کارهای امام زمان💖(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎥کلیپ صوتی
#استاد_عالی
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢فرمول درمان سفیدی مو کشف شد
🌿با کمک گیاهان دارویی قدرت رنگ سازی را به موهات برگردون💯💯
🔝اثر بخشی فوق العاده👌💯
📱عدد (( 5 رو به 10004322)) پیامک كن همکارانمون باهات تماس میگیرن👨🏻💻👩🏻💻
💢محصول رو بگیر راضی
نبودی برگشت بزن پولتو پس بگیر!!!🤗💵